قاتل شيطان كيست؟

http://www.saelin18.com/wp-content/uploads/2013/04/IMAGE634792485033310868.jpg

قاتل شيطان كيست؟

 


اسحاق بن عمّار گويد:

روزي محضر شريف امام جعفر صادق ( عليه السلام ) شرفياب شدم و پيرامون آيه شريفه قرآن: (رَبّ فَأنْظِرْني إلي يَوْمِ يُبْعَثُونَ * قالَ فَإنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرينَ * إلي يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ) سؤال كردم كه آخرين روز مهلت حيات شيطان چه زماني است؟

( - سوره حِجر: آيه 36 - 38. )

حضرت فرمود: آيا فكر مي كني تا قيامت و صحراي محشر باشد؟!

خير چنين نيست، بلكه منظور روز ظهور و قيام قائم آل محمّد صلوات اللَّه عليهم مي باشد؛ چون امام زمان (عجّ) را ظاهر گردد و قيام كند، وارد مسجد كوفه خواهد شد و شيطان در مقابل حضرت دو زانو مي نشيند و مي گويد: واي از اين روز كه چه روز سختي است.

پس از آن امام زمان ( عليه السلام ) او را به قتل مي رساند.

بنابراين مهلت شيطان تا آن روزي خواهد بود كه به دست پُر توان حضرت صاحب الزّمان (عجّ) به هلاكت أبدي خواهد رسيد.

( - تفسير عيّاشي: ج 2، ص 242، ح 14، بحارالأنوار: ج 63، ص 254، ح 116. )



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی،قاتل شيطان كيست؟،قاتل شیطان،شیطان،چه کسی شیطان را میکشد،هلاکت شیطان، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : شنبه 30 آبان 1394
آنگاه که مهدی (عج) بیاید

http://media.shabestan.ir/Original/1394/02/16/IMG16174953.png

آنگاه که مهدی (عج) بیاید

 

  زمانى كه حضرت حجت (عج) ظهور كند، به عدالت حكم مى‌كند و كسى نمى‌تواند به دیگرى جور و ستم روا دارد و راه‌ها به وسیله او امن مى‌گردد. زمین بركاتش را براى استفاده مردم خارج مى‌كند و امور را به دست اهلش مى‌سپارد و هیچ دینى غیر از اسلام باقى نمى‌ماند و همه به اسلام گرایش پیدا مى‌كنند.

اذا قام القائم حكم بالعدل و ارتفع فى ایّامه الجور و امنت به السبل و اخرجت الارض بركاتها و ردّ كل حق الى اهله و لم یبق اهل دین حتّى یظهر الاسلام و یعترفوا بالایمان.(۱)

ترجمه:
زمانى كه حضرت حجة(عج) ظهور كند به عدالت حكم مى كند و كسى نمى تواند به دیگرى جور و ستم روا دارد و راه ها به وسیله او امن مى گردد زمین بركاتش را براى استفاده مردم خارج مى كند و امور را به دست اهلش مى سپارد و هیچ دینى غیر از اسلام باقى نمى ماند و همه به اسلام گرایش پیدا مى كنند.

شرح:
حكومت عادلانه و رفع ظلم و جور: «اذا قام القائم حكم بالعدل و ارتفع فى ایّامه الجور» نقطه مقابل عدل، ظلم است نه جور، و قسط نقطه مقابل جور است. فرق بین عدل و قسط این است كه عدالت یعنى حقّ دیگرى گرفته نشود و قسط این است كه بین افراد تبعیض نشود، پس ظلم به نفع خویشتن گرفتن و جور حقّ كسى را به دیگرى دادن است. به عنوان مثال، یك وقت خانه زید را براى خودم مى گیرم، كه این ظلم است و یك وقت خانه او را مى گیرم و به دیگرى مى دهم كه این جور است. نقطه مقابل این است كه خانه زید را نمى گیرم براى خودم كه این عدل است و اگر به كسى هم ندهم این قسط است، پس قسط عدم تبعیض و عدل عدم ظلم است.
امنیت راه ها: «و امنت به السبل» راه ها به وسیله او امن مى شود.

شكوفایى طبیعت: «و اخرجت الارض بركاتها» زمین بركاتش را خارج مى كند چه بركات كشاورزى و چه معادن و چه نیروهاى دیگرى كه براى ما مخفى است.

زمانى كه حضرت حجة(عج) ظهور كند به عدالت حكم مى كند و كسى نمى تواند به دیگرى جور و ستم روا دارد و راه ها به وسیله او امن مى گردد زمین بركاتش را براى استفاده مردم خارج مى كند و امور را به دست اهلش مى سپارد و هیچ دینى غیر از اسلام باقى نمى ماند و همه به اسلام گرایش پیدا مى كنند.

سپردن امور به اهل خبره: «و رُدّ كلّ حقّ الى اهله» كارها را به اهلش مى سپارند به خلاف زمان ما كه بسیارى از كارها به دست نااهلان است چرا كه رابطه ها بر ضابطه ها مقدّم شده است.

حاكمیّت دین اسلام: «ولم یبق اهل دین حتّى یظهر الاسلام» هیچ دینى باقى نمى ماند و همه ادیان دین واحد مى شوند و آن همانا اسلام است.

گرایش قلبى به اسلام: «و یعترفوا بالایمان» كه دو معنى دارد ممكن است یا اشاره به این باشد كه همه تابع مكتب اهل بیت مى شوند و یا اشاره به این باشد كه علاوه بر این كه در ظاهر ایمان دارند در باطن هم مؤمن هستند.

فرق بین ایمان و اسلام در روایات آمده است، بعضى از روایات مى گویند اسلام آن چیزى است كه اگر شخص آن را اظهار بدارد جانش محفوظ و ذبیحه اش حلال است و ایمان آن چیزى است كه مایه نجات او در قیامت است. در بعضى از روایات داریم كه اسلام مانند مسجدالحرام و ایمان مانند كعبه است. احتمال دارد كه این عبارت اشاره به آیه اى باشد كه مى فرماید: قالت الاعراب آمنّا...(۲)

رئوس كارهایى كه آن حضرت انجام مى دهد و از روایات استفاده مى شود در چهار محور خلاصه مى شود:

اصلاح عقائد: «ما على ظهر الارض بیت حجر و مدر الاّ ادخله الله كلمة الاسلام» (۳) در تمام روى زمین خانه هاى سنگى براى ثروتمندان و خانه هاى گِلى فقرا و چادرها باقى نمى ماند جز این كه كلمه «لا اله الاّ الله» در آنها خواهد بود و شرك برچیده خواهد شد.

كسانى كه مى خواهند از اعوان آن حضرت باشند باید در این چهار محور كار كنند و كسى كه هیچ یك از این امور را ندارد و دعا كند كه از اعوان او باشد، این دعا دور از اجابت است.

تكامل عقول: جهش علمى و عقلانى پیدا مى شود مرحوم علاّمه مجلسى چنین مى فرمایند:
اذا قام قائمنا وضع یده على رئوس العباد (شاید منظور ایشان این باشد كه مردم تحت تربیت او قرار مى گیرند) فجمع بها عقولهم و كملت بها احلامهم (اندیشه ها و خردهاى آنها كامل مى شود).(۴)

عدل و داد: در روایات متعدّد آمده است كه یملأ الارض عدلا و قسطاً كما ملئت ظلماً و جوراً.(۵)
اصلاح اخلاق: از بین بردن مفاسد اخلاقى و زنده كردن ارزش هاى اسلامى كه این را از روایات علائم آخرالزمان استفاده مى كنیم، روایاتى كه مى گوید قبل از قیام قائم انحرافات اخلاقى مثل زنا، سرقت، رشوه خوارى، كم فروشى، شراب خوارى، خون بى گناهان را ریختن زیاد مى شود و معنایش این است كه مهدى(عج) قیام مى كند تا اینها را از بین ببرد یعنى نظام ارزشى به طور كلّى مختل شده و حضرت مهدى(عج) نظام ارزشى را درست مى كند.

حضرت مهدى(عج) داراى لشكر و سپاه و اعوان و انصار است همچنان كه در ادعیه آمده است:
واجعلنى من شیعته و اتباعه و انصاره و یا در بعضى از روایات آمده است كه: والمجاهدین بین یدیه، كسانى كه مى خواهند از اعوان آن حضرت باشند باید در این چهار محور كار كنند و كسى كه هیچ یك از این امور را ندارد و دعا كند كه از اعوان او باشد، این دعا دور از اجابت است.
اللّهم اجعلنى من اعوانه و انصاره و اتباعه و شیعته و المجاهدین بین یدیه.

پی نوشت:
۱- بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۸.
۲- آیه ۱۴، سوره حجرات.
۳- تفسیر قرطبى، ج ۱۲، ص ۳۰۰.
۴- بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۸.
۵- بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۳۳.



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی،آنگاه که مهدی (عج) بیاید،مهدی (عج)،آنگاه که مهدی بیاید،مهدی بیاید،هنگام آمدن مهدی، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : جمعه 29 آبان 1394
علي و فتنه هاي پيش از ظهور

علي و فتنه - عصرظهور 

علي و فتنه هاي پيش از ظهور

يظهر في شبهة ليستبين فيعلو ذکره و يظهر امره و ينادي باسمه و کنيته و نسبه و يکثر ذلک علي افواه المحقين و المبطلين و الموافقين والمخالفين لتلزمهم الحجة بمعرفتهم به علي انه قد قصصنا و دللنا عليه و نسبناه و سمينا و کنيناه و قلنا سمي جده رسول الله و کنيه لئلا يقول الناس ما عرفنا له اسما و لا کنية و لا نسبا و الله ليتحقق الايضاح به و باسمه و کنيته علي السنتهم حتي ليسميه بعضهم لبعض کل ذلک للزوم الحجة عليهم ثم يظهره الله کما وعد به جده صلي الله عليه و آله في قوله عزوجل «و هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين کله ولو کره المشرکون». [1] .

آنگاه که فتنه ها و شبهات جامعه را فراگيرد امام عصر (روحي له الفداء) ظاهر مي شود. (همه جا از قيام او سخن گفته مي شود و مانند خورشيد فروزان مي درخشد). در ميان آسمان و زمين او را به نام کنيه و نسب ياد مي کنند و نام عزيزش در محافل دوست و دشمن و مردم باايمان و بي ايمان نقل مي گردد تا حجت بر همگان تمام شود و جامعه او را بشناسد و ما پيوسته نام و نشان او را اعلام کرده ايم (در کتابها و در سخنان) و گفته ايم که او همنام جدش خاتم الانبياء صلي الله عليه و آله و هم کنيه اوست تا کسي نگويد که من نام و نسب و کنيه او را نمي دانستم. به خدا سوگند آنقدر نام و نسب و کنيه او بر زبان مردم جاري مي شود تا ديگر براي کسي ابهامي نماند. اجراي اين برنامه ها يکسره براي اين است که حجت بر همگان تمام شود. آنگاه خداوند امر به ظهورش مي فرمايد، چنانکه در آيه شريفه «هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين کله ولو کره المشرکون» [2]  به جدش خاتم الانبياء صلي الله عليه و آله وعده فرموده است که بايد دين مقدس اسلام بر تمام اديان غلبه و پيروزي داشته باشد اگر چه دشمنان خداوند نخواهند.

عن اميرالمؤ منين عليه السّلام: ان لنا اهل البيت راية من تقدمها سرق و من تاءخر عنها زهق و من تبعها لحق يکون مکتوبا في راءيته «البيعة لله». [3] .

حضرت اميرالمؤ منين علي بن ابي طالب عليه السّلام مي فرمايد: براي ما اهل بيت پيامبر (صلي الله عليه و آله) پرچمي هست که هر کسي بر آن سبقت بگيرد دزديده مي شود (استعمارگران و استثمارگران او را مي برند و عقايدش را مي دزدند کما اينکه تمام سرمايه هاي معنوي دنياي اسلام را دزديدند) و هر کسي که عقب بماند از اين پرچم، نابود و هلاک خواهد شد و هر کسي که متابعت از اين پرچم نمود، سعادتمند و موفق خواهد شد. روي آن پرچم نوشته است «بيعت از آن خداوند است».

اللهم فاجعل بيته خروجا من الغمة واجمع به شمل الامة. [4] .

خداوندا! بيعت با حضرت بقية الله (عليه السّلام و عجل الله له الفرج) را براي مردم بيرون رفتن از تمام غم و اندوه ها قرار بده و پراکندگي و سرگرداني امت را به اتحاد و اتفاق مبدل فرما.

پي نوشته ها :

[1] روزگارهايي، ص 459.

[2] توبه / 33.

[3] روزگارهايي، ص 461.

[4] همان ماءخذ و صفحه.



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی،علی (ع) و فتنه آخرالزمان،علی (ع)،فتنه آخرالزمان،فتنه،آخرالزمان، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : چهار شنبه 27 آبان 1394
شخصیت منتظران حضرت مهدی (عج)

http://uploadyar.com/s1/13587136441.jpg

شخصیت منتظران حضرت مهدی (عج)

1. مولا علی (ع) : کسی که منتظر امر و فرمان ما باشد ، همانند کسی است که در راه خدا به خون خود غلتیده است. 

منتخب الاثر صفحه 496

2. امام صادق (ع) : اگر کسی از شما بمیرد در حالی که منتظر حکومت امام زمان (عج) بوده ، همانند کسی است که با امام قائم (ع) در خیمه اش بوده است ، سپس اندکی درنگ کرد و فرمود : نه بلکه همانند کسی است که در کنار حضرت زد و خورد کند ( با دشمنان جنگ کند ) ، سپس فرمود : نه ، به خدا قسم ، بلکه مانند کسی است که در کنار رسول خدا به شهادت برسد. 

بحارالانوار جلد 42 صفحه 126

3. امام صادق (ع) : کسی که در حال انتظار فرج امام زمان (عج) بمیرد به منزله کسی است که در راه خدا با شمشیرش جهاد کرده باشد.  

بحارالانوار جلد 42 صفحه 126

4. امام باقر (ع) : بدانید کسی که منتظر حکومت حق باشد ، پاداش او همانند پاداش روزه دار شب زنده دار است.

اصول کافی جلد 2 صفحه 176

5. امام سجاد (ع) : بهترین مردم هر زمان کسانی هستند که منتظر ظهور حضرت مهدی (عج) هستند.  بحارالانوار جلد 52 صفحه 122

6. امام صادق (ع) : کسی که بر این امر ( ولایت ائمه (ع) ) بمیرد و منتظر امام (ع) باشد ، همانند کسی است که در خیمه امام قائم (عج) باشد. 

بحارالانوار جلد 52 صفحه 122

7. امام صادق (ع) : ای ابوبصیر ، خوشا به حال شیعیان و پیروان قائم ما ، که در زمان غیبت او منتظر ظهور ، و در زمان ظهور مطیع او هستند آنها اولیای خدا هستند که ترس و اندوهی برای آنان وجود ندارد. 

بحارالانوار جلد 52 صفحه 150

8. امام صادق (ع) : خوشا به حال کسی که در زمان غیبت قائم ما به فرمان ما چنگ زند و قلب هدایت شده اش به طرف باطل متمایل نشود.    

بحارالانوار جلد 52 صفحه 123

 



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی،شخصیت منتظران مهدی(عج)،شخصیت منتظران امام زمان،شخصیت منتظران،شخصیت ،منتظران،امام مهدی(عج)،امام زمان، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : سه شنبه 26 آبان 1394
مدت عمر و حکومت امام زمان بعد از ظهور و تعيين کسي که غسل و کفن و دفن آن حضرت را به عهده مي گيرد

 

مدت عمر و حکومت امام زمان بعد از ظهور و تعيين کسي که غسل و کفن و دفن آن حضرت را به عهده مي گيرد

» روايات‏

» گفتار ما

 

روايات

1- جابر جعفي مي گويد: به امام باقر عليه السلام عرض کردم: «قائم پس از ظهور چه‏ مدت زنده است؟» فرمود: «نوزده سال»... [1] .

2- جابر جعفي در حديث ديگري مي گويد: به امام باقر عليه السلام عرض کردم: «قائم در دوره‏ي ظهور تا قبل از مرگ چه مدت عمر مي کند؟» امام عليه السلام فرمود: «از زمان قيام تا مرگش نوزده سال»... [2] .

3- علي بن عمر از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «قائم از نسل من، به اندازه‏ي ابراهيم خليل الرحمان عمر مي کند، در بين مردم قيام مي کند در حالي که هشتاد ساله است و چهل سال در ميان آنها زندگي مي کند، زمين را همان طور که از ستم و بيداد پر شده است از عدل و داد سرشار مي سازد.» [3] .

4- در سوالي که مفضل بن عمر از امام صادق عليه السلام پرسيده آمده است: «مولاي من!مدت عمر آن حضرت (مهدي) عليه السلام و حکومتش چقدر است؟» امام عليه السلام فرمود: «خداوند فرموده است: (فمنهم شقي و سعيد فأما الذين شقوا ففي النار لهم فيها زفير و شهيق خالدين فيها مادامت السموات و الأرض الا ماشاء ربک ان ربک فعال لما يريد و أما الذين سعدوا ففي الجنة خالدين فيها ما دامت السموات و الأرض الا ما شاء ربک عطاء غير مجذوذ) [4]  و مجذوذ به معني مقطوع و بريده است، يعني عطايي که قطع شدني نيست بلکه دائمي است و حکومتي که از بين نمي رود و امري که جز به اختيار و اراده و مشيت پروردگار، باطل شدني نيست و از اين اراده و مشيت جز خود او کسي باخبر نيست، سپس قيامت مي آيد و آنچه خداوند در کتابش در شرح آن فرموده است.» [5] .

5- ابوالجارود از امام باقر عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «قائم سيصد و نه سال‏ حکومت مي کند، همان طور که اصحاب کهف در غارشان سيصد و نه سال درنگ کردند، او زمين را همان طور که از ستم و بيداد پرشده است از عدل و داد، سرشار مي نمايد.» [6] .

6- زيد بن وهب جهنمي از امام حسن عليه السلام از اميرالمؤمنين عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «...در بين شرق و غرب عالم چهل سال حکومت مي کند، خوشا به حال کسي که روزگارش را دريابد و سخنش را بشنود...» [7] .

7- ابن ابي يعفور از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «قائم، نوزده سال حکومت مي کند.» [8] .

8- عبدالکريم خثعمي مي گويد: به امام صادق عليه السلام عرض کردم: «قائم چه مدت حاکم خواهد بود؟» فرمود: «هفت سال، روزها و شبها برايش طولاني مي شود تا اينکه يک سال برابر ده سال معمولي مي شود...» [9] .

9- عبدالله بن قاسم بطل درباره‏ي آيه‏ي (ثم رددنا لکم الکرة عليهم)، [10]  از قول امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «آيه به خروج امام حسين عليه السلام در ميان هفتاد تن از يارانش مربوط مي شود» تا اينکه فرمود: «وقتي دلهاي مؤمنان به شناخت قطعي رسيد که آن حضرت، امام حسين عليه السلام است، آنگاه مرگ حضرت حجت فرا مي رسد و امام حسين عليه السلام، او را غسل مي دهد، کفن و حنوط مي کند و دفن مي نمايد، و اين امور مربوط به وحي از جز وحي کسي ديگري عهده دار نيست.» [11] .

10- در حديث ديگري از امام صادق عليه السلام آمده است: «حسين عليه السلام، در ميان يارانش که با او کشته شدند و در حالي که هفتاد پيامبر، همان طور که با موسي بن عمران بودند، با او هستند مي آيد، قائم عليه السلام، انگشتر - يا مهر- را به او مي سپارد و حسين عليه السلام همان کسي است که آن حضرت را غسل مي کند، کفن مي پوشاند، حنوط مي کند و در قبر مي گذارد.» [12] .

 

گفتار ما

اين روايات از طول عمر آن حضرت «پس از ظهورش، خبر مي دهد، لکن چنانکه پيداست، مدت عمر آن حضرت را مختلف بيان کرده اند که شايد بتوان به اين صورت، بين روايات، جمع و توافق ايجاد نمود:

مقصود از زمان در بعضي از روايات، همان چيزي است که در روايت دوم و نيز روايت چهارم از فصل نوزدهم همين باب آمده است که مي گويند: «خداوند به فلک فرمان مي دهد که گردش زمانش را کند کند تا اينکه يک روز، معادل ده روز، يک ماه معادل ده ماه، و يک سال برابر ده سال مي شود.» و «يک سال در زمان او برابر ده سال است.» و در بعضي از روايات ديگر مقصود، همان وقت و زمان عادي و رايج در بين ماست.

شايد بعضي از روايات در صدد بيان طول دوران زندگي ايشان تا زمان فوت باشد و بعضي ديگر درصدد بيان دوران حکومت آن حضرت و حکومت امامان معصوم عليهم السلام بعد از رجعت باشد، زيرا که دوره‏ي رجعت هم جزء حکومت و ادامه‏ي آن حساب مي شود. و نيز ممکن است رواياتي که طول دوران زندگي يا حکومت ايشان را ذکر کرده است، به دوره‏ي رجعت ايشان بعد از مرگ، مربوط باشد.- البته علم واقعي نزد خداست-.

در فصل ششم از باب چهارم نيز رواياتي ذکر خواهد شد که به مدت عمر پيامبر و امامان معصوم عليهم السلام، بعد از رجعت، اشاره مي نمايد.

اما درباره‏ي مرگ عادي حضرت حجت - عجل الله تعالي فرجه - يا کشته شدن ايشان، ظاهرا با توجه به دو روايت آخر در همين فصل بايد گفت که ايشان به مرگ عادي از دنيا مي روند.

 

پي نوشته ها :

[1] بحارالانوار، ج 53، ص 100، روايت 121.

[2] بحارالانوار، ج 53، ص 100، روايت 122.

[3] اثبات الهداة، ج 3، ص 574، روايت 722.

[4] هود: 105 و 108- بعضي از مردم بدبخت و برخي خوشبخت هستند، اما بدبختها براي هميشه تا آسمان و زمين باقي است با آه و ناله در دوزخند مگر اينکه اراده‏ي خدا چيز ديگري باشد و خدا هرچه بخواهد مي کند و اما آنها که خوشبخت هستند براي هميشه، تا آسمان و زمين باقي است در بهشتند مگر اينکه اراده‏ي خدا چيز ديگري باشد و بخشش و دهش او قطع ناشدني است.

[5] بحارالانوار، ج 53، ص 34، روايت 1.

[6] اثبات الهداة، ج 3، ص 516، روايت 372.

[7] اثبات الهداة، ج 3، ص 524، روايت 414.

[8] اثبات الهداة، ج 3، ص 547، روايت 542.

[9] اثبات الهداة، ج 3، ص 528، روايت 439.

[10] اسراء: 6- آن گاه، نوبتي ديگر شما را بر آنها غالب کنيم.

[11] بحارالانوار، ج 53، ص 93، روايت 103.

[12] بحارالانوار، ج 53، ص 103، از روايت 130.



:: برچسب‌ها: ظهور , مهدویت , منجی , آخرالزمان , منتظران مهدی , مهدی موعو , نور تولی , پرسش و پاسخ , رجعت , ظهور , مدت عمر و حکومت امام زمان , کسی که غسل و کفن و دفن آن حضرت را به عهده میگیرد , مدت عمر امام زمان , مدت حکومت امام زمان , کفن و دفن امام زمان , مدت عمر و حکومت امام زمان بعد از ظهور و تعيين کسي که غسل و کفن و دفن آن حضرت را به عهده مي گيرد , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : دو شنبه 25 آبان 1394
نزول حضرت عيسي براي ياري قائم آل محمد و اقتدا به آن حضرت‏

نزول حضرت عيسي براي ياري قائم آل محمد و اقتدا به آن حضرت‏

 

» روايات‏

» گفتار ما

 

روايات‏

1- معمر بن راشد از امام صادق عليه السلام از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نقل مي کند که فرمود: «مهدي از نسل من است، وقتي خروج کند عيسي بن مريم براي ياريش فرود مي آيد، او را پيش رو قرار داده و پشت سرش اقتدا مي کند.» [1] .

2- ابوبصير مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: «آنچه از سنتهاي الهي در مورد غيبتهاي آنان جريان پيدا کرده است درباره‏ي قائم ما اهل بيت نيز جاري مي‏شود... سپس خداوند عزوجل او را ظاهر مي‏کند و شرق و غرب عالم را به دست او فتح مي‏نمايد، عيسي بن مريم روح الله نازل مي‏شود و پشت سر او نماز مي‏خواند...» [2] .

3- جابر بن عبدالله انصاري از اميرالمؤمنين عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «...مهدي از نسل من است، بين رکن و مقام ظهور مي کند، پيراهن ابراهيم و رداي اسماعيل را به تن و نعلين شيث را به پا دارد و دليل اين مطلب، فرمايش پيامبر است که فرمود: عيسي بن مريم، از آسمان فرود مي آيد و همراه من مهدي من است، وقتي ظهور کرد او را بشناسيد.»...سپس عيسي مي ميرد و مهدي منتظر از آل محمد باقي مي ماند.» [3] .

4- در روايت مرفوعه جعفر بن محمد فزاري از امام باقر عليه السلام آمده است: «اي خيثمه! زماني خواهد آمد که مردم از خدا و توحيد، شناختي نداشته باشند، تا اينکه دجال خروج کند و عيسي بن مريم از آسمان فرود آيد و خداوند به دست او دجال را بکشد، مردي از اهل بيت من پيشاپيش مردم نماز گزارد، آن موقع عيسي پشت سر ما نماز مي خواند و اگرچه او پيامبر است اما ما از او برتر هستيم.» [4] .

5- شهر بن حوشب مي گويد: حجاج به من گفت: «آيه اي در قرآن هست که مرا عاجز کرده است.» گفتم: اي امير! آن کدام آيه است؟ حجاج گفت: (و ان من أهل الکتاب الا ليومنن به قبل موته)، [5]  به خدا قسم من دستور مي دهم که يهودي و نصراني را بکشند، وقتي آنها گردن زده مي شوند با دقت به آنها مي نگرم نمي بينم لبهايشان تکان بخورد- و شهادتين بگويند- تا اينکه خاموش مي شوند.» گفتم: «خدا امير را سلامت بدارد، تاويل اين آيه اين طور نيست.» حجاج گفت: تأويل آيه چيست؟ گفتم: «عيسي عليه السلام قبل از روز قيامت به دنيا فرود مي آيد و هيچيک از يهوديان و مسيحيان باقي نمي ماند مگر اينکه قبل از مرگش به او ايمان مي آورد، و پشت سر حضرت مهدي نماز مي خواند.» حجاج گفت: «واي بر تو!! از کجا چنين تأويلي آوردي؟» گفتم: «محمد بن علي بن حسين بن علي بن ابي طالب عليهم السلام اين را به من فرمود.» حجاج گفت: «به خدا قسم از سرچشمه اي زلال، آن را گرفته اي.» [6] .

 

گفتار ما

عباراتي که گواه آن است که عيسي عليه السلام پشت سر مهدي - عجل الله تعالي فرجه - نماز مي خواند، در روايات زياد است، و شايد - البته خدا مي داند- علت اصرار و تأکيد امامان معصوم عليهم السلام بر اين مطلب، اين باشد که چون پيروان عيسي عليه السلام که جمعيت زيادي از اهل زمين را هم تشکيل مي دهند، گمان مي کنند که عيسي عليه السلام، آخرين پيامبر است و نمرده است، ظهور خواهد کرد و زمين را از فساد پاک خواهد نمود و اوست که بشر را از فساد و تباهي و ظلم و آلودگيهاي ديگر نجات خواهد داد، و اين بيانات به منظور نفي اين خيال و باطل اعلام نمودن آن است، چنانکه در روايات چهارم و پنجم هم به اين مطلب اشاره شده است.

دقت در زواياي اين روايات نشان مي دهد که مقصود روايات، همان چيزي است که ما بيان نموديم نه اينکه مقصود آنها، بيان اصل رجعت حضرت عيسي - علي نبينا و آله و عليه السلام - باشد.

اما نزول و فرود آمدن حضرت عيسي عليه السلام به يکي از دو معني است:

الف - اگر مقصود از آيه‏ي (بل رفعه الله اليه) [7]  اين باشد که خداوند او را به آسمانها بالا برد، در نزول و فرودش اشکالي نيست و همان معناي اصلي نزول و فرود آمدن را خواهد داشت.

ب - اگر مقصود از آيه، ميراندن آن حضرت و قبض روحش باشد، نزول به معني بازگشت روح مبارکش به بدن و حضورش در کنار قائم عليه السلام خواهد بود. [8] .

 

پي نوشته ها :

[1] اثبات الهداة، ج 3، ص 495، روايت 255.

[2] اثبات الهداة، ج 3، ص 473، روايت 152.

[3] اثبات الهداة، ج 3، ص 587، روايت 804.

[4] بحارالانوار، ج 14، ص 348، روايت 10.

[5] نساء: 159- هيچيک از اهل کتاب باقي نمي‏ماند مگر اينکه قبل از مرگ به او ايمان مي آورد.

[6] بحارالانوار، ج 14، ص 349، روايت 13.

[7] نساء: 158- خداوند او را به سوي خود بر کشيد.

[8] براي تحقيق پيرامون اين آيه و احتمالات آن به الميزان، ج 5، ص 133 مراجعه شود.



:: برچسب‌ها: ظهور , مهدویت , منجی , آخرالزمان , منتظران مهدی , مهدی موعو , نور تولی , پرسش و پاسخ , رجعت , ظهور , نزول حضرت عيسي براي ياري قائم آل محمد و اقتدا به آن حضرت‏ , حضرت عیسی , کمک حضرت عیسی به امام زمان , حضرت عیسی و امام زمان , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : پنج شنبه 21 آبان 1394
وضع زمين و آسمان و جو در دوران ظهور مبارک حضرت حجت

http://images.khabaronline.ir//images/2013/11/13-11-2-201030Stars-Universe-Nebula-Space-485x728.jpg

وضع زمين و آسمان و جو در دوران ظهور مبارک حضرت حجت

 

» روايات‏

» گفتار ما

 

روايات‏

1- يحيي بن علاء رازي مي گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم که فرمود: «خداوند، در اين امت مردي را، که من از اويم و او از من است، ظاهر خواهد کرد، که برکات زمين و آسمانها را به واسطه‏ي او بر مردم فرو مي ريزد، آسمان بارانش را فرو مي فرستد و زمين حاصلش را بروز مي دهد، درندگان و جانوران در امان هستند، زمين از عدل و داد سرشار مي شود همان طور که پيش از آن از ستم و بيداد پر شده است.» [1] .

2- ابو بصير از امام باقر عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «وقتي قائم قيام کند...، خداوند به فلک فرمان مي دهد که گردش زمانش را کندکند تا اينکه يک روز معادل ده روز مي شود و يک ماه برابر با ده ماه و يک سال برابر ده سال.» [2] .

3- زيد بن وهب جهنمي از قول امام حسن عليه السلام نقل مي کند که اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: «در آخر الزمان و در دوران سختي روزگار و ناداني مردم، مردي برانگيخته مي شود...و درندگان در حکومت او در آرامش و صلح به سر مي برند، زمين برکاتش را بيرون مي‏ريزد و آسمان نعمتهايش را فرو مي فرستد، گنجها براي او آشکار مي شود، چهل سال بر شرق و غرب مالک است، خوشا به حال کسي که در دوران او را در يابد و سخنش را بشنود.» [3] .

4- ابو بصير از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «وقتي قائم قيام کند يک‏ سال در زمان او برابر ده سال خواهد بود.» ابوبصير مي گويد: عرض کردم: «فدايت شوم سالها چگونه طولاني مي شود؟» امام عليه السلام فرمود: «خداوند به فلک فرمان مي دهد که آرامتر حرکت کند و در نتيجه، روزها و سالها طولاني مي شود.» عرض کردم: «بعضي مي گويند اگر در فلک و حرکت آن تغييري ايجاد شود همه چيز نمي گويند، خداوند ماه را براي پيامبرش دو نيمه کرد، و قبل از آن، خورشيد را براي يوشع بن نون بر گرداند و از طولاني بودن روز قيامت خبر داد که برابر هزار سال از سالهاي معمولي است. [4] » [5] .

5- محمد بن مسلم ثقفي مي گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم که فرمود: «قائم ما با افتادن ترس در دل دشمنانش ياري و با کمک ما تاييد مي شود، زمين براي او مي‏پيچد، گنجها برايش آشکار مي شود و سلطنتش شرق و غرب عالم را مي گيرد...» [6] .

6- مفضل از قول امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «وقتي قائم، قيام کند، زمين به نور پروردگارش مي درخشد و مردم از پرتو خورشيد بي نياز مي شوند.» [7] .

7- علي بن عقبه از پدرش از امام صادق عليه السلام چنين روايت کرده است: «وقتي قائم قيام کند، به عدل حکم مي نمايد و ستم از بين مي رود، راهها امن و بي خطر مي شود، زمين برکتهايش را بيرون مي فرستد و هر حقي به صاحبش بر مي گردد.» [8] .

8- در حديث جابر از قول امام باقر عليه السلام آمده است که امام حسين عليه السلام قبل از اينکه کشته شود در مورد زمان حضرت قائم عليه السلام و حوادث آن زمان، به يارانش‏ چنين فرمود: برکت از آسمان به زمين فرو مي بارد، به طوري که به اراده‏ي خداوند، درختان هميشه ميوه دارند و ميوه‏ي زمستان در تابستان و ميوه‏ي تابستان، در زمستان خورده مي شود و اين مصداق آيه‏ي شريفه است که مي فرمايد: (ولو أن أهل الکتاب آمنوا و اتقوا لفتحنا عليهم برکات من السماء و الأرض و لکن کذبوا فأخذناهم بما کانوا يکسبون) [9] .

 

گفتار ما

خلاصه‏ي آنچه مي توان درباره‏ي اين رويات گفت اين است که خداوند، خالق تمام چيزها و مدبر همه‏ي آنهاست و از اينکه امور از راهي غير از اسباب، صورت پيدا کند ناخوش دارد و اختيار اسباب هم به دست خود اوست، بنابراين چه مانعي دارد که در دوره‏اي از زمان، اسباب و کار آنها را به شيوه‏اي غير از آنچه در گذشته بوده است مقرر فرمايد؟

آنچه امام باقر عليه السلام در حديث چهارم فرموده اند و نيز موضوع خلقت حضرت عيسي عليه السلام - بدون سبب واقع شدن پدر براي تولد- و نيز طول عمر حضرت قائم عليه السلام و رجعت پيامبران و امامان عليهم السلام و اعمال خارق العاده و معجزات و کراماتي که از پيامبران و اولياء صادر شده است، از اين قبيل هستند.

بنابراين فقط به اين خاطر که معني روايات به ذهن و انديشه‏ي کوتاه نگر ما، روشن و قابل قبول نيست نمي توان در سند بعضي از روايات شک و خدشه وارد کرد، زيرا مقدار زيادي از اين مطالب در لابه لاي رواياتي آمده است که آن روايات از اموري به ما خبر مي دهد که بعضي از آن امور، واقع شده است و اين امر به تنهايي، بر صحيح بودن سند و متن روايت تاکيد مي کند هر چند که ما در حال حاضر مقصود آن را نفهميم.

علاوه بر آنچه ذکر شد، از مجموعه‏ي روايات مربوط به غيبت چنين فهميده مي شود که در دوره‏ي غيبت و ظهور، آن طور که در مقدمه‏ي کتاب اشاره کرديم، بيشتر اتفاقات، از امور غير عادي است، و شايد بتوان ادعا کرد که روايات در اين مورد، از تواتر معنوي برخوردار هستند و بنابراين جايي براي انکار و تعجب و بعيد شمردن اين امور، وجود ندارد.

 

پي نوشته ها :

[1] اثبات الهداة، ج 3، ص 504، روايت 305.

[2] اثبات الهداة، ج 3، ص 517، روايت 374.

[3] اثبات الهداة، ج 3، ص 524، روايت 414.

[4] به سوره‏ي حج، آيه‏ي 47 مراجعه شود.

[5] اثبات الهداة، ج 3، ص 528، روايت 440.

[6] اثبات الهداة، ج 3، ص 528، روايت 441.

[7] اثبات الهداة، ج 3، ص 555، روايت 591.

[8] اثبات الهداة، ج 3، ص 556، روايت 597.

[9] اعراف: 96- آغاز آيه به اين صورت است: (ولو أن أهل القري...).ترجمه: اگر اهل کتاب ايمان آورده و تقوا پيشه مي کردند برکاتي از آسمان و زمين برآنان مي گشوديم اما آنان حقيقت را تکذيب کردند و ما به واسطه‏ي آنچه انجام مي دادند آنان را عقوبت کرديم.



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی، پرسش و پاسخ, رجعت, ظهور،وضع زمین و آسمان در دوران ظهور،وضع آسمان و زمین،دوران ظهور امام زمان،دوران ظهور، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : چهار شنبه 20 آبان 1394
حال مؤمنان (زنده و مرده) و فرشتگان و وظايف مؤمن در زمان ظهور حضرت حجت

حال مؤمنان (زنده و مرده) و فرشتگان و وظايف مؤمن در زمان ظهور حضرت حجت

 

» روايات‏

» گفتار ما

 

روايات

1- ابي الجارود از امام باقر عليه السلام از پدرش از جدش عليهم السلام نقل مي کند: اميرالمؤمنين عليه السلام روي منبر فرمود: «در آخر الزمان مردي از نسل من ظهور مي کند... هرگاه پرچمش به اهتزار در آيد شرق و غرب عالم برايش روشن شود، دستش را بر بندگان خدا مي نهد و دل هر مؤمني از پاره هاي آهن محکمتر مي شود و نيرويي برابر چهل نفر پيدا مي کند؛ شادي، دل و قبر هر مرده‏اي را پر مي کند و مردگان در گورها يکديگر را ديدار مي کنند و به قيام قائم، بشارت مي دهند.» [1] .

2- ابوالربيع شامي مي گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم که فرمود: «وقتي قائم ما قيام کند خداوند شنوايي و بينايي شيعيان ما را وسعت دهد به طوري که بين آنها و قائم واسطه و پيکي نباشد، آن حضرت با ايشان صحبت مي کند و آنها مي شنوند و در همان جايي که هست، آن حضرت را مي بينند.» [2] .

3- در حديث ابو وائل از اميرالمؤمنين عليه السلام آمده است: «...از خروج او، يعني قائم عليه السلام، اهل آسمانها و ساکنان آنها مسرور مي شوند، زمين را همان گونه که از ستم و بيداد پر شده است از عدل و داد سرشار مي سازد.» [3] .

4- بريد عجلي از امام باقر نقل مي کند: «وقتي قائم قيام کند، دو نفر بر مرکبي سوارند، يکي دست در جيب ديگري مي کند و به قدر حاجتش از آن بر مي دارد و او از اين کار مانع نمي شود.» [4] .

5- جابر از امام باقر عليه السلام نقل مي کند: «دل شيعيان ما را ترس از دشمنانمان فرا گرفته است، وقتي نوبت امر ما برسد و مهدي ما خروج کند، هر يک از شيعيان ما از شير شجاعتر و از نيزه براتر و کاري تر خواهد شد، دشمن ما را زير پايش له مي کند و با دو دستش او را مي کشد. [5] .

6- محمد بن احمد فتال در روضه الواعظين از امام زين العابدين عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «وقتي قائم ما قيام کند خداوند مرض و بيماري را از شيعه ما دور مي کندو دلهايشان را چون پاره‏ي آهن مي گرداند...» [6] .

7- محمد بن فضيل از امام رضا عليه السلام نقل مي کند: «وقتي قائم قيام کند خداوند به فرشتگان دستور مي دهد که بر مؤمنين سلام کنند و در مجالسشان با آنها همنشين باشند...» [7] .

8- مفضل از امام صادق عليه السلام روايت مي‏کند: وقتي قائم قيام کند، مؤمن پرنده را از هوا به زير مي طلبد، آن را مي کشد، کباب مي کند و گوشتش را مي خورد...» [8] .

9- مفضل از امام صادق عليه السلام نقل مي کند: «وقتي قائم قيام کند، خداوند، آزاردهندگان مؤمنين هر زماني را، به همان صورتي که بوده اند و در بين آنها زندگي مي کرده اند، بر مي گرداند تا مؤمنان از آنها انتقام بگيرند.» [9] .

10- ابن مسکان مي‏گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم که فرمود: در زمان قائم، مؤمن در مشرق است برادرش را که در مغرب است مي بيند و آنکه در مغرب است، برادرش را در شرق مي بيند.» [10] .

11- عبدالعظيم حسني از امام جواد عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «قائم ما، مهدي است که در زمان غيبت بايد انتظارش را کشيد و در زمان ظهور بايد از او اطاعت کرد...» [11] .

12- اسحاق بن عمار مي‏گويد: «در خدمت امام صادق عليه السلام بودم، از مواسات و همراهي و همدردي انسان با برادرش، صحبت فرمود تا اينکه فرمود: «اين مربوط به وقتي است که قائم قيام کند که بر مؤمنين واجب است به برادرانشان رسيدگي، احتياجات آنها را بر آورده و ايشان را تقويت نمايند.» [12] .

 

گفتار ما

رواياتي که در اين زمينه وارد شده و بيانگر ويژگيهاي ياران حضرت مهدي و فضيلتهاي آنهاست، بسيار زياد است، که در فصلهاي پيشين بعضي از آنها ذکر شد و در اينجا نيز به ذکر تعدادي از آنها بسنده کرديم.

ظاهرا اين طور است که دستيابي به اين کمالات، ويژه‏ي اصحاب و ياران خاص آن حضرت نيست، بلکه براي تمام مؤمنين قابل دسترسي است.

اينکه در حديث اول فرمود: «دستش را بر سر بندگان خدا مي نهد و هيچ مؤمني باقي نمي ماند مگر اينکه دلش مانند پاره آهن مي شود.» و در حديث نوزدهم از فصل هفدهم فرمود: «خداوند دست عنايتش را بر سر بندگان مي کشد و عقل آنها زياد شده فهمشان بالا مي گيرد»هر دو به روشني دلالت مي کنند بر اينکه گذاشتن دست مبارکش بر سر بندگان سبب کسب فضيلتهاي والا و کمالات بلند نفساني‏ است؛و کمالات وعده داده شده در حديث قرب نوافل [13]  همان طور که با رياضتهاي شرعي و مبارزه با نفس و مجاهده معنوي قابل دسترسي است، از طريق توجه و عنايت اولياء الهي و بندگان برگزيده اش نيز بدست آمدني است، و بلکه آنچه از اين راه دوم به دست آيد کاملتر و از آلودگيهاي پالوده تر است.

اما اينکه فرشتگان و ساکنان آسمانها و مردگان از ظهور امام عليه السلام خوشحال مي شوند به خاطر اين است که کفر و ستم و بيداد و گناه از ابتداي خلقت آنها را آزار داده و اندوهگين مي نموده است و وقتي مي بينند که ظهور امام عليه السلام با مرگ باطل و زنده شدن حق و خاموش شدن آتش کفر و شرک و گسترش ايمان و توحيد همراه است خوشحال مي شوند، و بلکه مي توان گفت به اين خاطر، همه چيز در آسمان و زمين از ظهور آن حضرت مسرور مي شوند.

علاوه بر اين مطالب، چون امام عليه السلام واسطه‏ي نزول فيض پروردگار بر تمام موجودات عالم هستي است و اراده‏ي پروردگار در اصل وجود اشياء و کم و کيف و ديگر وجوه عنايات الهي به موجودات از طريق امام محقق مي شود، [14]  بنابراين بين امام و ساير موجودات رابطه اي معنوي برقرار است که وقتي امام به مصيبت و اندوهي مبتلا شود آنها اندوهگين و هر گاه مسرور باشد آنها مسرور مي شوند. البته اين مطلب به شواهد زيادي از روايات مستند است که اينجا محل ذکر آنها نيست.

 

پي نوشته ها :

[1] بحارالانوار، ج 51، ص 35، روايت 4.

[2] اثبات الهداة، ج 3، ص 450، روايت 59.

[3] اثبات الهداة، ج 3، ص 505، روايت 308.

[4] اثبات الهداة، ج 3، ص 557، روايت 605.

[5] اثبات الهداة، ج 3، ص 557، روايت 606.

[6] اثبات الهداة، ج 3، ص 559، روايت 662.

[7] اثبات الهداة، ج 3، ص 573، روايت 703.

[8] اثبات الهداة، ج 3، ص 573، روايت 706.

[9] اثبات الهداة، ج 3، ص 573، روايت 708.

[10] اثبات الهداة، ج 3، ص 584، روايت 789.

[11] اثبات الهداة، ج 3، ص 478، روايت 174.

[12] اثبات الهداة، ج 3، ص 495، روايت 254.

[13] اصول کافي، ج 2، ص 352، روايت 7- حماد بن بشير مي گويد: از حضرت امام صادق عليه السلام شنيدم که فرمود: پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: خداي عزوجل مي فرمايد: هر که دوستي از دوستان مرا خوار و خفيف کند قطعا براي جنگ با من کمين کرده است و هيچ بنده‏اي به واسطه‏ي چيزي به من تقرب نجويد که آن چيز نزد من از آنچه بر او واجب کرده ام محبوبتر باشد، او به واسطه‏ي نوافل و مستحبات تا جايي به من نزديک مي شود که او را دوست بدارم و وقتي او را دوست بدارم گوش او مي شوم، همان گوشي که با آن مي شنود و چشم او مي شوم که با آن مي بيند و زبان او مي شوم که با آن سخن مي گويد و دست او مي شوم که با آن اظهار قدرت کند و اگر مرا بخواند اجابتش کنم و هر چه بخواهد به او بدهم و من در هيچ کاري مانند مرگ مؤمن ترديد نکرده ام زيرا او مرگ را ناخوش دارد و من ناخوش بودن او را ناخوش دارم.

[14] کامل الزيارات، ص 200، زيارت 2- «ارادة الرب في مقادير أموره تهبط اليکم و تصدر من بيوتکم و الصادق[الصادر]عما فصل من أحکام العباد».



:: برچسب‌ها: ظهور , مهدویت , منجی , آخرالزمان , منتظران مهدی , مهدی موعو , نور تولی , پرسش و پاسخ , رجعت , ظهور , حال مومنان و فرشتگان و در زمان ظهور , وظایف مومنان در زمان ظهور , حال مومنان , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : سه شنبه 19 آبان 1394
روش و سيره امام مهدي بعد از ظهور و مقايسه آن با صدر اسلام و دوره ‏ي غيبت‏

روش و سيره امام مهدي بعد از ظهور و مقايسه آن با صدر اسلام و دوره ‏ي غيبت‏

 

» روايات‏

» گفتار ما

 

روايات‏

1- ابو خديجه مي گويد: از امام صادق عليه السلام درباره‏ي قائم سوال شد. امام فرمود: همه‏ي ما يکي پس از ديگري قائم به امر خدا هستيم تا اينکه صاحب شمشير بيايد، وقتي صاحب شمشير بيايد به امري غير از امر سابق قيام مي کند.» [1] .

2- محمد بن مسلم مي گويد: از امام باقر عليه السلام پرسيدم که سيره و روش عمل امام قائم عليه السلام در بين مردم چگونه است؟ امام عليه السلام فرمود: «به همان‏ سيره پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم عمل مي کند تا اسلام پيروز شود.» عرض کردم: سيره‏ي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم چه بود؟ فرمود: آنچه در جاهليت بود باطل و منسوخ کرد و مردم را به عدالت دعوت کرد، قائم نيز چنين مي کند، آنچه در دوره‏ي آرامش و صلح زمان غيبت رايج بوده باطل مي کند و آنها را به عدل دعوت مي‏نمايد.» [2] .

3- عبدالله بن فضل هاشمي از امام صادق عليه السلام از پدرش ازجدش رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم نقل مي‏کند که فرمود: «قائم از نسل من است...مردم را بر دين و آيين من بپا دارد و آنها را به کتاب خدا دعوت مي کند، هر که از او اطاعت کند از من اطاعت کرده و هر کس از او سرپيچي کند از من سرپيچي کرده است...» [3] .

4- عبدالله بن زراره از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «شما بايد مطيع ما باشيد و امور دين و حکومت را به ما واگذاريد و منتظر امر ما و خودتان و فرج ما و فرج خودتان باشيد، وقتي قائم ما قيام کند و سخنگوي ما سخن بگويد، قرآن و احکام دين را همانگونه که بر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نازل شده است از نو به شما مي آموزد، در آن روز حتي روشن بينان شما به شدت اهل انکار هستند، شما جز وقتي شمشير بر گردنهايتان مسلط باشد به دين خدا پايبند نخواهيد بود، بعد از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم خداوند سنت پيشينيان را بر مردم مسلط کرد و آنها در دين خدا تغيير و تبديل و کم و زياد ايجاد نمودند و امروز هيچ چيزي وجود ندارد مگر اينکه از مسير وحي منحرف شده است، خدا رحمتت کند، وقتي فرا خوانده شدي به آنجا که رشد داده مي شوي رو کن تا کسي که دين خدا را از نو برايتان مي آورد بيايد.» [4] .

5- ابو بصير مي گويد: امام باقر عليه السلام فرمود: «قائم کتابي جديد، امري جديد و حکمي جديد مي آورد و بر عرب سخت مي گيرد...» [5] .

6- فضيل بن يسار مي گويد: شنيدم امام باقر عليه السلام مي فرمايد: «وقتي قائم ما قيام کند بيش از آنچه که پيامبر با جهل و ناداني جاهليت روبرو شد، با جهل و ناداني مردم روبرو خواهد شد.» عرض کردم: «چگونه چنين است؟» فرمود: «وقتي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم به سوي مردم آمد، آنها سنگ و صخره و چوب و مجسمه هاي چوبي را مي پرستيدند و هنگامي که قائم که قائم ما قيام کند، مردم کتاب خدا را براي او تاويل مي کنند و با استدلال به آن در برابر امام مي ايستند.» سپس فرمود: «بدانيد، همان طور که سرما و گرما به داخل خانه هايشان نفوذ مي کند، عدالت او به درون خانه هايشان راه خواهد يافت.» [6] .

7- ابي‏الجارود در مورد آيه‏ي (ألذين ان مکناهم في الأرض أقاموا الصلوة و اتوا الزکاة) [7]  از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «اين آيه از آن آل محمد، مهدي‏ و يارانش است، خداوند شرق و غرب زمين را به تصرف آنها در مي آورد، به واسطه‏ي او دين را غالب مي کند و همان طور که جهل و ناداني، حق را نابود کرده است، خداوند بدعت و باطل را به دست او و يارانش مي ميراند به طوري که رد و نشاني از ستم ديده نمي شود، آنها امر به معروف و نهي از منکر مي کنند و سرانجام نيک از آن خدا و خدا پرستان است.» [8] .

8- ابو بصير درباره آيه‏ي (قل أرأيتم ان أصبح ماوکم غورا) [9]  از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «اگر امامتان پنهان شود چه کسي امامي آشکار براي شما خواهد آورد که از اخبار آسمان و زمين و حلال و حرام خدا، شما را مطلع کند؟» [10] .

9- جابر مي گويد:امام باقر عليه السلام فرمود: «به خدا قسم دنيا به آخر نمي رسد تا اينکه خداوند مردي از ما اهل بيت را بر انگيزد که به کتاب خدا عمل مي کند و هيچ منکري رانمي يابد مگر اينکه او را زشت مي شمارد. [11] .

10- ابو بصير از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «وقتي قائم قيام کند مسجد الحرام و مسجد پيامبر و مسجد کوفه را پي مي کند - و از نو بنا مي کند-...» [12] .

11- در نامه اي که حسن بن طريف از امام عسکري عليه السلام دريافت کرده آمده است: «...در مورد قائم سوال کردي و اينکه وقتي بين مردم داوري کند مثل حضرت داود به علم خودش قضاوت مي کند و شاهد و دليل نمي خواهد...» [13] .

12- صالح هروي مي گويد: به امام رضا عليه السلام عرض کردم: «يا بن رسول الله درباره‏ي حديثي که از امام صادق عليه السلام نقل شده که وقتي قائم خروج کند فرزندان قاتلان امام‏ حسين عليه السلام را مي کشد، چه مي فرمائيد؟ آن حضرت فرمود: همين طور است، عرض کردم: پس معني آيه‏ي شريفه‏ي (ولا تزر وازرة وزر اخري) [14]  چه مي شود؟ فرمود: «تمام گفته هاي خداوند راست است اما نسل قاتلان حسين عليه السلام به آنچه پدرانشان کرده اند راضي هستند و به آن افتخار مي کنند و هر کس به چيزي راضي باشد مثل کسي است که آن را انجام داده است، و اگر کسي در شرق عالم کشته شود و در غرب دنيا کسي به قتل او راضي باشد در پيشگاه خداوند شريک قاتل خواهد بود و قائم عليه السلام که فرزندان قاتلان حسين عليه السلام را مي کشد به خاطر اين است که از کرده‏ي پدرانشان خشنود هستند؛ عرض کردم قائم شما از کجا و چطور شروع مي کند؟ فرمود: از بني شيبه شروع مي کند و دستهايشان را قطع مي نمايد چون آنها دزدان خانه خداي تعالي هستند.» [15] .

13- محمد بن سنان به نقل از مردي درباره‏ي آيه‏ي (ومن قتل مظلوما فقد جعلنا لوليه سلطانا فلا يسرف في القتل) [16]  از قول امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «آن قائم آل محمد عليه السلام است که به خونخواهي حسين قيام مي کند و اگر همه‏ي اهل زمين را بکشد اسراف نکرده است، و اينکه خدا فرموده است: (فلا يسرف في القتل) يعني کاري انجام نمي دهد که اسراف باشد...» [17] .

14- فرات بن احنف از امام صادق عليه السلام از پدران بزرگوارش از علي عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «بدانيد که به خدا سوگند، من و اين دو پسرم کشته مي شويم و خداوند در آخر الزمان مردي از نسل من بر مي انگيزد که خونخواهي ما را مي‏کند، به خاطر اينکه گمراهان از رهيافتگان مشخص شوند، از ديد مردم پنهان مي شود تا جائي که نادانان مي گويند: «خداوند - براي بر انگيختن امام غايب - به آل محمد نيازي ندارد.» [18] .

15- ابان بن تغلب مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: «دو خون در اسلام وجود دارد که تا زماني که قائم اهل بيت قيام کند، کسي به حکم خدا در مورد آنها، حکم نمي کند، وقتي قائم برانگيخته شود بدون در خواست شاهد و دليل، به حکم خدا درباره‏ي آنها حکم خواهد کرد و آن دو عبارت است از: زناکار متأهل، که او را سنگسار مي کند و کسي که زکات نمي دهد که او را گردن مي زند.» [19] .

16- ابو بصير از امام صادق عليه السلام نقل مي کند: «وقتي قائم قيام کند وارد کوفه مي شود و دستور مي دهد چهار مسجد را از بنيان خراب کنند و آنها را به سايبانهايي شبيه عريش - سايبان - موسي تبديل مي کند...» [20] .

17- رفيد مولي ابن هبيره مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: «اگر قائم را ديدي که به کسي صد هزار درهم و به ديگري فقط يک درهم داد به دلت ناگوار نيايد.» [21] .

18- مسعدة بن زياد از امام باقر از پدران بزرگوارش عليهم السلام از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نقل مي کند که: «وقتي قائم ما قيام کند قطايع و حکومتهاي طايفه‏اي از بين خواهد رفت.» [22] .

19- مولي الشيبان از امام باقر عليه السلام نقل مي کند: «وقتي قائم ما قيام کند، خداوند دست عنايتش را بر سر بندگان کشيده عقل آنها زياد شده و فهمشان بالا مي گيرد.» [23] .

20- ابو بصير از امام باقر عليه السلام نقل مي کند: «وقتي قائم قيام کند به سمت کوفه رفته و چهار مسجد را در آن شهر ويران مي کند...و هيچ بدعتي را به حال خود رها نمي کند و آن را نابود مي سازد و هيچ سنتي نيست مگر اينکه آن را اقامه مي کند.» [24] .

21- ابان بن تغلب از امام صادق عليه السلام نقل مي کند: «وقتي قائم ما قيام کند به هر منطقه‏اي نماينده اي مي فرستد [25]  و به او مي گويد: «حکومت در اختيار توست به هر چه مصلحت مي بيني عمل کن.» [26] .

22- امام صادق عليه السلام فرمود: «تمام علم بيست و هفت حرف است و مجموع آنچه پيامبران آورده اند دو حرف است و مردم بيش از دو را درک نکرده‏اند، و وقتي قائم ما قيام کند بيست و پنج حرف ديگر را خارج مي کند و در بين مردم منتشر مي نمايد و دو حرف قبلي را به آن ضميمه مي کند تا بيست و هفت حرف را منتشر نمايد.» [27] .

 

گفتار ما

براي جمع بين روايات و بهره برداري از همه آنها، همان طور که از قسمتهايي از بعضي از روايات بر مي آيد، مي توان گفت امر و نهي و سيره‏ي عملي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در اجتماع، متناسب با اوضاع و احوال مردم بود و بر اساس «انا معاشر الأنبياء أمرنا أن نکلم الناس علي قدر عقولهم» [28]  با ايشان سخن مي گفت و امامان معصوم عليهم السلام نيز طبق همين سيره عمل مي فرمودند و همان طور که از حديث دوازدهم اين فصل فهميده مي شود آنها مامور نبودند که آن گونه که حضرت حجت عليه السلام عمل مي فرمايد، عمل کنند و ما نيز در عصر غيبت ماموريم که به آنچه از ظواهر کتاب و سنت به ما رسيده و فقها برايمان روشن کرده اند عمل نماييم.

و از آنجا که عقل مردم در دوره‏ي غيبت، به بالاترين مرتبه‏ي کمال خودش مي رسد ناگزير وقت آن است که احکام فطري الهي در حد کامل اجرا شود و عباراتي مثل «شما از روشن بينان هستيد، يا روشنبينان شما» در روايت چهارم و «فهمشان بالا مي گيرد» در روايت نوزدهم، بر همين مطلب دلالت دارند. و البته اين بدان معني نيست که حضرت حجت عليه السلام به غير از سيره‏ي پيامبر اکرم عليه السلام عمل مي نمايد و جمله‏ي «آنچه در دوره‏ي آرامش و صلح زمان غيبت رايج بوده باطل مي کند» که در روايت دوم آمد و نيز جمله‏ي «مردم را به عدل دعوت مي کند» در همان روايت، و جملاتي از اين قبيل، بر اين دلالت مي کنند که آن حضرت، عدل را در بالاترين مرتبه اش اجرا مي فرمايد.

حکم عدل، حکمي است که بي ترديد، با واقع امر و حقيقت و باطن هستي، موافق است، و واقع امر، همان موافقت با فطرت الهي انسان است که خداوند عزوجل فرموده است: (فطرت الله التي فطر الناس عليها، لا تبديل لخلق الله، ذلک الدين القيم و لکن أکثر الناس لا يعلمون) [29] .

با اين بيان مختصر معني عبارات احاديث روشن مي شود که از جمله‏ي آنهاست:

الف - «به امري غير از امر سابق قيام مي کند» در حديث اول‏

ب- «دين نو و تازه اي برايتان مي آورد.» در حديث چهارم‏

ج- «امر نو و حکم جديد» در حديث پنجم‏

د- «همه‏ي، کتاب خدا را براي او تأويل مي کنند و با استدلال به آن، در برابر امام مي ايستند.» در حديث ششم‏

ه- «به علم خودش حکم مي کند» در روايت يازدهم‏

و- «به حکم خدا، حکم مي کند»در روايت پانزدهم‏

ز- «به سيره‏ي پيامبر رفتار نمي کند» در حديث چهارم از فصل دوم‏

روايت بيست و دوم بهترين دليل براي بياني است که ذکر شد، زيرا اين روايت گواه بر اين مطلب است که براي هيچيک از پيامبران گذشته، راه نشر علوم فطري که‏ در سينه هايشان بود باز نشد، زيرا مردم قابليت نداشتند و شرايط مناسب نبود، اما در زمان حضرت حجت عليه السلام، چون مردم در درجات بالاي کمال فکري و عقلي هستند، آن حضرت مي تواند علوم فکري را منتشر کرده و عدل و دادي را که بر بشر آن علوم مترتب مي شود اقامه کند.

اما علت خراب شدن بعضي از مساجد به دست آن حضرت، اين است که در دين اسلام، مسجد محل عبادت خالصانه و خضوع و خشوع و در برابر خداوند و به مقتضاي فطرت انساني، زانو زدن در برابر قدرت لا يزال احدي است، بنابراين اگر مسجد از نظر شکل ساختمان و ويژگيهاي ديگرش به صورتي در آيد که از مکان چنين عبادتي خارج شود، امام عليه السلام آن را ويران مي کند و بر پايه‏اي که حق و شايسته ي آن است آن را مي سازد، و البته اين مطلب تنها يک احتمال است، و روايت شانزدهم، شاهد صحت آن است، و نيز ممکن است علت خراب کردن مسجد، بنا نشدن آن بر اصل تقوي باشد، چرا که طبق آيه شريفه قرآن (لمسجد أسس علي التقوي من أول يوم أحق أن تقوم فيه) [30]  براي حضور مسلمانان و اقامه‏ي نماز، شايسته تر است و يا احتمال ديگر اين است که با توجه به آيه‏ي (ما کان للمشرکين أن يعمروا مساجد الله شاهدين علي أنفسهم بالکفر...انما يعمر مساجد الله من آمن بالله و اليوم الآخر) [31]  مسجد برخلاف رضاي پروردگار به دست کفار و مشرکين ساخته و آباد شده است در حالي که چنين حقي نداشته‏اند، و فقط مؤمنان به خدا بايد متصدي ساختن و آباد کردن مساجد باشند. [32] .

 

پي نوشته ها :

[1] اثبات الهداة، ج 3، ص 448، روايت 47.

[2] اثبات الهداة، ج 3، ص 454، روايت 76.

[3] اثبات الهداة، ج 3، ص 482، روايت 19.

[4] اثبات الهداة، ج 3، ص 560، روايت 628.

[5] اثبات الهداة، ج 3، ص 540، روايت 502.

[6] اثبات الهداة، ج 3، ص 544، روايت 529.

[7] حج: 41- کساني که وقتي به آنان در زمين قدرت داديم، نماز را به پا مي دارند و زکات را ادا مي کنند.

[8] اثبات الهداة، ج 3، ص 563، روايت 641.

[9] ملک: 30- بگو اگر آبي که مي آشاميد- فرو رود- چه خواهيد کرد؟.

[10] اثبات الهداة، ج 3، ص 568، روايت 676.

[11] اثبات الهداة، ج 3، ص 588، روايت 805.

[12] اثبات الهداة، ج 3، ص 449، روايت 51.

[13] اثبات الهداة، ج 3، ص 403، روايت 15.

[14] انعام: 164، اسراء: 15 و فاطر: 18- هيچ باربري مسوول حمل بار مشخص ديگري نيست.

[15] اثبات الهداة، ج 3، ص 455، روايت 83.

[16] اسراء: 33- آنکه مظلوم کشته شده است براي ولي او حکومت و سلطنتي قرار داديم، پس در کشتار اسراف نکند.

[17] اثبات الهداة، ج 3، ص 530، روايت 454.

[18] اثبات الهداة، ج 3، ص 532، روايت 462.

[19] اثبات الهداة، ج 3، ص 493، روايت 243.

[20] اثبات الهداة، ج 3، ص 517، روايت 374.

[21] اثبات الهداة، ج 3، ص 521، روايت 401.

[22] اثبات الهداة، ج 3، ص 523، روايت 409.

[23] اثبات الهداة، ج 3، ص 495، روايت 253.

[24] اثبات الهداة، ج 3، ص 556، روايت 598.

[25] شايد مقصود از اين افراد، همان کساني باشند که در حديث ابي فاخته از آنها ياد شده است، به اثبات الهداة، ج 3، ص 496، روايت 259 مراجعه شود.

[26] اثبات الهداة، ج 3، ص 573، روايت 712.

[27] سفينة البحار، ج 2، ص 227، ماده‏ي علم.

[28] سفينةالبحار، ج 2، ص 214، ماده عقل.

[29] روم: 33- فطرت الهي که خداوند، مردم را بر آن آفريده و هيچ تبديلي در خلقت خدا راه ندارد، دين محکم و استوار همين است، اما بيشتر مردم از درک آن دورند.

[30] توبه: 108- مسجدي که از روز نخست بر تقوا بنا شده باشد براي حضور مسلمانان و اقامه‏ي نماز، شايسته تر است.

[31] توبه، 17 و 18- مؤمنان را نرسد که در حالي که خود گواه کفر خويشند مساجد را آباد کنند...آباداني مساجد منحصرا از آن کساني است که به خدا و روز قيامت ايمان آورده اند.

[32] اين احتمال نيز وجود دارد که مقصود از تخريب مساجد، مساجد ملعونه باشد، اين مساجد در سفينةالبحار باب مسجد نام برده شده اند. به خصوص که در خبر عيسي بن هاشم از سالم از امام باقر عليه السلام نقل شده است که چهار تا از اين مساجد ملعونه در کوفه به شکرانه‏ي و شاد باش کشته شدن امام حسين عليه السلام تجديد بنا شده اند. ترجمه‏ي خصال صدوق، باب خصلتهاي چهارگانه - مترجم.



:: برچسب‌ها: ظهور , مهدویت , منجی , آخرالزمان , منتظران مهدی , مهدی موعو , نور تولی , پرسش و پاسخ , رجعت , ظهور , روش و سیره ی امام زمان بعد از ظهور و مقایسه آن با صدر اسلام و دوره ی غیبت , روش امام زمان بعد از ظهور , دوره ی غیبت , صدر اسلام و دوره ی غیبت , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : دو شنبه 18 آبان 1394
محل حکومت و سکونت حضرت حجت

http://media.shabestan.ir/Original/1394/01/29/IMG09200850.jpg

محل حکومت و سکونت حضرت حجت

 

» روايات‏

» گفتار ما

 

روايات

1- در سوالي که مفضل بن عمر درباره‏ي حضرت مهدي منتظر عليه السلام، از امام صادق صلوات الله عليه پرسيده چنين آمده است: «...عرض کردم آقاي من!خانه‏ي حضرت مهدي و محل گردهمايي مؤمنان کجاست؟ امام عليه السلام فرمود:محل حکومتش کوفه و مهدي و محل گردهمايي مؤمنان کجاست؟ امام عليه السلام فرمود: محل حکومتش کوفه و محل قضاوتش، مسجد کوفه است، بيت المال و محل تقسيم غنائم مسلمانان، مسجد سهله و محل خلوت و عبادتش شنزارهاي اطراف کوفه است.

مفضل مي گويد: «آقاي من آيا همه‏ي مؤمنان در کوفه خواهند بود؟ امام عليه السلام پاسخ مي فرمايد: آري به خدا قسم! هيچ مؤمني نيست مگر اينکه يا در کوفه است يا در اطراف آن، بهاي مختصر زميني از آن که اسبي در آن جاي گيرد به دو هزار درهم مي رسد و بيشتر مردم دوست دارند که يک وجب از زمين منطقه سبع از ناحيه همدان در نزديکي کوفه را به يک وجب طلا بخرند، گستردگي کوفه به پنجاه و چهار ميل رسيده و خانه هاي آن به کربلا وصل مي شود و کربلا اردوگاه و محل رفت و آمد فرشتگان و مؤمنان و داراي مقامي بلند و برکاتي زياد است که اگر مؤمني در آن جا اقامت کند و خدا را بخواند، با يک بار دعا کردن، خداوند، چيزي به قدر هزار برابر ملک دنيا به او عطا مي فرمايد...» [1] .

2- ابو بصير مي گويد: امام صادق به من فرمود: «اي ابا محمد! گويا که ساکن شدن قائم و اهل و عيالش در مسجد کوفه را مي بينم. «عرض کردم: فدايت شوم خانه‏اش آن جاست؟ فرمود: آري، خانه ادريس و ابراهيم خليل الرحمن هم آن جا بود و خداوند پيامبري را مبعوث نکرد مگر اينکه در آن مسجد نماز خواند، و خانه خضر در آن است و کسي که در آن مسجد اقامت کند مثل کسي است که در خيمه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم اقامت کرده است و هيچ مرد و زن مؤمني يافت نمي شود مگر اينکه دلش براي آن مي تپد.» عرض کردم: فدايت شوم آيا هيچ وقت قائم، از ميان آن نمي رود؟» فرمود: «آري مي رود» عرض کردم: پس بعد از او چه مي شود؟ فرمود: «بعد از او هم همين طور است تا زماني که عالم خلق کاملا به پايان برسد...» [2] .

3- ابو خالد کابلي مي گويد: امام باقر عليه السلام فرمود: «وقتي قائم وارد کوفه شود هيچ مؤمني نيست مگر اينکه يا در کوفه است يا به سمت کوفه مي آيد چنانکه اميرالمؤمنين عليه السلام به يارانش مي فرمايد: «به سمت اين مرد سرکش برويم و آن گاه به سمت کوفه راه مي افتد.» [3] .

4- حبه عرني مي‏گويد: اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: گويا شيعيانمان را در مسجد کوفه مي‏بينم که خيمه زده اند و قرآن را همان گونه که نازل شده است به مردم ياد مي دهند؛بدانيد که وقتي قائم قيام کند، مسجد را خراب کرده و قبله اش را درست مي نمايند.» [4] .

5- حسن بن محبوب از بعضي از راوياني که از آنها نقل مي کند از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «گويا قائم عليه السلام را مي بينم که بر منبر کوفه نشسته است، از جيب قبايش نامه اي که به طلا مهر شده است بيرون مي آورد، باز مي‏کند و براي مردم مي خواند و مردم مثل گله‏ي گوسفندي که بگريزند از دور او پراکنده مي شوند غير از نقباء و برگزيدگان، کسي باقي نمي ماند، آن گاه سخني مي فرمايد که قبل از اينکه به جايي پناه ببرند به سوي او بر مي گردند، و من مي دانم که آن سخن چيست.» [5] .

6- اصبغ بن نباته در حديثي درباره‏ي فضيلت مسجد کوفه، از اميرالمؤمنين عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «زماني خواهد آمد که آن جا، نماز خانه‏ي مهدي از نسل من و نماز خانه‏ي هر مؤمني خواهد بود، و هيچ مؤمني در روي زمين باقي نمي ماند مگر اينکه يا در آن جاست يا دلش براي آن مي تپد.» [6] .

7- مفضل بن عمر مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: «گويا قائم ‏عليه السلام را بر منبر کوفه مي نگرم که سيصد و سيزده نفر از يارانش، به تعداد مجاهدان بدر، که صاحب پرچم و حاکمان روي زمين هستند، اطرافش را فرا گرفته اند...». [7] .

8- جابر از امام باقر عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «وقتي قائم ظهور کند و وارد کوفه شود، خداوند از وراي کوفه هفتاد هزار صديق را بر مي انگيزد که در بين ياران و دوستان آن حضرت باشند.» [8] .

9- مفضل بن عمر مي گويد: شنيدم امام صادق عليه السلام فرمود: «وقتي قائم آل محمد قيام کند در کوفه مسجدي خواهد ساخت که هزار در داشته باشد و خانه هاي کوفه به رودخانه کربلا وصل خواهد شد.» [9] .

10- ابو الجارود در حديثي طولاني از امام باقر عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «وقتي قائم قيام کند به سمت کوفه به راه مي افتد» تا اينکه فرمود: «آن گاه وارد کوفه مي شود و تمام منافقان شکاک را مي کشد و خانه هايشان را ويران مي کند و آنقدر از آنان مي کشد تا خداوند عزوجل خشنود شود.» [10] .

11- محمد بن احمد فتال در روضه الواعظين روايت مي کند: امام باقر عليه السلام در روايتي فرمود: «وقتي قائم قيام کند به طرف کوفه به راه مي افتد و چهار مسجد را در آن جا ويران مي کند.» [11] .

 

گفتار ما

پاره‏اي از احاديث مربوط به موضوع را ذکر کرديم، در مورد کوفه روايات ديگري هم آمده است که دلالت مي کند بر اينکه در آخر الزمان، کوفه و قم از لحاظ فضليت و انتخاب آنها براي سکونت، [12]  يکسان هستند که ما به نقل يکي از آنها بسنده مي کنيم:

از امام صادق عليه السلام نقل شده که فرمود: «وقتي که مصيبتها عمومي و همه گير شود امنيت را بايد در کوفه و شهرهاي اطراف آن و در قم و کوههاي اطراف آن جستجو کرد و قم براي کسي که از ترس سرگردان است جاي خوبي است.» [13] .

 

 پي نوشته ها :

[1] بحارالانوار، ج 53، ص 11، از روايت 1.

[2] بحارالانوار، ج 52، ص 381، روايت 191.

[3] بحارالانوار، ج 52، ص 330، روايت 51.

[4] بحارالانوار، ج 52، ص 364، روايت 139.

[5] اثبات الهداة، ج 3، ص 450، روايت 57.

[6] اثبات الهداة، ج 3، ص 452، روايت 66.

[7] اثبات الهداة، ج 3، ص 494، روايت 247.

[8] اثبات الهداة، ج 3، ص 584، روايت 788.

[9] اثبات الهداة، ج 3، ص 527، روايت 430.

[10] اثبات الهداة، ج 3، ص 555، روايت 595.

[11] اثبات الهداة، ج 3، ص 559، روايت 619.

[12] به بحارالانوار، ج 60، ص 201، باب 36 مراجعه نماييد.

[13] به بحارالانوار، ج 60، ص 214، روايت 28.



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی، پرسش و پاسخ, رجعت, ظهور،محل حکومت و سکونت امام زمان،حضرت حجت،محل حکومت،محل سکونت، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : یک شنبه 17 آبان 1394
وضع کفر و شرک و شيطان پس از قيام حضرت مهدي

http://razhayesheitanparastan.com/wp-content/uploads/2013/01/good-and-bad.jpg

وضع کفر و شرک و شيطان پس از قيام حضرت مهدي

 

» آيات قرآن‏

» روايات‏

» گفتار ما

 

آيات قرآن‏

1- (ومن الذين قالوا انا نصاري أخذنا ميثاقکم فنسوا خظا مما ذکروا به، فأغرينا بينهم العداوة و البغضاء الي يوم القيامة و سوف ينبئهم الله بما کانوا يصنعون) [1] .

2- (و قالت اليهود يدالله مغلولة، غلت أيديهم و لعنوا بما قالوا...و ألقينا بينهم العداوة والبغضاء الي يوم القيامة) [2] .

 

روايات

1- جابر مي گويد: من نزد امام باقر عليه السلام بودم که مردي خدمت ايشان رسيد و عرض کرد: «رحمت خدا بر تو باد! اين پانصد درهم را که زکات مال من است بگير و در هر راهي مصلحت مي داني مصرف بفرما.» امام باقر عليه السلام فرمود: «نه، خودت برادر و بين همسايگانت و بين يتيمان و درماندگان و برادران مسلمانت تقسيم کن. وقتي‏ قائم ما قيام کند، اين طور خواهد بود که به طور مساوي تقسيم شده و بين بندگان نيکوکار و بدکار خدا، به عدالت رفتار مي شود؛ هر کس از آن حضرت اطاعت کند از خدا اطاعت کرده و هر کس از آن حضرت سر پيچد، نافرماني خدا را انجام داده است، همانا، آن حضرت، مهدي ناميده شده است، زيرا به امري پنهان از مردم راهنما مي شود، تورات و ديگر کتب آسماني را از غاري در انطاکيه بيرون مي آورد، آن گاه در ميان اهل تورات، به تورات، در ميان اهل انجيل به انجيل، در ميان اهل زبور به زبور و در ميان اهل قرآن، به قرآن حکم مي کند.» تا آنجا که فرمود: «و رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: او مردي از نسل من است، نام او نام من است، خداوند مرا با وجود او حفظ مي کند، به سنت من رفتار مي نمايد، زمين را پس از آنکه از ستم و نادرستي پر شد از داد و روشني سرشار مي‏نمايد.» [1] .

2- ابو بصير مي گويد: به امام صادق عليه السلام عرض کردم: «در دوره‏ي آن حضرت (مهدي) با اهل ذمه چگونه رفتار مي شود؟» فرمود: «با آنها از سر آشتي و مسالمت، رفتار مي شود همان طور که پيامبر با آنان از سر مسالمت رفتار کرد.» عرض کردم: «کسي که با شما دشمني ورزد چطور؟» فرمود: «نه اي ابا محمد! کسي که با ما مخالفت کند، در دولت ما بهره اي ندارد، خداوند، در زمان قيام قائم، خون آنها را بر ما حلال کرده است، امروز که ريختن خونشان بر ما و شما حرام است نبايد موجب فريفته شدن کسي گردد، وقتي قائم ما قيام کند انتقام خدا و پيامبر و همه‏ي ما را خواهد گرفت.» [2] .

3- سلام بن مستنير مي گويد: شنيدم امام باقر عليه السلام فرمود: «وقتي قائم قيام کند، ايمان را بر همه دشمنان عرضه مي کند، هر کس پذيرفت و در آن داخل شد، در امان است، و گرنه يا گردن زده مي شود يا آن طور که امروز، اهل ذمه جزيه مي دهند، جزيه پرداخت مي کند، او عليه السلام - کمر خويش محکم مي بندد- وبا عزمي جزم - آنان را از شهر و ديار خود بيرون مي راند.

4- در حديث مکحول از اميرالمؤمنين عليه السلام درباره‏ي فضايل حضرت مهدي عليه السلام نقل شده است که فرمود: «و اما پنجاه وسوم اينکه، خداوند، دنيا را به آخر نخواهد برد تا اينکه قائم ما قيام کند، دشمنان ما را مي کشد، و جزيمه نمي‏پذيرد، صليب و بت را درهم مي‏شکند، آتش جنگ فروکش مي‏کند و بين مردم به عدالت رفتار مي نمايد.» [3] .

5- ابو بصير از امام صادق عليه السلام نقل مي کند: «هيچ مکاني از مکانهايي که در آن غير خدا پرستيده شده است باقي نمي ماند مگر اينکه خدا در آن پرستيده مي شود و برخلاف ميل مشرکان، دين تماما، دين خدا مي شود.» [4] .

6- حسين بن خالد از امام رضا عليه السلام نقل مي کند: «...چهارمين فرزند از نسل من، پسر سرور کنيزان عالم است، خداوند به واسطه‏ي او زمين را از بيداد پاک کرده و از هر ستمي پاکيزه مي کند، اوست پاکيزه مي کند، اوست که مردم در ولادتش ترديد مي نمايند و او قبل از خروجش، غايب است.» [5] .

7- عبدالعظيم حسني از امام جواد عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «قائم، آن امامي است که خداوند به وسيله ي او زمين را از کفر و انکار حق پاک مي کند و آن را از عدل و داد سرشار مي نمايد، او همان کسي است که ولادتش از مردم پنهان و جسمش از ديده‏ي آنها غايب است.» [6] .

8- ابو بصير مي گويد: امام صادق عليه السلام درباره‏ي آيه‏ي: (هو الذي أرسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين کله و لو کره المشرکون) [7]  فرمود: «به خدا قسم، حقيقت و باطن آيه تاکنون نازل نشده و نازل نخواهد شد تا اينکه امام قائم خروج کند، و آن گاه که امام قائم عليه السلام خروج کند هيچ شخص کافر به خداي بزرگ يا منکر امام، باقي نمي ماند مگر اينکه از خروج امام عليه السلام ناراحت است و کار به جايي مي رسد که اگر کافري در دل سنگ بزرگي پنهان شده باشد آن سنگ، خطاب به ياران امام عليه السلام صدا مي زند: «اي مؤمن، در دل من شخص کافري پنهان شده است، مرا بشکن و او را بکش.» [8] .

9- امام حسن عليه السلام فرمود:اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: «در آخر الزمان و دوران سختي و شدت روزگار و ناداني مردم، خداوند مردي را بر مي انگيزد و او را به وسيله فرشتگان ياري مي کند و يارانش را حفظ مي‏نمايد و با آيات الهي مدد مي کند و بر مردم زمين مسلط مي سازد تا اينکه به ميل خودشانه يا با ناخوشي به دين خدا سر تسليم فرود مي آورند، او زمين را از دادگري و روشني و عقل و منطق و دلايل واضح و روشنگر، پر مي کند و سرتاسر زمين تسليم او مي شوند به طوري که هر کافري ايمان مي آورد و هر بدکاري نيکوکار مي شود و در تحت حکومت او درندگان در صلح و مسالمت زندگي مي کنند.» [9] .

10- طبرسي در مجمع البيان در تفسير آيه‏ي (ليظهره علي الدين کله) مي نويسد: زراره و ديگران از امام صادق عليه السلام نقل کرده‏اند که فرمود: حقيقت و باطن اين آيه هنوز نيامده است، وقتي قائم ما قيام کند هر کس او را درک کند حقيقت اين آيه را مي بيند، و تا هر جا که شب و تاريکي سايه مي اندازد دين محمد گسترش مي يابد به طوري که ديگر شريک بر روي زمين باقي نمي ماند. [10] .

11- رفاعه بن موسي مي گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم که درباره‏ي آيه‏ي: (وله أسلم من في السموات و الأرض طوعا و کرها) [11]  فرمود: «وقتي قائم قيام کند هيچ زميني نيست مگر اينکه در آن نداي، شهادت به يگانگي خداوند و رسالت حضرت محمد بلند است.» [12] .

12- از ابن بکير نقل شده است که گفت از امام کاظم عليه السلام درباره‏ي آيه‏ي (وله أسلم من في السموات و الأرض طوعا و کرها و اليه ترجعون) [13]  سوال کردم، امام عليه السلام فرمود: «اين آيه درباره‏ي قائم عليه السلام نازل شده است که يهود و نصاري و ستاره پرستان و بي دينان و مرتدان و کافران شرق و غرب عالم را از پناهگاههايشان بيرون مي کشد و اسلام را به آنها عرضه مي کند، آن گاه هر کس به ميل خود اسلام آورد او را به نماز و پرداخت زکات و انجام آنچه بر يک مسلمان واجب است امر مي کند و اگر اسلام نياورد گردنش را مي زند تا در شرق و غرب عالم جز موحد خداپرست کسي باقي نماند...» [14] .

13- امام رضا عليه السلام از پدران بزرگوارش از اميرالمؤمنين عليه السلام نقل مي فرمايد: رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم در حالي که از سوالي که در شب معراج از خداوند تبارک و تعالي در مورد حق جانشينانش پرسيده بود ياد مي کرد فرمود: خداي تعالي فرمود: به عزت و جلالم سوگند که به دست آنان دين خود را بر همه پيروز نمايم و کلمه ام را به دست آنان برکشم و به دست آخرين آنها، زمين را از دشمنانم پاک کنم و او را بر شرق و غرب زمين مسلط نمايم و باد را تحت اراده‏ي او قرار دهم و ابرهاي قدرتمند را مقهور وي نمايم، و قدرت او را در بکارگيري اسباب امور بالا برم و او را با لشگريانم ياري دهم و با فرشتگانم کمک کنم تا دعوت به من بالا گيرد و مردم بر وحدانيت من گرد آيند، آن گاه حکومت او را دوام بخشم و چرخ ايام را تا روز قيامت در دست اوليائم‏ دست به دست بگردانم.» [15] .

14- مفضل بن عمر از امام صادق عليه السلام پرسيد: «...مولاي من! اينکه خداوند مي فرمايد: (ليظهره علي اليدن کله) [16]  مگر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم بر اديان پيروز نشد؟» امام عليه السلام فرمود: اي مفضل! اگر پيامبربر اديان پيروز شده بود، از آتش پرستان، يهوديان، ستاره پرستان، مسيحيان، و از تفرقه و دوگانگي و شک و پرستندگان بتهاي سنگي و چوبي و بتهاي ديگر و پرستندگان لات و عزي و خورشيد و ماه و ستارگان و آتش و سنگ، اثري نبود، اينکه خداوند فرموده است: (ليظهره علي الدين کله) مربوط به روز ظهور و حضرت مهدي و رجعت است و همچنين است اينکه مي فرمايد: (و قاتلوهم حتي لا تکون فتنه و يکون الدين کله لله) [17]  مربوط به چنين روزي است.» [18] .

15- امام باقر عليه السلام در روايتي طولاني از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نقل مي فرمايد که در روز عيد غدير فرمود: «مردم! من پيامبرم و علي جانشين من است، آخرين امام ما مهدي قائم است؛ بدانيد که او بر اديان غلبه مي کند، از ستمکاران انتقام مي کشد، دژهاي کفر و شرک را فتح کرده و نابود مي سازد... [19] .

16- وهب بن جميع مي گويد درباره‏ي آيه‏ي: (انک من النظرين الي يوم الوقت المعلوم) [20]  از امام صادق عليه السلام سوال کردم و گفتم: «فدايت شوم! اين وقت معلوم چه روزي است؟» امام عليه السلام فرمود: «اي وهب آيا فکر مي کني که آن روز، مقصود روز قيامت است؟، - خداوند به او- ابليس- تا روزي که قائم ما قيام کند مهلت داده است، وقتي خداوند، قائم ما را بر انگيزد، او در مسجد کوفه است که‏ ابليس مي آيد و در برابرش زانو مي زند و مي گويد: «اي واي از امروز»، آن گاه قائم عليه السلام موي پيشاني اش را مي گيرد و گردن مي زند، و آن روز، روز وقت معلوم است.» [21] .

17- جابر در مورد آيه‏ي (والليل اذا يغشي) [22]  از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «حکومت ابليس تا روز قيامت است و آن روز، روز قيام قائم است و (والنهار اذا تجلي) [23]  همان قيام قائم است...» [24] .

 

گفتار ما

اختلافي که در بيان روايات وجود دارد باعث شده است که بين دانشمندان بزرگ، در اين مورد که آيا در عصر امام عليه السلام، شرک و کفر و گناه و تمرد باقي مي ماند يا خير، اختلاف پيدا شود.

ضمن اينکه بايد اعتراف کرد که فقط خداوند به حقيقت امور آگاه است، راه جمع بين روايات و استفاده از همه آنها را اين مي دانيم که گفته شود: مقصود از قيامت در دو آيه اي که در اول فصل از سوره‏ي مائده نقل شد ايام ظهور حضرت مهدي عليه السلام است، چنانکه در دو روايت آخر، عبارت «الوقت المعلوم» و «يوم القيامه» به زمان ظهور حضرت حجت عليه السلام تفسير شده است. و مقصود سه روايت اول که بر باقي بودن کفر و بدکاري و تمرد دلالت مي کند، بيان نحوه‏ي رفتار حجت عليه السلام در آغاز کار است، چنانکه حديث دوم از فصل هفدهم همين باب چنين مي گويد، و آنچه به وضوح دلالت بر باقي نبودن کفر و انکار و تمرد مي‏کند مربوط به دوره‏ي تحکيم و تثبيت حاکميت حضرت حجت عليه السلام است.

آنچه در تعدادي از روايات غيبت آمده که: «زمين را همان گونه که از ستم و بيداد پر شده است از عدل و داد سرشار مي نمايد» شاهد و دليل خوبي بر اين است که کفر و شرک و تمرد باقي نمي ماند، زيرا ظلم و جور از آثار و نتايج کفر و شرک و تمرد است و عدل و داد از آثار و نتايج توحيد و ايمان است و نبودن ظلم و ستم نتيجه باقي نبودن کفر و شرک و عصيان است. و اگر کسي با دقت و تامل در روايات مربوط به اين موضوع دقت کند به اين نوع جمع بين روايات خواهد رسيد.

از سوي ديگر رواياتي که دلالت مي کند که در زمان رجعت بين امامان معصوم عليهم السلام و مؤمنان رجعت کننده، با کفار رجعت کننده و شيطان و فرزندانش جنگ واقع مي شود با رواياتي که مي گويد که شيطان به دست امام قائم عليه السلام کشته مي‏شود منافاتي ندارد زيرا با توجه به احاديث رجعت که بيانگر رجعت مؤمنان ناب و کافران محض است، شيطان و پيروانش نيز رجعت خواهد کرد و با اينکه يک بار به دست امام قائم عليه السلام کشته شده است بار ديگر به دست پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم کشته خواهد شد. [25] .

روايتهاي عبدالکريم بن عمرو خثعمي و سلمان که در فصل هشتم از باب چهارم خواهد آمد نيز بر رجعت شيطان و پيروانش دلالت مي کنند.

 

 

 

 

پي نوشته ها :

[1] مائده: 14- از آنان که گفتند معتقد به آئين عيسي هستيم، پيمان گرفتيم، آنها بهره‏ي بزرگي از آنچه به ايشان يادآوري شده بود از دست دادند و ما آتش دشمني و کينه را تا قيامت در ميان ايشان درانداختيم و بزودي خداوند، ايشان را به آنچه انجام مي داده‏اند آگاه خواهد ساخت.

[2] مائده: 64- يهود گفتند: دست خدا بسته است، دست خودشان بسته و به کيفر آنچه گفتند، لعنت و دور باش از رحمت پروردگار بر آنان باد... و دشمني و کينه را تا قيامت، در ميان ايشان درانداختيم!.

[1] بحارالانوار، ج 51، ص 29، روايت 2.

[2] بحارالانوار، ج 52، ص 376، روايت 177.

[3] اثبات الهداة، ج 3، ص 496، روايت 260.

[4] اثبات الهداة، ج 3، ص 473، روايت 152.

[5] اثبات الهداة، ج 3، ص 477، روايت 172.

[6] اثبات الهداة، ج 3، ص 478، روايت 175.

[7] توبه:33 و صف: 9- او خدايي است که پيامبرش را براي هدايت مردم به دين حق بر مي‏انگيزد تا بر تمام اديان پيروز شود، هر چند مشرکان آن را ناخوش دارند.

[8] اثبات الهداة، ج 3، ص 492، روايت 239.

[9] اثبات الهداة، ج 3، ص 524، روايت 414.

[10] اثبات الهداة، ج 3، ص 524، روايت 416.

[11] آل عمران:83- آنچه در آسمانها و زمين است خواه ناخواه تسليم اوست.

[12] اثبات الهداة، ج 3، ص 549، روايت 551.

[13] آل عمران: 83 - آخر آيه به اين صورت است: (اليه يرجعون).

[14] اثبات الهداة، ج 3، ص 549، روايت 552.

[15] بحارالانوار، ج 26، ص 337، روايت 1.

[16] توبه:33- تا اينکه او را بر همه اديان پيروز کند.

[17] انفال: 39- آنها را بکشيد تا اينکه فتنه و آشوبي در زمين باقي نماند و دين خدا تماما غالب شود.

[18] بحارالانوار، ج 53، ص 33، روايت 1.

[19] اثبات الهداة، ج 3، ص 558، روايت 613.

[20] حجر: 37 و 38، ص 79 و 80- هر دو آيه به اين صورت است: (فانک من المنظرين).

[21] اثبات الهداة، ج 3، ص 551، روايت 567.

[22] ليل: 1 و 2 - سوگند به شب، آنگاه که تاريکي فراگير مي شود و سوگند به روز هنگامي که درخشش پيدا مي کند.

[23] ليل: 1 و 2 - سوگند به شب، آنگاه که تاريکي فراگير مي شود و سوگند به روز هنگامي که درخشش پيدا مي کند.

[24] اثبات الهداة، ج 3، ص 566، روايت 662.

[25] بحارالانوار، ج 53، ص 42، ذيل روايت 12.



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی، پرسش و پاسخ, رجعت, ظهور،وضع کفر و شرک و شیطان پس از قیام امام زمان،شیطان پس از قیام امام زمان،شیطان پس از ظهور،کفر و شرک و شیطان، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : شنبه 16 آبان 1394
سلاح و ادوات جنگي حضرت مهدي

سلاح و ادوات جنگي حضرت مهدي

 

» روايات‏

» گفتار ما

 

روايات

1- حارث اعور همداني مي گويد: اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: «پدرم فداي پسر بهترين کنيزان باد- يعني قائم از نسل آن حضرت - ذلت را به آنها (دشمنان اهل بيت)مي چشاند و جام خفت را به آنها مي نوشاند و جز شمشير چيزي نصيبشان نمي کند.» تا اينکه فرمود: «از آنها دست بردار نيست تا اينکه خدا راضي شود.» [1] .

2- ابو بصير از امام باقر عليه السلام نقل مي کند: «...کار او جز با شمشير نيست، هيچکس را به توبه دعوت نمي کند و در راه خدا و دين او از سرزنش هيچکس پروايي ندارد.» [2] .

3- بشير نبال از امام صادق عليه السلام نقل مي کند: «واي بر اين مرجئه!، فردا که قائم ما قيام کند، اينها به چه کسي پناه خواهند برد؟» تا اينکه فرمود: «به خدايي که جانم در دست اوست، مثل قصابي که سر گوسفندش را مي برد، آنها را سر خواهد بريد» و به حلقش اشاره فرمود، يعني اين طور ذبحشان مي کند.» [3] .

4- امام صادق عليه السلام فرمود: «...ما بر شيوه‏ي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم هستيم تا اينکه خداوند تعالي اجازه دهد که دينش بر همه غالب شود، آن گاه ما مردم را به دين فرا مي خوانيم و همان گونه که در آغاز پيامبر بر روي آنها شمشير کشيد ما هم براي بازگشت به دين، آنها را با شمشير مي کشيم.» [4] .

5- در نوشته اي به خط امام حسن عسکري عليه السلام آمده است: «... حجت خدا بر مردم، با شمشير برهنه ظهور خواهد کرد تا حق را غلبه بخشد...» [5] .

6- در نوشته ديگري به خط امام عسکري عليه السلام: «...بزودي شمشير و قلم در بين ما حاکم مي شود.» [6] .

گفتار ما

در روايت دوم از فصل ششم اين باب آمده بود که قائم به سنت محمد با شمشير خروج مي کند، و در روايت سوم ذکر شد که شباهت قائم به جدش از نظر خروج با شمشير و کشتن دشمنان خدا و رسول، و نيز ستمکاران و سرکشان و ياري شدن آن حضرت به وسيله‏ي شمشير و رعب در دل دشمن است، و در فصل نهم از قول امام صادق ذکر شد که قائم دوازده هزار زره و شمشير از دشت کوفه خارج مي نمايد و در فصل دوازدهم آمد که با قريش جز با شمشير رفتار نمي کند.

از ظاهر اين روايات بر مي آيد که خداوند اراده کرده است که همان گونه که پيامبران پيشين و پيامبر خود ما - صلي الله عليهم اجمعين - را ياري کرده، حضرت حجت را نيز به همان شيوه، ياري کند و بر دشمن پيروز نمايد، از اين روست که هر چه پيش آنها بوده است در خدمت حضرت حجت، وجود دارد و آن حضرت هم به همان نحو که پيامبران، از آن وسايل استفاده کرده اند، ازآنها بهره مي برد و بنابراين چاره‏اي نيست جز اينکه بگوييم: آلات و ابزارهاي معمول‏ و رايج در زمان ما و يا آنچه از وسايل جنگي و ارتباطي پيشرفته که انسان، در آينده، خواهد ساخت، در زمان ظهور امام عليه السلام، بدون استفاده خواهد ماند و از رونق خواهد افتاد، حال ممکن است اين مساله به خاطر علتهاي معنوي باشد يا علتهاي ظاهري و مادي که باعث خواهد شد آنها از کار بيفتند. در هر حال فقط خداوند به حقيقت اوضاع آگاه است و بس.

 

پي نوشته ها :

[1] اثبات الهداة، ج 3، ص 539، روايت 497.

[2] اثبات الهداة، ج 3، ص 540، روايت 502؛ و ص 543، روايت 524.

[3] اثبات الهداة، ج 3، ص 540، روايت 502؛ و ص 543، روايت 524.

[4] بحارالانوار، ج 26، ص 254، روايت 29.

[5] بحارالانوار، ج 26، ص 264، روايت 49.

[6] بحارالانوار، ج 26، ص 264، روايت 50.



:: برچسب‌ها: ظهور , مهدویت , منجی , آخرالزمان , منتظران مهدی , مهدی موعو , نور تولی , پرسش و پاسخ , رجعت , ظهور , محل ظهور , سلاح و ادوات جنگی امام زمان , سلاح و ادوات امام زمان , سلاح امام زمان , سلاج و ادوات , ابزار جنگی امام زمان , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : جمعه 15 آبان 1394
قبيله ها و کافراني که به دست آن حضرت کشته مي شوند و نحوه‏ ي رفتار امام با آنان

http://www.yourcloob.com/file/pic/photo/2014/07/0dfad5ae0b4d9fab4cc909ba9fb3027b_1024.jpg

قبيله ها و کافراني که به دست آن حضرت کشته مي شوند و نحوه‏ ي رفتار امام با آنان

 

» روايات‏

» گفتار ما

 

روايات‏

1- عبدالله بن شريک مي گويد: امام حسين عليه السلام بر گروهي از بني اميه که در مسجد پيامبر نشسته بودند گذشت و فرمود: «به خدا قسم!، دنيا تمام نمي شود تا اينکه خداوند از نسل من مردي را بر انگيزد که هزار تا هزار تا از اينان بکشد.» عرض کردم: «اينها فرزندان فلاني هستند و تعدادشان به اين حد نمي رسد.»فرمود: «اي واي بر تو، در آن زمان از نسل هر مردي فلان و فلان تعداد آدم متولد شده است به طوري که‏ غلامانشان هم از بين خودشان هستند.» [1] .

2- عبدالله بن مغيره مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: «وقتي قائم آل محمد قيام کند، پانصد نفر از قريش را گردن مي زند، بعد از آن پانصد نفر ديگر و تا شش بار اين کار را تکرار مي کند.» عرض کردم: «آيا تعداد اينها به آن حد مي رسد؟»فرمود: «آري، از خودشان و غلامانشان.» [2] .

3- ابي الجارود از امام باقر عليه السلام نقل مي کند: «وقتي قائم قيام کند به سمت کوفه مي رود و چند هزار نفر از آنها را که تبريه ناميده مي شوند بيرون مي آورد» تا اينکه فرمود: «اول تا آخر را به دم شمشير مي سپارد، سپس وارد کوفه مي شود و هر منافق شکاکي را مي کشد و کاخهايشان را ويران مي کند و آن قدر از آنها مي کشد که خدا راضي مي شود.» [3] .

4- از امام صادق در مورد آيه‏ي (و من قتل مظلوما فقد جعلنا لوليه سلطانا فلا يسرف في القتل) [4]  نقل شده است که فرمود: آن قائم آل محمد است که خروج مي کند و به خونخواهي حسين، دشمنان را مي کشد، و اگر تمام اهل زمين را بکشد، اسراف نکرده است و در مورد: «فلا يسرف في القتل» فرمود: «کاري نمي کند که اسراف باشد» آري، امام صادق عليه السلام فرمود: به خدا قسم، فرزندان قاتلان حسين را به خاطر عمل پدرانشان مي کشد.» [5] .

5- ابو بصير از امام صادق عليه السلام نقل مي کند: «...شمشير برهنه را هشت ماه به دوش مي کشد، از بني شيبه شروع مي کند، دستهايشان را قطع مي کند و به کعبه‏ مي آويزد و منادي آن حضرت ندا مي کند که: «اينان دزدان خدا هستند.» سپس به قريش مي پردازد، بين او و آنها جز شمشير چيزي حکومت نمي کند، و قائم خروج نمي کند مگر اينکه دو نوشته - کتاب - خوانده شود: نوشته اي در بصره و نوشته اي در کوفه در بيزاري از علي عليه السلام.» [6] .

6- مفضل بن عمر مي گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم که فرمود: «وقتي قائم ما قيام کند از کساني که شيعيان را تکذيب مي کنند و دروغگو مي پندارند شروع مي کند و آنها را مي کشد.» [7] .

7- ابو بصير از امام صادق عليه السلام در مورد آيه: (فاصبر علي ما يقولون) [8]  نقل مي کند که فرمود يعني اي محمد، تو را تکذيب مي کنند و در برابر تکذيبشان صبر پيشه کن، من به وسيله‏ي مردي از نسل تو از آنها انتقام مي کشم، او قائم من است که بر خون ستمکاران مسلطش کرده‏ام.» [9] .

8- ابو حمزه ثمالي از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در حديثي به علي عليه السلام فرمود: «بدان که پسرم از کساني که به تو و شيعيانت ستم کرده اند انتقام مي گيرد و خداوند در آخرت آنها را عذاب مي نمايد...» [10] .

9- جابر بن عبدالله انصاري از اميرالمؤمنين عليه السلام نقل مي کند: «... سپس عيسي مي ميرد مهدي منتظر آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم باقي مي ماند، در دنيا به راه مي افتد، شمشيرش را بر دوش مي کشد و يهود و نصاري و اهل بدعت را مي کشد.» [11] .

 

گفتار ما

در فصل دهم نيز رواياتي در همين زمينه ذکر شد و در فصلهاي آينده نيز نظير همين روايات خواهد آمد.

با توجه به اين روايات، معلوم مي شود که براي تعجب و بعيد دانستن اين مطلب که در حديث ششم از فصل دوازدهم مي فرمايد وقتي قائم قيام کند از هر هزار نفر، نهصد و نود و نه نفر را مي کشد، جايي باقي نمي ماند.

 

پي نوشته ها :

[1] اثبات الهداة، ج 3، ص 505، روايت 309.

[2] اثبات الهداة، ج 3، ص 527، روايت 433.

[3] اثبات الهداة، ج 3، ص 528، روايت 437.

[4] اسراء: 33- هر که مظلوم کشته شده است براي وليش سلطنت و قدرتي قرار داديم که در کشتار، اسراف نکند.

[5] اثبات الهداة، ج 3، ص 530، روايت 454- براي فهم بهتر حديث و رفع شبهات احتمالي، به حديث دوازدهم از فصل هفدهم همين باب مراجعه شود.مترجم.

[6] اثبات الهداة، ص 545، روايت 533.

[7] اثبات الهداة، ج 3، ص 561، روايت 630.

[8] طه: 130 و ق: 39- بر آنچه مي گويند[و بر تلخي و سختي و ناحق بودنش]صبر کن.

[9] اثبات الهداة، ج 3، ص 564، روايت 648.

[10] اثبات الهداة، ج 3، ص 569، روايت 679.

[11] اثبات الهداة، ج 3، ص 587، روايت 804.



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی، پرسش و پاسخ, رجعت, ظهور،محل ظهور،قبیله ها و کافرانی که به دست امام زمان هلاک میشوند،نحوه ی رفتار امام زمان با دشمنان،قبیله ها و کافران،امام زمان و کافران، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : پنج شنبه 14 آبان 1394
جنگ کنندگان با حضرت مهدي و کثرت کشتارهاي آن حضرت‏

http://www.samenblog.com/uploads/i/imamzaman2013/174865.jpg

جنگ کنندگان با حضرت مهدي و کثرت کشتارهاي آن حضرت‏

 

» روايات‏

» گفتار ما

 

روايات‏

1- ابو بصير مي گويد: از امام باقر عليه السلام شنيدم که فرمود: صاحب الامر، سنتي از موسي، و سنتي از عيسي و سنتي از يوسف و سنتي از محمد صلي الله عليه و آله و سلم را جاري مي کند... اما سنتي که از محمد جاري مي کند قيام به سيره‏ي آن حضرت و بيان آثار و روش آن جناب است، آن گاه، هشت ماه شمشير بر دوش دارد و پيوسته دشمنان خدا را مي کشد تا خدا خشنود شود.» عرض کردم: «از کجا مي فهمد که خدا خشنود شده است؟» فرمود: «رحم به دلش مي اندازد.» [1] .

2- امام صادق عليه السلام فرمود: «اهل سيزده شهر و طائفه با امام قائم نبرد مي کنند: اهل مکه، اهل مدينه، اهل شام، بني اميه، اهل بصره، اهل دشت ميشان، کردها، عربها، ضبه، غني، باهله، ازد بصره، و اهل ري.» [2] .

3- يحيي بن علاء رازي مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: «...و آنقدر مي کشد که افراد نادان مي گويند اگر اين از نسل پيامبر بود، رحم مي کرد.» [3] .

زراره مي گويد: به امام باقر عليه السلام عرض کردم: «مردي از صالحين را برايم نام ببر»، منظورم قائم عليه السلام بود. امام فرمود: «نام او نام من است.» عرض کردم: «آيا طبق سيره‏ي محمد صلي الله عليه و آله و سلم عمل خواهد کرد؟» فرمود: هيهات! هيهات!، نه چنين است، اي زراره، طبق سيره‏ي او عمل نخواهد کرد.» بعد اضافه فرمود: «سيره‏ي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم در ميان مردم، منت و رحمت و الفت با مردم بود ولي قائم عليه السلام، در بيت آنان کشتار به راه مي اندازد. در مرقومه‏اي که نزد اوست به اين کار مامور شده است کسي را به توبه دعوت نمي کند واي بر کسي که با او دشمني ورزد.» [4] .

5- محمد بن مسلم مي گويد: از امام باقر عليه السلام شنيدم فرمود:اگر مردم مي دانستند که قائم عليه السلام وقتي خروج کند چه کشتاري از مردم راه مي‏اندازد بيشتر آنها دوست مي داشتند که او را نبينند، بدانيد که او از قريش شروع مي کند و جز با شمشير با آنها معامله نمي کند تا اينکه بيشتر مردم مي گويند: «اين از آل محمد نيست، اگر از آل محمد بود رحم داشت.» [5] .

6- از امام صادق عليه السلام نقل شده است که (کذب بالحسني) [6]  مقصود تکذيب‏ ولايت علي است و مقصود از نار در آيه (و أنذرتکم نارا تلظي) [7]  قائم عليه السلام است در آن هنگامي که با شمشير قيام مي کند و از هر هزار نفر نهصد و نود و نه نفر را مي کشد...» [8] .

7- کابلي از امام سجاد عليه السلام نقل مي کند: «قائم، از اهل مدينه آنقدر مي کشد که به اجفر مي رسد و مردم آنجا به گرسنگي و قحطي شديد مبتلا مي شوند.» [9] .

 

گفتار ما

در فصل دوم از باب دوم، ويژگي هاي سفياني - که يکي از محاربان با امام عليه السلام است - ذکر شد، و در فصل هاي بعد نيز مطالبي که به صراحت و يا به طور ضمني به اين بحث مربوط باشد، خواهد آمد.

 

 

 پي نوشته ها :

[1] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 468، روايت 134.

[2] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 544، روايت 530.

[3] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 504، روايت 305.

[4] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 539، روايت 500.

[5] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 539، روايت 500.

[6] ليل:9- نيکي را تکذيب کرد.

[7] ليل: 14- شما را از آتشي که زبانه کشد بيم دادم.

[8] اثبات الهداة، ج 3، ص 568، روايت 671.

[9] اثبات الهداة، ج 3، ص 585، روايت 793.



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی، پرسش و پاسخ, رجعت, ظهور،جنگ کنندگان با حضرت مهدي و کثرت کشتارهاي آن حضرت‏،کثرت کشتار های امام زمان،جنگ کنندگان با حضرت مهدی،حضرت مهدی،امام زمان،دشمنان امام زمان، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : سه شنبه 12 آبان 1394
اجر ياوران امام قائم

اجر ياوران امام قائم

 

» روايات‏

» گفتار ما

 

روايات‏

1- جابر مي گويد: گروهي بوديم که بعد از انجام مناسک، بر امام باقر عليه السلام وارد شديم و با ايشان خداحافظي کرده عرض کرديم: «يا بن رسول الله! توصيه اي بفرمائيد.» پس امام عليه السلام فرمود: «امر ما و آنچه از جانب ما به شما رسيده است مراعات کنيد، اگر آن را موافق قرآن يافتيد به آن عمل کنيد و اگر آن را موافق قرآن نيافتيد رد کنيد و اگر امر بر شما مشتبه شد و نداستيد چه کنيد، تامل کنيد و آن را به‏ ما برگردانيد تا اينکه برايتان تفسير کرده مطلب را روشن نمائيم. اگر آن طور که ما توصيه کرديم عمل نموديد و از آن تخطي نکرديد، در اين صورت هر يک از شما، قبل از خروج قائم ما از دنيا برود شهيد به حساب مي آيد و اگر قائم ما را درک کند و در رکاب او کشته شود اجر دو شهيد را دارد و هر کس در کنار او، دشمني از دشمنانش را بکشد پاداش بيست شهيد دارد.» [1] .

2- عبدالحميد واسطي مي گويد: به امام باقر عرض کردم: «خداوند سالمت بدارد، ما در انتظار اين امر، بازارها و کسبمان را ترک کرديم تا جايي که نزديک است بعضي از ما، به احتياج و درخواست بيفتد.»فرمود: «اي عبدالحميد!آيا فکر مي کني کسي که خود را براي خدا در گرفتاري و مشقت افکنده است، خداوند، راه خلاصي برايش قرار نمي دهد؟ آري به خدا قسم، خدا برايش گريزگاهي از گرفتاري قرار خواهد داد، رحمت خداوند بر کسي که به خاطر ما، خود را به گرفتاري بيندازد، رحمت خداوند بر کسي که به خاطر ما، خود را به گرفتاري بيندازد، رحمت خداوند بر کسي که امر ما را زنده بدارد.» عرض کردم: «اگر قبل از اينکه قائم را درک کنم از دنيا بروم چطور؟» فرمود: «هر کس از شما که بگويد: «اگر قبل از اينکه قائم آل محمد را درک کنم او را ياري مي کنم»، او مثل کسي است که در کنار او شمشير زده است. و کسي که در کنار او شهيد شود، دو شهادت نصيبش شده است - يا ثواب دو شهادت را دارد.- [2] .

3- ابي الجارود از امام باقر عليه السلام نقل مي کند: «بدان که بني اميه، سلطنتي دارند که مردم نمي توانند آن را از ايشان بگيرند و اهل حق، دولت و حکومتي دارند که وقتي زمان برقراري آن برسد، خداوند هر کس از ما اهل بيت را که بخواهد، ولايت مي دهد، هر کس از شما که آن دولت و ولايت را درک کند، با ما در اوج اعلي است، و هر کس که قبل از رسيدن آن، خداوند جايش را بگيرد، خير او را اراده فرموده است.» [3] .

4- ابو حمزه از امام باقر عليه السلام نقل مي کند: «از مسائل حتمي و تغيير ناپذير در نزد خداوند، قيام قائم ماست و هر که در آنچه مي گويم، شک کند، در حال کفر خدا را ملاقات خواهد کرد.» تا اينکه فرمود: «اي ابا حمزه! هر کس او را درک کند و همان طور که تسليم و در اختيار محمد و علي بوده است، تسليم و در اختيار او باشد، بهشت بر او واجب است و هر که تسليم او نباشد از بهشت محروم است و جايگاهش جهنم است، و جايگاه ستمکاران، بد جايگاهي است.» [4] .

 

گفتار ما

اين احاديث نشانگر شرافت و عظمت جهاد در رکاب امام زمان عليه السلام است، همان طور که از روايت چهارم پيداست اين فضل و شرف از آن کسي است که همان گونه تسليم و در اختيار آن حضرت باشد که به امر پيامبر و علي تن مي داده است.

 

 پي نوشته ها :

[1] بحارالانوار، ج 52، ص 122، روايت 5.

[2] بحار الانوار، ج 52، ص 126، روايت 16.

[3] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 536، روايت 486.

[4] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 571، روايت 692.



:: برچسب‌ها: ظهور , مهدویت , منجی , آخرالزمان , منتظران مهدی , مهدی موعو , نور تولی , پرسش و پاسخ , رجعت , ظهور , محل ظهور , کحل ظهور و دعوت امام زمان , دعوت امام زمان , ظهور و دعوت امام زمان , ظهور و دعوت , اجر یاران امام زمان , یاوران امام زمان , اجر یاوران , امام قائم , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : دو شنبه 11 آبان 1394
ويژگي هاي ياران امام قائم

http://afghanistan.shafaqna.com/media/k2/items/cache/8e61c53b31e45fabb83080025b85146b_Generic.jpg

ويژگي هاي ياران امام قائم

 

» روايات‏

» گفتار ما

 

روايات

1- اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: «ياران مهدي جوان هستند و پير در ميان آنها وجود ندارد مگر به مقدار سرمه در چشم و نمک در غذا، و کمترين چيز در غذا نمک است.» [1] .

2- امام صادق عليه السلام فرمود: «گويا قائم عليه السلام را بر منبر کوفه مي بينم که سيصد و سيزده تن از يارانش، به عدد مجاهدان بدر، گرداگردش را گرفته اند، آنها ياران بيرقها [2]  و حکام خدا در روي زمين هستند...» [3]

3- امام باقر عليه السلام فرمود: «گويا اصحاب و ياران امام قائم عليه السلام را مي بينم که شرق و غرب را پر کرده اند، هيچ چيز در عالم پيدا نمي شود مگر اينکه از آنها اطاعت مي کند، و حتي درندگان و پرندگان وحشي نيز مطيع آنها هستند، همه چيز در روي زمين خواهان به دست آوردن رضايت آنهاست تا جايي که قطعه‏اي از زمين بر قطعه اي ديگر افتخار مي کند و مي گويد: «امروز مردي از ياران قائم عليه السلام از روي من عبور کرد.» [4] .

4- ابو بصير مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: «اينکه لوط عليه السلام به قومش گفت: (لو أن لي بکم قوه أو اوي الي رکن شديد)، [5]  چيزي جز آرزوي داشتن نيروي حضرت قائم، و تکيه به قدرت ياران آن حضرت نبود، به هر مردي از ياران امام عليه السلام، نيروي چهل مرد داده شده و دلش از پاره هاي آهن محکمتر و قويتر است، اگر از کوهها عبور کنند، کوهها از هم مي پاشند، تا خداوند عزوجل راضي نشود شمشيرهايشان را غلاف نخواهند کرد.» [6] .

5- مفضل بن عمر مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: آيه‏ي (أينما تکونوا يأت بکم الله جميعا) [7]  درباره‏ي آن عده از اصحاب امام قائم عليه السلام، که غايب هستند نازل شده است که ناگاه شب هنگام از بسترهايشان غايب مي شوند و صبح در مکه هستند، بعضي از آنها در ميان ابر حرکت مي کنند، اسم آنها، نام پدرشان و سيما و قيافه و نسبشان شناخته مي شود.» مفضل مي گويد: عرض کردم: فدايت شوم، ايمان کدام يک از آنها قويتر است؟ فرمود: «آنکه روز در ميان ابر حرکت مي‏کند.» [8] .

6- جابر جعفي مي گويد: امام باقر عليه السلام فرمود: «در بين رکن و مقام، سيصد و چند نفر، به تعداد مجاهدان بدر، با امام بيعت مي کنند، که برگزيدگان مصر، شايستگان اهل شام، و نيکان عراق در ميان آنها وجود دارند، آن گاه آنچه خداوند اراده کند به دست امام قائم بر پا مي‏شود.» [9] .

7- ابان بن تغلب مي گويد: با امام محمد باقر در مسجد کوفه - مسجد الحرام - بودم، آن حضرت در حالي که دستم را گرفته بود فرمود: «اي ابان سيصد و سيزده نفر به اين مسجد خواهند آمد، مردم مکه مي دانند که هنوز پدران و اجداد آن افراد هم به دنيا نيامده اند، شمشيرهايي با خود دارند که روي هر کدام، نام صاحب شمشير به دنيا نيامده اند، شمشيرهايي با خود دارند که روي هر کدام، نام صاحب شمشير و نام پدرش و حسب و نسبش نوشته شده است، آن گاه منادي ندا مي دهد که: «اين مهدي است که چون داوود و سليمان قضاوت مي کند، و در قضاوت کردن احتياجي به دليل و شاهد ندارد.» [10] .

8- امام باقر عليه السلام فرمود: «...شمشيرهايي بر خود بسته اند که بر روي هر کدام هر هزار کلمه نوشته شده و هر کلمه کليد هزار کلمه است، باد از هر ناحيه اي وزيدن مي گيرد ندا مي دهد که: «اين مهدي است که همچون داوود قضاوت مي کند و به شاهد و مدرک احتياج ندارد.» [11] .

9- امام باقر عليه السلام فرمود: «ياران قائم، سيصد و سيزده نفر از فرزندان عجم هستند، بعضي از آنها به هنگام روز در ميان ابر حرکت مي کنند، به اسم خودشان و نام و پدرشان و حسب و نسب شناخته مي شوند، بعضي از آنها بر بستر خوابيده اند ولي‏ ناگهان بدون قرار قبلي در مکه گرد هم مي آيند.» [12] .

10- حسين بن ثوير بن ابي فاخته از پدرش از امام زين العابدين نقل مي کند که فرمود: «وقتي قائم ما قيام کند خداوند مرض و ناراحتي را از شيعيان ما مي برد و دلهاشان را چون پاره‏هاي آهن، محکم قرار مي دهد و نيروي هر مردي را با نيروي چهل نفر برابر مي‏گرداند و آنها را حاکم و رئيس بر مردم قرار مي دهد.» [13] .

11- امام صادق عليه السلام فرمود: اصحاب حضرت موسي طبق آيه (ان الله مبتليکم بنهر)، [14]  با خوردن از آب نهري امتحان شدند، ياران قائم نيز تحت چنين امتحاني واقع خواهند شد.» [15] .

 

گفتار ما

از نه حديث اول، ويژگيهاي ياران خاص آن حضرت و از حديث دهم، خصوصيات عموم اصحابش شناخته مي شود و حديث يازدهم گواه آن است که تمام ياران امام مورد آزمايش واقع مي شوند.

چگونگي امتحان اصحاب امام از روايت يازدهم فهميده مي شود و از آيه بعد (ولو لا دفع الله الناس بعضهم ببعض لفسدت الأرض و لکن الله ذو فضل علي العالمين) [۱۶]  نيز بر مي آيد که وجود اصحاب سرافراز در امتحان، فضل و منتي است که خداوند بر جهانيان مي گذارد و به دست آنها فساد و مفسدان را از زمين بر مي دارد.

اينکه در حديث يازدهم آمده است که اصحاب مهدي مثل اصحاب موسي امتحان مي شوند، بر حسب ظاهر دلالت دارد که آزمايش ياران حضرت، نظير آن‏ چيزي است که براي لشگر طالوت واقع شد و با آن مشابهت دارد، اما کاملا عين همان آزمايشها نيست، و اين مطلب از کلمه‏ي «مثل» در روايت، فهميده مي شود. [۱۷] .

در بعضي از روايات اشاراتي بر اين مطلب وجود دارد: مثلا ابو بصير از امام باقر عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «قائم عليه السلام احکامي اجرا مي فرمايد که بعضي، آنها را نادرست مي دانند و انکار مي کنند، مثل کسي که طبق حکم آدم عليه السلام، در برابر حضرت کشته مي شود، عده اي انکار مي کنند و نادرست مي شمارند، آنها را پيش مي کشد و گردن مي زند؛ بر طبق حکم داوود عليه السلام، کسي در برابر آن حضرت با شمشير کشته مي شود، طبق حکم ابراهيم عليه السلام، در برابر آن حضرت با شمشير کشته مي شود، عده اي آن را نادرست مي دانند، آنها را پيش مي کشد و گردن مي زند، آن گاه بر طبق حکم محمد صلي الله عليه و آله و سلم حکمي مي فرمايد، هيچکس آن را انکار نمي کند و نادرست نمي شمارد.» [۱۸] .

 

پي نوشته ها :

[۱] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 517، روايت 377.

[۲] در متن روايت، عبارت «أصحاب الألويه» است که ما، ياران بيرقها ترجمه کرديم ولي ظاهرا، به قرينه‏ي اينکه آنها در زمين حاکم هستند و روايت در مقام بيان قدرت آنهاست، چنانکه در روايت ششم از فصل اول همين باب نيز چنين است، ممکن است «أصحاب الولايه» يعني داراي ولايت، بوده باشد، و اين با معني بقيه قسمتهاي روايت سازگارتر است. مترجم.

[۳] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 494، روايت 247.

[۴] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 494، روايت 248.

[۵] هود: 80- اي کاش در برابر شما نيرويي داشتم يا به شخص قابل اعتماد و قدرتمندي پناه مي بردم.

[۶] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 494، روايت 249.

[۷] بقره: 148- هر جا که باشيد همه‏ي شما را گرد هم مي آورد.

[۸] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 493، روايت 246.

[۹] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 517، روايت 378.

[۱۰] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 546، روايت 537.

[۱۱] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 546، روايت 539.

[۱۲] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 547، روايت 540.

[۱۳] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 496، روايت 259.

[۱۴] بقره: 249- خداوند شما را به نهر آبي مي آزمايد.

[۱۵] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 516، روايت 367.

[۱۶] بقره: 249 تا 251 - اگر خداوند ضرر و فساد بعضي از شما را به وسيله‏ي بعضي ديگر از ميان بر ندارد فساد و تباهي، زمين را فرا مي گيرد اما خداوند بر تمام جهانيان فضل و رحمتش را فرو مي ريزد.

[۱۷] يعني ممکن است در جزئيات، مکان، زمان و ساير مشخصات تفاوتي وجود داشته باشد، اگرچه در اصل نحوه‏ي امتحان مشابهت وجود دارد. مترجم.

[۱۸] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 585، روايت 796.



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی، پرسش و پاسخ, رجعت, ظهور،محل ظهور،کحل ظهور و دعوت امام زمان،دعوت امام زمان،ظهور و دعوت امام زمان،ظهور و دعوت،ویژگی های یاران قائم،ویژگی های یارارن امام زمان،یاران امام زمان،قائم،امام قائم،ویژگی، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : یک شنبه 10 آبان 1394
بيعت کنندگان با امام مهدي و اصحاب و ياري کنندگان آن حضرت‏

http://www.rasanews.ir/Images/News/Larg_Pic/1-4-1392/IMAGE635075882080937500.jpg

بيعت کنندگان با امام مهدي و اصحاب و ياري کنندگان آن حضرت‏

 

» روايات‏

» گفتار ما

 

روايات‏

1- امام صادق عليه السلام فرمود: «...امام قائم عليه السلام به کعبه تکيه مي زند، دستش را دراز مي کند، «بيضاء من غير سوء» [1]  بدون هيچ عيب و مرضي، نوراني ديده مي شود و مي گويد: «اين دست خدا و از جانب خدا و به امر خداست.» سپس اين آيه را تلاوت مي کند: (ان الذين يبايعونک انما يبايعون الله، يدالله فوق ايديهم، فمن نکث فانما ينکث علي نفسه...) [2] .

اول کسي که دست او را مي بوسد و با او بيعت مي کند جبرئيل است، سپس فرشتگان و نجباء (برگزيدگان) جنيان بيعت مي کنند و آن گاه نقباء (بزرگان) دست بيعت مي دهند...» [3] .

2- محمد بن مسلم از امام باقر عليه السلام در مورد آيه‏ي (أمن يجيب المضطر اذا دعاه) [4]  نقل مي کند که فرمود: «درباره‏ي قائم عليه السلام و جبرئيل که روي ناودان و به صورت پرنده‏اي سفيد به عنوان اولين مخلوق پروردگار با او بيعت مي کند و بعد از آن سيصد و سيزده نفر از مردم با او بيعت مي‏کنند، نازل شده است.» [5] .

3- ابو خالد کابلي مي گويد: امام باقر عليه السلام فرمود: «در مکه، براي عمل به کتاب خدا و سنت پيامبرش با امام عليه السلام بيعت مي شود، آن گاه امام عليه السلام، حاکمي در مکه‏ مي گمارد و به سمت مدينه حرکت مي کند...» [6] .

4- ابو بصير مي گويد: مردي از امام صادق عليه السلام سوال کرد: چند نفر با قائم عليه السلام خروج مي کند؟ مردم مي گويند با او سيصد و سيزده نفر به تعداد مجاهدان بدر خروج مي کنند» فرمود: جز در بين عده اي اولي قوه (نيرومند) خروج نمي کند و اولوالقوه (نيرومندان) کمتر از ده هزار نفر نيست.» [7] .

5- عوام بن زبير مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: «قائم عليه السلام با چهل و پنج نفر از نه قبيله (منطقه يا محله)خروج مي کند، از يک قبيله يک نفر، از قبيله‏اي دو نفر، از قبيله‏اي سه نفر، از قبيله‏اي چهار نفر، از قبيله اي پنج، از قبيله اي شش از قبيله اي هفت، از قبيله اي هشت و از قبيله اي نه نفر تا اينکه چهل و پنج نفر تمام شود.» [8] .

6- طبرسي، صاحب مجمع البيان، ذيل آيه شريفه‏ي (أينما تکونوا يأت بکم الله جميعا) [9]  مي نويسد: «در اخبار اهل بيت عليه السلام نقل شده است که مقصود، اصحاب مهدي عليه السلام در آخر الزمان است، و امام رضا عليه السلام فرمود: «به خدا قسم، وقتي قائم ما قيام کند، خداوند همه شيعيان ما را از تمام مناطق به دور او جمع خواهد کرد. [10] .

7- طبرسي در ذيل آيه (ان الأرض يرثها عبادي الصالحون) [11]  از امام باقر عليه السلام نقل مي کند که فرمود: آنها ياران مهدي عليه السلام در آخر الزمان هستند.» [12] .

8- ابوبصير مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: «عده‏ي کمي از عرب با قائم همراهند.» به آن حضرت عرض شد: «عده‏ي زيادي از آنها در اين باره حرف مي زنند.» فرمود: «مردم، ناگزير، بايد آزمايش شوند، سره از ناسره و مؤمن از غير مؤمن بازشناخته شود و غربال شوند، و عده زيادي از مردم از غربال خارج خواهند شد.» [13] .

9- امام صادق عليه السلام فرمود: «از عرب بپرهيزيد، در مورد آنها خبر ناگواري هست، بدانيد که يک نفر هم از آنها همراه قائم خروج نخواهد کرد.» [14] .

10- ريان بن شبيب در حديث فضل الحسين عليه السلام، از قول امام رضا عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «هفت هزار فرشته براي ياري امام حسين به زمين فرود آمدند، اما به آنها اجازه ياري و جنگ داده نشد، آنها غبارآلود و پريشان در کنار قبر آن حضرت آماده اند تا اينکه قائم قيام کند و آنها او را ياري کنند.» [15] .

11- امام صادق عليه السلام فرمود: «قائم عليه السلام در ميان کمتر از فئه (گروه) خروج نخواهد کرد و فئه از ده هزار نفر کمتر نيست.» [16] .

12- عمر بن شمر مي گويد: نزد امام باقر عليه السلام از مهدي عليه السلام نام برده شد، امام فرمود: در حالي وارد کوفه مي شود که سه بيرق، اوضاع کوفه را در هم ريخته است آن گاه همه چيز، خالص تحت ولايت او قرار مي گيرد...» [17] .

13- عبدالرحمن بن حجاج از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «وقتي قائم قيام کند، به دشت کوفه مي آيد و به محلي اشاره کرده مي گويد: «اينجا را حفر کنيد.» آن جا را حفر مي کنند و دوازده هزار زره، دوازده هزار شمشير و دوازده هزار کلاه خود جنگي که هر کلاه خود دو طرف دارد بيرون مي آورند، سپس دوازده هزار نفر از موالي و عجم را فرا مي خواند و آن لباسها را به تن آنها مي پوشاند و مي گويد: «هر کس اين لباس را بر تن نداشت، او را بکشيد.» [18] .

14- امام صادق عليه السلام فرمود: وقتي قائم از پشت اين خانه ظهور کند خداوند بيست و هفت مرد را با او بر مي انگيزد که چهارده تن آنها از قوم موسي عليه السلام هستند...» [19] .

15- امام باقر عليه السلام فرمود: «وقتي قائم ظهور کند و به کوفه وارد شود، خداوند از وراي کوفه، هفتاد هزار صديق را بر مي انگيزد که يار و ياورش باشند.» [20] .

16- امام باقر عليه السلام فرمود: «گويا قائم اهل بيتم را مي بينم که به نجف شما وارد مي شود و بيرق رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم را مي گشايد و وقتي بيرق را باز کرد فرشتگاني که در جنگ بدر پيامبر را ياري کردند فرود مي آيند.» [21] .

17- محمد بن مسلم مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند دو شهر، يک در شرق و يکي در مغرب، دارد، [22]  در آنها مردمي هستند که ابليس را نمي شناسند و از خلقت او بي اطلاعند، هميشه آنها با ما ديدار مي کنند، آنچه را نياز دارند از ما مي پرسند، ما هم به آنها مي آموزيم، از ما مي خواهند برايشان دعا کنيم و در مورد زمان ظهور قائم ما، از ما سوال مي کنند، اهل عبادت و مجاهده‏ي شديد هستند.» تا آنجا که فرمود: «گروهي از آنها هستند که از زماني که منتظر قائم هستند سلاح را کنار نگذاشته اند، از خدا درخواست مي کنند که آن حضرت رابه ايشان بنماياند. [23] .

18- هشام بن سالم مي گويد:امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند در مشرق شهري دارد به نام جابلقا که دوازده هزار دروازده‏ي طلايي دارد و بين هر دروازه با دروازه‏ي مجاورش يک فرسخ فاصله است. هر دري برجي دارد که در آن دوازده هزار رزمنده با اسبهاي آماده و سلاح برنده منتظر قيام قائم ما هستند، و خداوند در مغرب شهري دارد به نام (جابلصا)، [24]  سپس امام عليه السلام فرمود که آنهم مثل جابلقاست و در انتظار قائم ما هستند.»

19- مفضل مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: «همراه با قائم عليه السلام سيزده نفر زن هستند.» عرض کردم: «به آنها چه کاري واگذار مي کند؟» فرمود: «آنها مجروحان را مداوا و از بيماران نگهداري و پرستاري مي کنند، همچنانکه در زمان پيامبر چنين بود.»، [25]  در ادامه حديث نامهاي آنها ذکر شده است.

20- جابر جعفي از امام باقر عليه السلام نقل مي کند: «...به خدا قسم، سيصد و چند ده نفر که پنجاه نفر زن در ميان آنها هستند، بدون قرار قبلي، مثل تکه هاي ابر پاييزي که به سرعت باد در حرکتند، يکي پس ديگري وارد مکه مي شوند و گرد هم مي آيند و آن مصداق همين آيه شريفه است که فرمود: (أينما تکونوا يأت بکم الله جميعا ان الله علي کل شي‏ء قدير)... [26] » [27] .

 

گفتار ما

علاوه بر مقامات بلند آن حضرت عليه السلام و تائيد الهي وي با نيروهاي غيبي و تقويت ياورانش با نيروي فوق العاده و فراتر از معمول، مطلب ديگري که از روايات بر مي آيد اين است که آن حضرت از بين فرشتگان و انسانها و جنيان و ديگران هم ياران و دوستداراني دارد.

اما ما از جابلقا و جابلصا اطلاعي نداريم تا اينکه ساکنانش را بشناسيم، فقط چيزي که هست، در روايات از آنها زياد نام برده شده است، [۲۸]  - و قابل انکار نيست- وشايد از اين پس اوضاع به گونه اي سير و تحول پيدا کند که موجب شود آنها را بشناسيم، چنانکه امامان معصوم عليهم السلام از چيزهايي خبر داده اند که گذشتگان ما از آنها اثري نيافتند و ما بعضي از آنها را به چشم خود ديديم و بعضي ديگر يا بهتر بگوييم بيشتر آنها، هنوز آشکار نشده است و بيشتر حوادثي که در دوران ظهور و رجعت رخ مي دهد از همين قبيل است.

اما زنان به طور کلي و يا زنان مؤمن در چه حالي هستند؟ آيا با وجود تعداد زيادشان حضرت حجت را ياري مي نمايند يا خير؟

تاکنون غير از دو روايتي که بر مداواي مجروحان و رسيدگي به بيماران، توسط زنان، دلالت مي کند به دليل ديگري که بر ياري کردن با ياري نکردن آنها، حضرت حجت را، دلالت کند دست نيافته ايم.

اين احتمال نيز هست که آن زنان، همان پيرزناني باشند که خداوند تعالي درباره‏ي آنها فرموده است: (والقواعد من النساء اللاتي لا يرجون نکاحا فليس عليهن جناح ان يضعن ثيابهن غير متبرجات بزينه و أن يستعففن خير لهن و الله سميع عليم) [۲۹] .

 

پي نوشته ها :

[1] اشاره به آيه‏ي 32 سوره‏ي قصص است که خداوند به موسي فرمود: دست در گريبانت فرو بر و آن را نوراني، بدون عيب، بيرون آر. حضرت حجت نيز عينا همين عمل را انجام دهد.

[2] فتح: 10- آنها که با تو بيعت کنند همانا با خدا بيعت کرده‏اند، قدرت پروردگار از تمام قدرتها برتر است و هر که نقض بيعت کند به زيان خويش پيوند گسسته است.

[3] بحارالانوار، ج 53، ص 8، از روايت 1.

[4] نمل: 62- يا کيست که دعاي درمانده را چون بخواندش، اجابت مي کند؟!.

[5] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 546، روايت 538.

[6] اثبات الهداه، ج 3، ص 583، روايت 774.

[7] اثبات الهداه، ج 3، ص 491، روايت 234.

[8] اثبات الهداه، ج 3، ص 496، روايت 258.

[9] بقره: 148- هر جا باشيد همه شما را يک جا گرد مي آورد.

[10] اثبات الهداه، ج 3، ص 524، روايت 415.

[11] انبياء: 105- زمين را بندگان صالح من به ارث مي برند.

[12] اثبات الهداه، ج 3، ص 525، روايت 419.

[13] اثبات الهداه، ج 3، ص 537، روايت 489.

[14] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 517، روايت 376.

[15] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 456، روايت 85.

[16] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 548، روايت 549.

[17] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 555، روايت 588.

[18] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 558، روايت 611.

[19] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 573، روايت 707.

[20] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 584، روايت 788.

[21] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 548، روايت 548.

[22] مقصود از اينکه خداوند شهر هايي دارد، شايد اين باشد که مردم از آنها بي اطلاعند و فقط خداوند به حال آنها عالم است، يا اينکه خداوند به آنها عنايتي ويژه دارد، يا هر دو، وگرنه تمام هستي از آن خداست و اختصاص دو شهر به خدا معني ندارد. والله العالم. مترجم.

[23] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 522، روايت 405.

[24] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 522، روايت 406.

[25] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 575، روايت 725.

[26] بقره: 148- هر جا باشيد خداوند شما را گرد هم آورد که او بر هر کاري تواناست.

[27] تفسير البرهان، ج 2، ص 164، روايت 10.

[۲۸] به بحارالانوار، ج 12، ص 206، ج 27، ص 43 و 47، ج 44، ص 41 و 56، ج 57، ص 324 و 329، 333، 334، 336 مراجعه کنيد.

[۲۹] نور: 60- و آن زنان بازنشسته و از تک و تا افتاده که اميدي به ازدواج- يا ميل و تواني براي امور جنسي- ندارند، بر آنان ايرادي نيست که، بدون زينت و خودنمايي، لباس خود را کنار گذراند، و پوشش جدي لازم براي جوانترها را نداشته باشند، والبته اگر عفاف پيشه کنند، و همان حجاب را رعايت کنند، براي آنها بهتر است و خداوند به همه‏ي امور شنوا و داناست.



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی، پرسش و پاسخ, رجعت, ظهور،بیعافبیعت کنندگان،مهدی و اصحاب و یاری کنندگان،بیعت با مهدی،بیعت با امام زمان، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : شنبه 9 آبان 1394
محل ظهور و دعوت امام زمان

محل ظهور و دعوت امام زمان

 

» روايات‏

» گفتار ما

 

روايات‏

1- امام باقر عليه السلام فرمود: «قائم از راه گردنه‏ي ذي طوي فرود مي آيد، سيصد و سيزده نفر - به تعداد مجاهدان بدر- همراه او هستند، تا اينکه پشتش را به حجرالاسود تکيه مي دهد و بيرق پيروزي را به اهتزاز در مي آورد.» [1] .

2- صالح بن عقبه از قول امام صادق عليه السلام در مورد آيه‏ي (امن يجيب المضطر اذا دعاه‏ و يکشف السوء و يجعلکم خلفاء الارض) [2]  نقل مي کند که فرمود: «درباره‏ي قائم آل محمد نازل شده است که در مقام ابراهيم، دو رکعت نماز مي گزارد، و خداوند را مي خواند، خدا او را پاسخ مي گويد و ناراحتي او را برطرف مي نمايد و او را خليفه و جانشين خود در روي زمين قرار مي دهد.» [3] .

3- مفضل بن عمر از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «مولاي قائم ما به کعبه تکيه مي زند و مي گويد: «اي مردم! بدانيد! که هر کس مي خواهد به آدم و شيث بنگرد، همانا من، آدم و شيث هستم، هر که مي خواهد نوح و فرزندش سام را ببيند، بداند که من نوح و سام هستم، هر که مي خواهد ابراهيم و اسماعيل را نظاره کند، من ابراهيم و اسماعيل هستم، هر که ميل نگاه به چهره‏ي موسي و يوشع دارد، بداند که من موسي و يوشع هستم، هر که جمال و کمال عيسي و شمعون را طالب است، من عيسي و شمعون هستم، هر که مي خواهد به محمد و اميرالمؤمنين صلوات الله عليهما بنگرد- و معني حسن و کمال را دريابد- من محمد و اميرالمؤمنين هستم و هر که مي خواهد جلوه‏ي حسن و حسين عليهما السلام را درک کند، من حسن و حسين هستم، و هر که مي خواهد امامان سلاله‏ي حسين عليهم السلام را بنگرد، من آن امامان هستم، درخواست و دعوت مرا پاسخ مثبت گوئيد، من به شما از همان چيزي خبر مي دهم که به شما خبر داده شده است و شما به گوش نگرفته ايد. هر کس اهل خواندن کتابها و صحف آسماني و فهم آنهاست، پس به من گوش بسپارد.»

سپس شروع به خواندن صحفي که خداوند بر آدم و شيث عليهما السلام نازل کرده، مي نمايد. امت آدم صفوه الله و شيث هيبه الله مي گويند: «به خدا قسم که بي هيچ ترديدي، اين همان صحف است، به ما چيزي نماياند که از آن بيخبر بوديم و بر ما پوشيده بود، و هيچ چيز از آن کم نشده، عوض نشده و تحريف نگشته است.» سپس صحف نوح و ابراهيم و تورات و انجيل و زبور را مي خواند، آن گاه اهل انجيل و تورات و زبور مي گويند: «به خدا قسم که بي هيچ ترديدي، اين همان صحف نوح و ابراهيم عليهما السلام است و چيزي از آن کم نشده، عوض نشده و تحريف نگشته است، و به خدا قسم اين همان تورات و زبور و انجيل کامل و دست نخورده است و بيش از آن چيزي است که به دست ما رسيده بود.» سپس، آن حضرت قرآن را تلاوت مي فرمايد، آن گاه مسلمانان مي گويند: «به خدا قسم، بدون هيچ ترديدي، اين همان قرآني است که خداوند بر محمد صلي الله عليه و آله و سلم نازل کرده است و هيچ چيز از آن کاسته نشده، عوض نشده و تحريف نگشته است.» [4] .

 

 گفتار ما

شايد همان طور که از روايت پنجم فصل چهارم از همين باب بر مي آيد، علت خروج و قيام حضرت مهدي عليه السلام از کعبه، تأسي و پيروي آن حضرت از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم باشد، علاوه بر آنکه شهر مکه، در تمام ايام سال، محل تجمع مسلمين و گردهمايي آنان در طواف است و احتمال اين نيز هست که در دوره‏ي ظهور حضرت حجت به واسطه‏ي مسائل سياسي و ارتباطات بين المللي، طرفداران مذاهب مختلف، با همه‏ي اختلافي که در نظريات و عقايدشان دارند، بيش از امروز، به مکه علاقه نشان دهند و به آن، رو بياورند، [۵]  چنانکه روايت سوم نيز از اشاره به اين مطلب خالي نيست.

در فصل چهارم همين باب نيز، رواياتي درباره‏ي اين موضوع ذکر شده است.

 

پي نوشته ها :

[1] اثبات الهداه، ج 3، ص 547، روايت 541.

[2] نمل: 62- کيست که آن هنگامي که مضطر و درمانده او را مي خواند پاسخ مي گويد، و بلا و رنجوري را مي گرداند، و شما را جانشينان روي زمين مي کند؟!.

[3] اثبات الهداه، ج 3، ص 553، روايت 576.

[4] بحارالانوار، ج 53، ص 9 و 10 از روايات طولاني باب 25.

[۵] اگر چنين احتمالي واقعيت پيدا کند، شايد هم به اين علت باشد که طرفداران مذاهب مختلف، اجتماع مردم در مکه را موقعيت مناسبي براي نشر افکار و جلب هوادار براي خودشان ببينند. در اين صورت اگر صاحبان بيرقها، که سابقا از آنها ياد شد، نيز به سمت مکه روان شوند، و در آنجا حقشان به امام بپيوندد و باطلشان به دست ايشان نابود شود، بر صحيح بودن اين علت براي رو آوردن به مکه، بيشتر مي توان اعتماد کرد.مترجم.



:: برچسب‌ها: ظهور , مهدویت , منجی , آخرالزمان , منتظران مهدی , مهدی موعو , نور تولی , پرسش و پاسخ , رجعت , ظهور , محل ظهور , کحل ظهور و دعوت امام زمان , دعوت امام زمان , ظهور و دعوت امام زمان , ظهور و دعوت , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : جمعه 8 آبان 1394
حضرت مهدي و وارث آثار و ميراث همه ‏ي پيامبران

http://uupload.ir/files/rrga_mahdi.jpg

حضرت مهدي و وارث آثار و ميراث همه ‏ي پيامبران

 

» روايات‏

» گفتار ما

 

روايات

1- امام باقر عليه السلام فرمود: «عصاي موسي از آن آدم بود، بعد به شعيب رسيد و سپس به دست موسي بن عمران افتاد، هم اکنون نزد ماست، چندي قبل آن را ديدم، مثل وقتي که از درخت کنده شده بود تر و تازه است، اگر از آن سوالي بشود جواب مي دهد، آماده‏ي استفاده‏ي قائم ماست، با آن همان کاري را خواهد کرد که موسي بن عمران انجام مي‏داد...» [1] .

2- ابو سعيد خراساني از امام صادق عليه السلام نقل مي کند: امام باقر عليه السلام فرمود: «هنگامي که قائم، در مکه قيام کند و قصد رفتن به کوفه را داشته باشد، منادي آن حضرت ندا مي دهد که: «اي مردم! کسي با خود، غذا و نوشيدني نياورد» و سنگ حضرت موسي، که بار شتري است، همراه اوست، به هر جا مي رسند، چشمه‏اي از وسط آن مي جوشد، که هر گرسنه اي از آن بخورد سير مي شود و هر تشنه اي را سيراب مي نمايد، توشه‏ي آنها همين است تا اينکه از طرف کوفه وارد نجف شوند.» [2] .

3- امام باقر از پدران بزرگوارش از علي عليه السلام نقل مي کند: «پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «مهدي از نسل من است، او غيبت و گمگشتگي دارد که مردم، در آن دوره، به گمراهي مي افتند، ذخيره و گنجينه‏ي پيامبران را با خود دارد، زمين را همان طور که از ستم و بيداد پر شده است از عدل و داد سرشار خواهد نمود.» [3] .

4- مفضل بن عمر از امام صادق عليه السلام، در روايت پيراهن يوسف، نقل مي کند: عرض کردم: «پيراهن يوسف به چه کسي رسيد؟» فرمود: «به اهلش، و وقتي قائم ما خروج کند، پيراهن پيش اوست.» سپس فرمود: «هر پيامبري، علم يا هر چيز ديگري به ارث گذاشته باشد به حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم رسيده است.» [4] .

5- عبدالله بن سنان مي گويد: از امام صاقد عليه السلام شنيدم که فرمود: «عصاي موسي‏ از چوب آس درخت بهشتي بود که وقتي به سمت مدين رفت جبرئيل برايش آورد، و آن عصا و تابوت آدم در درياچه طبرستان است، نه مي پوسند و نه تغيير حالت پيدا مي کنند تا اينکه وقتي قائم قيام کند، آنها را بيرون آورد.» [5] .

6- زياد بن منذر مي گويد: امام باقر عليه السلام به من فرمود: «وقتي قائم عليه السلام ظهور کند، بيرق رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم، انگشتر سليمان، و سنگ و عصاي موسي را به همراه خود آشکار مي سازد.» [6] .

7- امام باقر عليه السلام فرمود: «امام قائم عليه السلام اول از انطاکيه شروع مي کند، تورات، عصاي موسي و انگشتر سليمان را از غاري در آنجا بيرون مي آورد...» [7] .

8- ابو بصير مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: «قائم از مکه خروج نخواهد کرد تا اينکه حلقه اي گرداگردش را فرا گيرد» عرض کردم: تعداد حلقه چند نفر است؟ فرمود: «ده هزار نفر، جبرئيل را از سمت راست و ميکائيل از سمت چپ، آن گاه امام عليه السلام پرچم غلبه و پيروزي را به اهتزاز در آورده با آن به راه مي افتد، در شرق و غرب عالم، همه آن را لعنت مي کنند، در حالي که آن، همان پرچم پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم است که جبرئيل در روز جنگ بدر، آن را فرود آورد.» تا اينکه امام عليه السلام فرمود: «پيراهني که رسول الله در روز جنگ احد به تن داشت، عمامه و زره بلند آن حضرت به تن قائم عليه السلام است و ذوالفقار، شمشير رسول الله، در دست اوست.» [8] .

9- علي بن حسين مسعودي در کتاب اثبات الوصيه نقل مي کند: «در سال دويست و پنجاه و نه، امام عسکري عليه السلام به مادرش فرمود که حج به جا بياورد و آنچه را در سال دويست و شصت واقع مي شود به او خبر داد، و صاحب الامر عليه السلام را خواست، به او وصيت فرمود، اسم اعظم و ديگر مواريث و سلاح را به او تحويل‏ داد، آن گاه، مادر امام عسکري عليه السلام همراه صاحب الامر عليه السلام به سمت مکه رفتند.» [9]

 

گفتار ما

آنچه ذکر شد بعضي از روايات است که مي فرمايد، ميراثهاي پيامبران نزد حضرت حجت، - عجل الله تعالي فرجه - است. اگر کسي بپرسد فايده‏ي اين ميراثها و بودن آنها در دست حضرت مهدي عليه السلام چيست؟ مي توان گفت: همان طور که از روايت اول فصل پنجم همين باب بر مي آيد، اين ميراثها، نشانه ها و اشاره‏هايي بر امامت حضرت مهدي عليه السلام و حجت بودن ايشان در روي زمين است - تا مردم گمراه نشوند- و آن حضرت براي استفاده در رسيدن به اهدافش، آنها را به کار مي گيرد، چنانکه پيامبران پيشين نيز - آن طور که از دقت در روايات قبلي بر مي آيد- چنين مي کردند.

 

پي نوشته ها :

[1] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 439، روايت 2.

[2] اثبات الهداه، ج 3، ص 440، روايت 3.

[3] اثبات الهداه، ج 3، ص 461، روايت 105.

[4] اثبات الهداه، ج 3، ص 494، روايت 251.

[5] اثبات الهداه، ج 3، ص 540، روايت 508.

[6] اثبات الهداه، ج 3، ص 541، روايت 509.

[7] اثبات الهداه، ج 3، ص 584، روايت 786.

[8] اثبات الهداه، ج 3، ص 545، روايت 533.

[9] اثبات الهداه، ج 3، ص 579، روايت 750.



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی، پرسش و پاسخ, رجعت, ظهور،ویژگی های جانشین پیامبر،ویژگی های خاص حضرت حجت،حجت،ویژگی های خاص،حضرت مهدی وارث پیامبران،وارث،میراث همه ی پیامبران،آثار و میراث پیامبران، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : پنج شنبه 7 آبان 1394
جريان سنتهاي پيامبران به ويژه رسول اکرم درباره‏ ي حضرت مهدي

http://www.sunnatonline.com/wp-content/uploads/2013/01/298649_392892000784523_1601505264_n.jpg

جريان سنتهاي پيامبران به ويژه رسول اکرم درباره‏ ي حضرت مهدي

 

» روايات‏

» گفتار ما

 

روايات‏

1- ابو بصير مي گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم که فرمود: «سنتهايي که براي پيامبران در دوره‏ي غيبتشان جاري شده است عينا در مورد قائم ما اهل بيت جاري‏ مي شود.» [1] .

2- سعيد بن جبير مي گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم که فرمود: «در مورد قائم ما، سنتهايي از سنن پيامبران جاري مي شود: سنتي از آدم، سنتي از نوح، سنتي از ابراهيم، سنتي از موسي، سنتي از عيسي، سنتي از ايوب و سنتي از محمد صلي الله عليه و آله و سلم، اما سنتي که از آدم و نوح درباره‏ي قائم عليه السلام انجام مي شود طول عمر است، از ابراهيم، مخفي بودن ولادت و کناره گيري از مردم، از موسي، خوف و هراس و غيبت، از عيسي، اختلاف مردم درباره‏ي او، از ايوب، فرج و گشايش بعد از آزمايش و مصيبت و از محمد، خروج با شمشير.» [2] .

3- محمد بن مسلم طحان مي گويد: بر امام باقر عليه السلام وارد شدم، در حالي که قصد داشتم در مورد قائم آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم، از ايشان سوال کنم. آن حضرت ابتدائا - بدون اينکه من قصدم را در ميان بگذارم - فرمودند: «اي محمد بن مسلم! در قائم آل محمد به پنج تن از پيامبران شباهتهايي وجود دارد: يونس بن متي، يوسف بن يعقوب، موسي، عيسي و محمد صلي الله عليه و آله و سلم، اما شباهتش به يونس، بازگشتش به ميان مردم است در حالي که با وجود سن زياد، جوان به نظر مي رسد، اما شباهتش به يوسف، غايب شدن از ديد عام و خاص و مخفي بودن از برادرانش و مشکل شدن کار بر پدرش يعقوب عليه السلام است، با اينکه فاصله بين او و خانواده و شيعيانش نزديک است، اما شباهتش به موسي، دوام ترس و هراس و به درازا کشيدن غيبت، مخفي بودن ولادت، رنج و سختي شيعيانش و ناراحتي و مصيبتي است که کشيدند تا اينکه خداوند به او اجازه‏ي ظهور داد و ياريش کرد و بر دشمنش غلبه داد، اما شباهتش به عيسي، اختلافي است که درباره‏ي او واقع شد و گروهي گفتند: «متولد نشده است»، عده اي گفتند: «مرده است.» بعضي گفتند: «کشته شده و به دار آويخته‏ شده است.»، اما شباهتش به جدش مصطفي صلي الله عليه و آله و سلم خروجش، با شمشير و کشتن دشمنان خدا و دشمنان پيامبر و ستمکاران و گردنگشان است و اينکه با شمشير و افتادن ترس به دل دشمنان، خداوند او را ياري مي کند آن گاه هيچ چيز و هيچ کس از تحت سلطه و غلبه او خارج نخواهد ماند.» [3] .

4- در سوالي که احمد بن اسحق بن سعد اشعري از امام عسکري عليه السلام پرسيده آمده است: «...از خضر و ذوالقرنين چه سنتي در مورد آن حضرت جاري مي شود؟» امام عليه السلام در جواب فرموده است: «به درازا کشيدن غيبت، اي احمد!...» [4] .

5- حنان بن سدير به نقل از پدرش از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «قائم ما غيبتي دارد که طولاني مي شود.» عرض کردم: «يا بن رسول الله! علت آن چيست؟» فرمود: «خداوند نمي خواهد اين امر انجام شود مگر اينکه تمام سنتهايي را که پيامبران در غيبتهايشان داشته اند، در اين غيبت قرار دهد و اي سدير!- بنابراين بايد تمام مدت مجموع غيبتهاي پيامبران، در اين غيبت وجود داشته باشد. خداوند مي فرمايد: (لترکبن طبقا عن طبق) [5]  «مرحله اي پس از مرحله‏ي ديگر را سير خواهد کرد.» مقصود اين است که سنتهاي گذشتگان در مورد شما جاري خواهد شد.» [6] .

 

گفتار ما

آنچه از مجموع اين روايات به دست مي آيد اين است که سنتهايي از سنن پيامبران عليهم السلام درباره‏ي حضرت حجت عليه السلام جاري مي شود و آن حضرت در بعضي مسائل و وقايع با آنها مشابهتي دارد. علت اين مطلب براي ما روشن نيست و فقط شايد بتوان گفت که اين سنتها، نشانه ها و اشاره هايي بر امامت و ولايت آن حضرت است تا اينکه پيروان حق و طرفداران خط هدايت، راه را گم نکنند. چنانکه روايت هشتم از باب سوم شاهد خوبي بر درستي اين احتمال است.

اما روايت اول و پنجم درصدد بيان مطلب ديگري است و آن مطلب - احتمالا- اين است که غيبتهاي پيامبران براي آزمايش امتشان بوده است و مقدار طولاني شدن دوره‏ي آزمايش هر امت بر حسب نقص و کمال عقلي و ايمان و اقبال و توجه به آنان به فطرت توحيدي خودشان است و از آن جا که امت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم، از اين جهات، کاملترين امتها هستند، هم در زمان خود پيامبر و هم در زمان جانشينان ايشان به قدر کمالاتشان مورد امتحان قرار گرفته اند و بعد از آن نيز چون روز به روز کمال عقلي بيشتري يافته اند با غايب شدن امام دوازدهم و طولاني شدن غيبتش تحت آزمايش بزرگتري واقع شده اند و بعد از سپري شدن اين دوره‏ي آزمايش، زمان ظهور قائم و غايب منتظر فرا مي رسد و هنگامه‏ي تحقق وعده‏ي الهي و چيره شدن دين اسلام بر همه‏ي اديان بر پا مي‏گردد و برترين مصداق آيه شريفه که فرمود: (هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين کله و لو کره المشرکون) [۷]  نمايان مي شود.

 

پي نوشته ها :

[1] اثبات الهداه، ج 3، ص 473، روايت 152.

[2] اثبات الهداه، ج 3، ص 466، روايت 124.

[3] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 468، روايت 132.

[4] اثبات الهداه، ج 3، ص 479، روايت 180.

[5] انشقاق: 19.

[6] اثبات الهداه، ج 3، ص 486، روايت 212.

[۷] توبه: 33، و صف:9- اوست که پيامبر را براي هدايت بشر و حاکميت دين حق فرستاد تا علي رغم ميل مشرکان، بر همه‏ي اديان پيروز شود.



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی، پرسش و پاسخ, رجعت, ظهور،ویژگی های جانشین پیامبر،ویژگی های خاص حضرت حجت،حجت،ویژگی های خاص،سنتهای پیامبر،سنت،جریان سنت ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : چهار شنبه 6 آبان 1394
ويژگي هاي جانشين پيامبر به طور عموم و ويژگي هاي خاص حضرت حجت

http://www.farsimode.com/wp-content/uploads/2013/05/Yarane-Mahdi.jpg

ويژگي هاي جانشين پيامبر به طور عموم و ويژگي هاي خاص حضرت حجت

 

» روايات‏

» گفتار ما

 

روايات‏

1- امام رضا عليه السلام فرمود: «امام نشانه هايي دارد، دانشمندترين مردم، حکيمترين، با تقواترين، حليمترين و پر تحمل ترين، شجاعترين، عابدترين، بخشنده ترين آنان است. مختون، پاکيزه و بدون عيب متولد مي شود، همان طور که از روبرو مي بيند از پشت سر هم مي بيند، سايه ندارد، وقتي از مادر متولد مي شود روي رانها به زمين مي نشيند و صدايش را به شهادتين بلند مي کند، شيطان در خواب به او راه ندارد، چشمش مي خوابد ولي دلش نمي خوابد، با او- از سوي خدا و فرشتگان - سخن گفته مي شود، زره پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم بر اندام و اندازه است، از او ادرار و مدفوع ديده نشده است زيرا خداوند به زمين فرمان داده است که هر چه از او خارج شود در خود فرو برد، بوي او از مشک خوشتر است، نسبت به مردم، از خودشان، اولي و داراي حق بيشتري است، از پدر و مادر بر آنان مهربانتر است و بيش از همه‏ي مردم، براي خداوند، فروتني دارد و بيش از همه از دستورات او اطاعت مي کند و از آنچه نهي فرموده دوري مي جويد، دعا و درخواستش پذيرفته است به طوري که اگر صخره اي را نفرين کند از وسط به دو نيم خواهد شد، سلاح پيامبر نزد اوست، شمشيرش ذوالفقار است، کتابي که نامهاي تمام شيعيان و نيز کتابي که نامهاي تمام دشمنان، تا قيامت، در آن نوشته شده است؛ جامعه، که صحيفه اي است با هفتاد ذرع طول و تمام نيازهاي بني آدم در آن موجود است نزد اوست، جفر اکبر، جفر اصغر، پوست بز و ميشي که در آنها تمام علوم، حتي ديه‏ي خراشي که بر پوست افتد، تا حد يک تازيانه و نصف تازيانه و ثلث تازيانه، در آن موجود است، و نيز مصحف حضرت فاطمه عليهما السلام، نزد او موجود است.» [1] .

2- ابا صلت هروي مي گويد: به امام رضا عليه السلام عرض کردم: «نشانه‏ي قائم شما چيست؟» فرمود: «نشانه اش اين است که از نظر سني، پير و در قيافه و سيما، جوان است به طوري که هر کس او را نگاه مي کند، او را مردي چهل ساله يا کمتر مي داند و از نشانه هايش آن است که با گذشت زمان، پير نمي شود تا اينکه اجلش برسد.» [2] .

3- ابوالجارود از امام باقر از پدران بزرگوارش نقل مي کند که اميرالمؤمنين عليه السلام بر بالاي منبر فرمود: «در آخر الزمان از نسل من فرزندي متولد مي شود که داراي چهره‏اي درخشنده، سينه اي ستبر، پاهايي قوي، شانه هايي پهن و تناور است که در پشتش دو علامت دارد، يکي همرنگ پوست خودش و ديگري همرنگ علامتي که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم داشت، او دو اسم دارد، يکي پنهان و ديگري آشکار، آن اسم پنهان احمد و اسم آشکارش محمد است، هرگاه رايت و بيرقش را تکان دهد هر چه بين شرق و غرب عالم است برايش روشن و آشکار مي شود، وقتي دستش را بر سر بندگان خدا بکشد هيچ مؤمني نيست مگر اينکه دلش از پاره‏ي آهن محکمتر مي شود و نيروي چهل مرد پيدا مي کند، تمام مردگان، در آن هنگام، در دل خويش احساس شادي مي نمايند و در قبرها به ديدار يکديگر رفته، قيام قائم را به يکديگر تبريک مي گويند.» [3] .

4- جابر جعفي مي گويد: از امام باقر عليه السلام شنيدم که فرمود: عمر بن خطاب از امير المؤمنين عليه السلام در مورد حضرت مهدي و نامش، سوال کرد حضرت فرمود: «حبيبم رسول الله از من پيمان گرفته است که تا زماني که خداوند او- حضرت مهدي - را مبعوث مي نمايد نامش را ذکر نکنم.»عمر گفت: «اوصافش را برايم بيان کن.»حضرت فرمود: «جواني ميان قامت، خوشرو و نيکو موي است که مويش بر شانه هايش ريخته و نور چهره اش بر سياهي محاسن و موي سرش غلبه کرده است، پدرم فداي پسر بهترين کنيزان باد». [4] .

5- امام باقر عليه السلام فرمود: پيامبر در روز غدير فرمود: «اي مردم! من پيامبرم و علي جانشين من است، بدانيد که پايان امامت با مهدي قائم است، او در دين غالب است و از ستمکاران انتقام مي گيرد، بدانيد که او گشاينده‏ي دژها و ويران کننده‏ي آنهاست، او بر قبايل مشرکين پيروز مي شود، خوانخواه خون به ناحق ريخته‏ي اولياء خداست، او ياريگر دين است، او از درياي ژرف آب مي کشد و هر صاحب فضل و هنر را به فضلش و هر جاهلي را به جهلش مي شناسد و مي نامد، او برگزيده خداوند است، او وارث هر علمي و مسلط به هر دانشي است، اطلاعات او از ناحيه پروردگار است، او رشيد و کامل است و تمام امور در اختيار اوست، او حجت باقي است و ديگر بعد از او حجتي نيست، حق جز با او و نور و روشني جز در نزد او يافت نمي شود، او پيروز و مسلط است و کسي بر او غالب نمي شود، او ولي خدا در زمين و حاکم او در بين مردم و امين خداوند در آشکار و نهان است.» [5] .

 

گفتار ما

مقصود از آوردن روايات اين فصل، توجه دادن خوانندگان محترم و شيعيان امام عليه السلام و به صفات و نشانه هاي آن حضرت است تا اينکه به دنبال ادعاي مدعيان دروغگو، در دوره‏ي غيبت و ظهور، به گمراهي نيفتند، به ويژه آنکه در بعضي از روايات بر شناخت آثار و نشانه هاي امام، براي نيفتادن به ورطه‏ي گمراهي، جدا تاکيد شده است.

 

پي نوشته ها :

[1] اثبات الهداه، ج 3، ص 716، روايت 9.

[2] اثبات الهداه، ج 3، ص 722، روايت 29.

[3] اثبات الهداه، ج 3، ص 722، روايت 32.

[4] اثبات الهداه، ج 3، ص 730، روايت 71.

[5] اثبات الهداه، ج 3، ص 558، روايت 613.



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی، پرسش و پاسخ, رجعت, ظهور،ویژگی های جانشین پیامبر،ویژگی های خاص حضرت حجت،حجت،ویژگی های خاص، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : سه شنبه 5 آبان 1394
ظهور امام زمان از ايام الله و نحوه‏ ي خروج و چگونگي علم آن حضرت به وقت قيام‏

http://images2.persianblog.ir/824956_Ln1dBa2Q.jpg

ظهور امام زمان از ايام الله و نحوه‏ ي خروج و چگونگي علم آن حضرت به وقت قيام‏

 

» روايات‏

» گفتار ما

 

روايات‏

1- امام باقر عليه السلام فرمود: «ايام الله سه روز است، روز قيام قائم، روز رجعت، و روز

قيامت.» [1] .

2- ابوالجارود مي گويد: به امام باقر عليه السلام عرض کردم: «فدايت شوم، از صاحب الامر چيزي برايم بگو.» فرمود: «شب هنگام بيش از همه مردم در خوف و هراس است و صبح بيش از هر کسي امنيت دارد و اين خوف و امن هر روز و هر شب به او الهام - وحي- مي شود.»عرض کردم: «اي ابا جعفر! آيا به او وحي مي شود؟» فرمود: «اي ابا جارود، اين وحي، وحي پيامبري نيست، اما همان طور که به مريم دختر عمران، مادر موسي و به زنبور عسل وحي شد به او هم وحي مي شود. اي ابا جارود! قائم، در نزد خداوند، از مادر عيسي و مادر موسي و زنبور عسل گرامي تر است!» [2] .

3- عبدالاعلي حلبي مي گويد:امام باقر عليه السلام فرمود: «صاحب الامر در يکي از اين دره‏ها غيبتي خواهد داشت.» سپس با دستش به منطقه‏ي ذي طوي اشاره کرد، تا اينکه فرمود: «به خدا قسم، گويا او را مي بينم که به سنگ تکيه زده است و خدا را به حق خودش سوگند مي دهد.» [3] .

4- مفضل بن عمر مي‏گويد: امام صادق عليه‏السلام فرمود: «وقتي خداوند بلند مرتبه به قائم عليه‏السلام اجازه‏ي خروج بدهد، او بر منبر بالا مي‏رود و مردم را بسوي خود فرا مي‏خواند...» [4] .

5- عبدالرحمن بن کثير از امام صادق عليه السلام در مورد آيه (اتي امر الله فلا تستعجلوه) [5]  نقل مي کند که فرمود: «آن امر، امر ما، يعني قيام قائم ماست، خداوند به ما امر فرموده است که در آن شتاب نکنيم و هر گاه که سه لشگر فرشتگان، مؤمنان و رعب بر او نازل شدند، اين امر به انجام مي رسد، و خروج‏ امام عليه السلام، مثل خروج رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم از شهر مکه است که خدا مي فرمايد: (کما اخرجک ربک من بيتک بالحق)» [6]  [7] .

6- محمد بن مسلم از امام باقر عليه السلام درباره‏ي آيه شريفه (امن يجيب المضطر اذا دعاه) [8]  نقل مي کند که فرمود: «اين آيه در مورد امام قائم عليه السلام است، آن گاه که خروج کند عمامه به سر بندد، نزد مقام ابراهيم نماز گزارد و به پيشگاه پروردگارش زاري کند، آن گاه هيچ چيز و هيچ کس از تحت سلطه و غلبه‏ي او خارج نخواهد شد.» [9] .

7- از امام زين العابدين نقل شده است که فرمود: «سپس در حالي که مردم اطرافش گرد آمده اند به سمت مکه خروج مي کند، خود به تنهايي قيام مي کند و مي گويد: «اي مردم! من فلاني فرزند فلاني هستم، من پسر پيغمبر خدا هستم، شما را به همان چيزي دعوت مي کنم که پيامبر خدا، شما را به آن فرا خواند.» [10] .

8- سماعه مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: گويا قائم عليه السلام را مي بينم که در ناحيه‏ي ذي طوي روي پاهايش ايستاده و هراسان و نگران است، همان طور که موسي چنين حالتي داشت، تا اينکه به نزد مقام ابراهيم مي آيد و مردم را - به حق - فرا مي خواند.» [11] .

9- ابو بصير مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: «چرا در خروج قائم شتاب مي کنيد؟ به خدا قسم، او جز لباس خشن نمي پوشيد و جز غذاي ناگوار نمي خورد، او جز شمشير - و مظهر مبارزه - چيزي نيست، و مرگ در سايه شمشير، گريبان مردم را مي گيرد.» [12] .

10- ابو بصير مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: «قائم عليه السلام از مکه خروج نخواهد کرد تا اينکه حلقه اي گرداگردش را فرا گيرد.» عرض کردم: «تعداد حلقه چند نفر است؟» فرمود: «ده هزار نفر، جبرئيل از سمت راست، ميکائيل از سمت چپ، آن گاه امام عليه السلام، پرچم غلبه و پيروزي را به اهتزاز در آورده، با آن به راه مي افتد.» [13] .

11- ابو حمزه ثمالي مي گويد: از امام باقر عليه السلام شنيدم که در مورد آيه‏ي (و لمن انتصر بعد ظلمه)فرمود يعني قائم و يارانش، (فاولئک ما عليهم من سبيل) [14]  و قائم هنگامي که قيام کند، خود و يارانش، از بني اميه، دروغگويان و دشمنان عداوت پيشه انتقام مي گيرند.» [15] .

 

گفتار ما

علاوه برآنچه در اين فصل ذکر شد، در بابهاي اول و دوم و فصلهاي قبلي همين باب نيز درباره‏ي چگونگي خروج امام عليه السلام مطالبي وجود داشت و در فصلهاي آينده نيز، مطالبي در اين باره خواهد آمد.

 

 پي نوشته ها :

[1] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 560، روايت 624.

[2] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 585، روايت 798.

[3] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 550، روايت 559.

[4] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 555، روايت 592.

[5] نحل: 1- امر خدا واقع شدني است، شتاب مکنيد.

[6] انفال:5- همان گونه که خداوند ترا به حق از خانه ات بيرون برد.

[7] اثبات الهداه، ج 3، ص 562، روايت 635.

[8] نمل: 62- کيست که آن هنگامي که مضطر و درمانده او را مي خواند پاسخ گويد؟.

[9] اثبات الهداه، ج 3، ص564، روايت 644.

[10] اثبات الهداه، ج 3، ص 582، روايت 771.

[11] اثبات الهداه، ج 3، ص 583، روايت 779.

[12] اثبات الهداه، ج 3، ص 540، روايت 503.

[13] اثبات الهداه، ج 3، ص 545، روايت 533.

[14] شوري: 41- آنان که بعد از ستمي که کشيده اند، انتقام مي گيرند، گناهي بر ايشان نيست.

[15] اثبات الهداه، ج 3، ص 553، روايت 578.



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی، پرسش و پاسخ, رجعت, ظهور،وقت قیام،علم قیام امام زمان،ایام الله، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : دو شنبه 4 آبان 1394
بيرقهاي باطل در هنگام ظهور و مشخصات پرچم حق حضرت مهدي

http://www.darolhekmeh.com/wp-content/uploads/2014/11/blogdoon_SlideShow19802_286861.jpg

بيرقهاي باطل در هنگام ظهور و مشخصات پرچم حق حضرت مهدي

 

» روايات‏

» گفتار ما

 

روايات‏

1- ابو بصير مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: «قائم عليه السلام از مکه خروج نخواهد کرد تا اينکه حلقه اي گرداگردش را فرا گيرد.» عرض کردم: «تعداد حلقه چند نفر است؟» فرمود: «ده هزار نفر؛ جبرئيل از سمت راست، و ميکائيل از سمت چپ، آن گاه امام عليه السلام پرچم غلبه و پيروزي را به اهتزاز در آورده آن را به حرکت در آورد، در شرق و غرب عالم کسي نمي ماند مگر اينکه آن را لعنت مي کند، در حالي که آن، همان پرچم پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم است که جبرئيل در روز جنگ بدر آن را فرود آورد.»سپس فرمود: «اي ابا محمد! به خدا قسم، آن پرچم از نخ، کتان، ابريشم و يا حرير نيست.» عرض کردم: «پس، از چه چيزي است؟» فرمود: «از برگهاي بهشتي است که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم، در روز جنگ بدر، آن را باز کرد، سپس پيچيد و به علي عليه السلام داد، پرچم نزد علي عليه السلام بود تا اينکه در جنگ جمل، اميرالمؤمنين عليه السلام آن را باز کرد و خداوند، فتح و پيروزي نصيب او فرمود، سپس آن حضرت، بيرق را در هم پيچيد، هم اکنون آن پرچم نزد ماست و هيچکس آن را نمي گشايد تا اينکه قائم عليه السلام قيام کند، وقتي امام قائم عليه السلام قيام کرد پرچم را باز مي کند، و در شرق و غرب عالم کسي نمي ماند مگر اينکه آن را لعنت مي کند، در فاصله اي به اندازه‏ي حرکت يک ماه، از چهار طرف، ترس از آن بيرق، همه را فرا مي گيرد. [1] .

2- ابو حمزه ثمالي مي گويد:امام باقر عليه السلام به من فرمود: «اي ثابت گويا قائم اهل بيتم را مي بينم که به نجف شما مشرف شده و با دستش به طرف کوفه اشاره مي کند، وقتي به نجف وارد شود پرچم پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم را باز مي کند و با باز شدن آن بيرق، فرشتگاني که در جنگ بدر پيامبر را ياري کردند، فرود مي آيند.» عرض کردم: «پرچم رسول الله چيست؟» فرمود: چوب تيرک آن از عمود عرش و رحمت پروردگار است و بقيه‏ي قسمتهاي آن از نصرت و ياري الهي، بر هيچ چيزي فرود نمي آيد مگر اينکه خداوند، آن را نابود مي کند.»عرض کردم: «آيا آن پرچم نزد شما پنهان است؟ آيا آن حضرت، پرچم را مي يابد يا برايش مي آورند؟»فرمود: «برايش‏ مي آورند» عرض کردم: «چه کسي برايش مي آورد؟» فرمود: «جبرئيل عليه السلام.» [2] .

3- عمر بن شمر مي گويد: نزد امام باقر عليه السلام از مهدي عليه السلام نام برده شد، امام عليه السلام فرمود: در حالي وارد کوفه مي شود که سه بيرق، اوضاع کوفه را درهم ريخته است، آن گاه همه چيز، خالص تحت ولايت او قرار مي گيرد.» [3] .

 

گفتار ما

در بعضي از روايات مثل روايت سوم، مقصود از بيرق و رايت، همان بيرق ظاهري است اما در بعضي روايات ديگر، مثل روايت ابو بصير و ابو حمزه، مقصود پرچمهايي که معمولا براي ترساندن دشمنان به اهتزاز در مي آيد و چرخانده مي شود نيست، بلکه مقصود پرچم معنوي است که رعب و وحشت ويژه اي ايجاد مي کند به طوري که اهل باطل در شرق و غرب عالم، آن را لعنت مي کنند و اين مطلب از عبارت: «چوبش از عمود عرش و رحمت پروردگار و بقيه قسمتهاي آن از نصرت الهي است» پيداست.

 

 پي نوشته ها :

[1] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 545، روايت 533.

[2] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 545، روايت 534.

[3] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 555، روايت 588.



:: برچسب‌ها: ظهور , مهدویت , منجی , آخرالزمان , منتظران مهدی , مهدی موعو , نور تولی , پرسش و پاسخ , رجعت , ظهور , بیرقهای باطل در هنگام ظهور , بیرق , پرچم , پرچم حق امام زمان , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : یک شنبه 3 آبان 1394
نشانه هاي زمان ظهور امام زمان

http://bayanbox.ir/view/399598901763993580/313.png

نشانه هاي زمان ظهور امام زمان

 

» روايات

» گفتار ما

 

روايات

1- ابو بصير مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: «... صيحه (فرياد آسماني)، جز در ماه مبارک رمضان نخواهد بود، و آن نداي جبرئيل به سمت مردم است.»

سپس فرمود: فريادگري از آسمان به نام قائم عليه السلام ندا در مي دهد که هر کس در شرق و غرب عالم است مي شنود و از هول و هراس آن، هر که خواب است بيدار مي شود، هر که برپا ايستاده بر زمين مي نشيند و هر که نشسته است از جا بر مي خيزد. هر کس که به اين صدا توجه کند و به آن پاسخ گويد مورد رحمت پروردگار واقع مي‏شود. صداي اول، همانا صداي جبرئيل روح الامين است...» [1] .

2- امام صادق عليه السلام فرمود: «... صداي آسماني در شب جمعه بيست و سوم ماه مبارک رمضان به گوش مي رسد، در آن هيچ شک نکنيد، بشنويد و اطاعت کنيد، و در آخر روز صداي ابليس ملعون به گوش مي رسد که مي گويد: «آي! فلاني کشته شد» تا اينکه مردم را به شک بيندازد و آنها را بفريبد، آن روز چقدر افراد گيج و سرگردان و دودل پيدا مي شوند که در آتش سقوط کرده اند! هر گاه در ماه رمضان ندا را شنيديد ترديد به دل راه ندهيد که صداي جبرئيل است و نشانه‏ي آن اين است که به نام قائم عليه السلام و پدرش ندا مي دهد تا جايي که دختران پشت پرده، صدا را مي شنوند و پدران و برادرانشان را تحريک به خروج مي نمايند...» [2] .

3- امام صادق عليه السلام فرمود: «...قطعا قبل از خروج قائم، اين دو صدا به گوش مي رسد: صدايي از آسمان، که صداي جبرئيل است و صدايي که از زمين که صداي ابليس ملعون است، که نام شخصي را مي بردو مي گويد مظلوم کشته شد، و مقصودش از اين حرف، ايجاد فتنه و آشوب است، از نداي اولي اطاعت کنيد و از صداي دومي بپرهيزيد که مبادا شما را بفريبد...» [3] .

4- مفضل بن عمر از امام صادق عليه السلام نقل مي کند: «...وقتي خورشيد طلوع کند و آفتاب بدرخشد، ندايي از جانب خورشيد، به زبان عربي روشن و رسا، به طوري که هر که در آسمانها و زمين است بشنود، مردم را مخاطب قرار داده مي گويد: «اي مردم! اين مهدي آل محمد است، او را به نام و کنيه‏ي جدش پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم مي نامد و نسبش را از امام حسن عسکري عليه السلام به امام حسين - صلوات الله عليهم اجمعين - مي رساند، با او بيعت کنيد که به راه راست هدايت شويد و از امر او سرپيچي نکنيد که گمراه خواهيد شد...» [4] .

5- امام صادق عليه السلام: «...اولين کسي که دست او (قائم)را مي بوسد، فرشتگان، سپس جنيان و بعد از آن برگزيدگان بشر هستند و مي گويند: «شنيديم و اطاعت کرديم»، و هيچ صاحب گوشي در عالم نمي ماند مگر اينکه آن صدا را مي شنود، و همه‏ي مردم، شهري و بياباني، اهل خشکي و دريا همه طاعتش را پذيرا مي شوند و بعضي از همديگر در مورد صدايي که شنيده‏اند توضيح مي خواهند.

وقتي غروب خورشيد نزديک مي شود، فريادي از مغرب بلند مي‏شود که:

«اي مردم!پروردگار شما از دره‏ي يابس از سرزمين فلسطين ظهور کرده است، او عثمان بن عنبسه اموي از نسل يزيد بن معاويه است، با او بيعت کنيد تا به حق راه يابيد و مخالفت نکنيد که گمراه مي شويد.» فرشتگان، جنيان و برگزيدگان بشر در پاسخ، او را تکذيب کرده، حرفش را دروغ مي شمارند و مي گويند: «کلامت را شنيديم و زير پا گذاشتيم» و در آن هنگام، هيچ شکاک، دو دل و منافق يا کافري باقي نمي ماند مگر اينکه با اين صداي آخري گمراه مي شود...» [5] .

6- عثمان بن سعيد عمري از امام عسکري عليه السلام نقل مي کند: «...سپس او خروج مي کند و گويا من بيرقهاي سفيد را مي بينم که بر بالا ي سرش، در نجف به اهتزاز در آمده اند.» [6] .

7- عبدالکريم جلاب مي گويد: در خدمت امام صادق عليه السلام، سخن از امام قائم عليه السلام به ميان آمد، فرمود: «بدانيد که وقتي او قيام کند، مردم مي گويند: «اين ديگر کجا بود و از کجا آمده است؟ اين مدتهاست استخوانهايش هم پوسيده است.» [7] .

8- علي بن ابي حمزه مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: «وقتي قائم قيام کند، مردم او را انکار خواهند کرد، زيرا در سيماي جواني مؤمن ظهور خواهد کرد، و هيچکس بر اعتقاد به او ثابت نمي ماند مگر کسي که خداوند، در عالم ذر، از او پيمان گرفته است.» [8] .

9- سيف بن عميره مي گويد: امام باقر عليه السلام به من فرمود: وقتي قائم عليه السلام قيام کند، مؤمن در قبرش مطلع مي شود و به او گفته مي شود: صاحب تو قيام کرده است، اگر مي خواهي به او ملحق شوي، ملحق شو و اگر مي خواهي همچنان در نعمت و بزرگداشت پروردگارت بماني، بمان.» [9] .

10- ام سعيد احمسيه مي گويد: به امام عليه السلام عرض کردم: «نشانه اي از خروج قائم برايم بيان فرما.» امام عليه السلام فرمود: «اي سعيد! هرگاه قرص تمام ماه، در ماه رجب گرفت و مردي در آن هنگام خروج کرد، آن موقع، وقت خروج قائم است.» [10] .

 

گفتار ما

در فصلهاي بعد نيز، احاديث ديگري ذکر خواهد شد که به موضوع نشانه هاي ظهور مربوط است.

قابل ذکر است که هر چند محتوا و مضمون احاديث مربوط به صيحه (فرياد آسماني) با هم اختلاف دارند، اما همه آنها اصل واقع شدن صيحه را اثبات مي کنند و شايد اين اختلاف جزئي از ناحيه‏ي راوياني باشد که احاديث را نقل کرده اند. [۱۱] .

 

پي نوشته ها :

[1] بحارالانوار، ج 52، ص 230، روايت 96.

[2] بحار الانوار، ج 52، ص 230، روايت 96.

[3] بحارالانوار، ج 52، ص 230، روايت 96.

[4] بحارالانوار، ج 53، ص 8، روايت 1.

[5] بحارالانوار، ج 53، ص، روايت 1.

[6] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 482، روايت 189.

[7] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 533، روايت 467.

[8] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 536، روايت 483.

[9] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 574، روايت 721.

[10] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 575، روايت 724.

[۱۱] براي کساني که همه چيز را با معيارهاي مادي مي سنجند و قدرت خداوند را هم در چارچوب ابزارهاي دنيوي و اسباب مادي بررسي مي نمايند، روزي اين اشکال مطرح شده است که چگونه ممکن است شخصي در کنار کعبه فريادي بزند يا صيحه‏اي در نقطه‏اي بلند شود و تمام مردم دور و نزديک، آن صدا را بشنود در حالي که نه افراد نزديک، از شدت صدا آسيبي ببينند و نه افراد دور، مشکلي در شنيدن داشته باشند. اما امروزه که سلطه انسان بر امواج به جايي رسيده که شخصي در دورترين فاصله، به همان راحتي نزديکترين افراد، و در همان زمان، صداي يک نفر را مي شنود و تصوير او را مي بيند، ديگر اين اشکال، خود بخود مرتفع شده است، به خصوص اگر به اين نکته توجه داشته باشيم که هرچه در عالم هست مقهور اراده امام عليه السلام است.

ضمن آنکه تازه، کيفيت اين ندا و انتقال آن هنوز معلوم نيست به استفاده از قوانين کشف شده فعلي هم احتياجي باشد. در هر حال، انکار و اشکالتراشي در امکان اين امور، فقط ناشي از سر سختي در پذيرش حق، اعتماد به ديده ها و ملموسات و انکار غير آنها، و داشتن روحيه استبعاد و لجاج است. مترجم.



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی،نشانه هاى ظهور, ظهور،علائم ظهور،توجه به ظهور،توجه به نشانه های ظهور،توجه،نشانه،زمان ظهور، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : شنبه 2 آبان 1394
آيا وقت ظهور معلوم است؟

http://www.nobateshoma.ir/wp-content/uploads/2015/01/mahdi.jpg

آيا وقت ظهور معلوم است؟

 

» روايات‏

» گفتار ما

 

روايات‏

1- مفضل بن عمر مي گويد: از مولايم امام صادق عليه السلام پرسيدم: «آيا براي - ظهور- امام منتظر، حضرت مهدي عليه السلام وقت مشخصي هست که مردم بدانند؟» فرمود: «منزه است خداوند از اينکه براي ظهور- حضرت حجت - وقتي قرار دهد که شيعيان ما از آن مطلع باشند.» عرض کردم: «مولاي من! علت چيست؟» فرمود: «زيرا زمان ظهور همان ساعتي است که خداوند تعالي فرمود: «ويسئلونک عن الساعه ايان مرسيها قل انما علمها عند ربي لا يجليها لوقتها الا هو، ثقلت في السموات و الارض) [1]  و آن زمان ظهور، همان ساعتي است که خداوند فرمود: (يسئلونک ايان مرسيها) [2]  و فرمود: (عنده علم الساعه)، [3]  «علم آن ساعت فقط نزد اوست»، و نفرمود نزد کس ديگري هست، و فرمود: (فهل ينظرون الا الساعه ان تاتيهم بغته، فقد جاء اشراطها) [4]  و فرمود: (اقتربت الساعه و انشق القمر) [5]  و فرمود: (و ما يدريک لعل الساعه تکون قريبا) [6]  و فرمود: (يستعجل بها الذين لا يومنون بها و الذين آمنوا مشفقون منها و يعلمون انها الحق، الا ان الذين يمارون في الساعه لفي ضلال بعيد) [7] .

عرض کردم: «معني[يمارون]چيست؟»، «اينکه مجادله مي کنند يعني چه؟»، فرمود: «مي گويند: کي متولد شده؟ چه کسي او را ديده؟ کجاست؟ کي ظهور خواهد کرد؟ و همه اينها به خاطر عجله داشتن در امر الهي و شک و ايراد در قضا و قدرت اوست. آنها کساني هستند که در دنيا زيان کرده اند و کافران به بد جايگاهي برخواهند گشت.»

عرض کردم: «آيا مي شود براي آن وقتي معلوم کرد؟» امام فرمود: «اي مفضل، من وقتي تعيين نمي کنم، وقت آن هم تعيين شدني نيست، هر کس براي ظهور مهدي ما وقتي تعيين کند در علم خدا خود را شريک دانسته و مدعي اطلاع از اسرار الهي شده است. و هيچيک از اسرار الهي که در ميان اين خلق گمراه و از اولياء خدا بريده موجود است، پنهان نشده است، مگر اينکه اولياء خدا به دانستن آن راز مخصوص شده اند و آن راز نزد ايشان موجود است تا بر آنان حجت باشد.» [8] .

2- مفضل بن عمر از امام صادق عليه السلام درباره‏ي آيه‏ي (فاذا نقر في الناقور)، [9]  «آن گاه که در صور دميده شود.» نقل مي کند که فرمود: «از ما اهل بيت امامي پيروز و پنهان وجود دارد که وقتي خداوند بخواهد او را آشکار کند، به دلش الهام نمايد و او به امر خداي تبارک و تعالي ظهور نمايد.» [10] .

3- ابو بصير مي گويد: از امام صادق عليه السلام در مورد قائم سوال کردم، فرمود: آنها که وقت - براي ظهور- تعيين مي کنند دروغگويند، ما اهل بيت، هيچ گاه وقت تعيين نمي‏کنيم.» [11] .

4- در روايت ابي وائل از اميرالمؤمنين عليه السلام آمده است: در حالي که مردم در حيرت و بي توجهي، حق در حال نابودي و باطل غالب است، ظهور مي نمايد...» [12] .

5- حکيمه دختر امام جواد عليه السلام از امام عسکري عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «...اي عمه! او در حمايت پروردگار و پناه او زير پرده غيب اوست تا اينکه به او اجازه‏ي ظهور بدهد، پس هرگاه خداوند مرا ميراند و ديدي شيعيانم دچار اختلاف شدند، معتمدان شيعه را خبر کن، پيش خودت و آنها مخفي بماند، خداوند ولي خودش را از ديده‏ي مردم پنهان مي کند، هيچکس او را نمي بيند تا اينکه جبرئيل اسبش را تقديم کند تا آنکه آنچه شدني است خداوند به انجام رساند.» [13] .

6- مفضل بن عمر مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: «وقتي به امام، اذن خروج داده شود، خدا را به اسم عبراني حق مي خواند، سيصد و سيزده نفر از اصحابش مثل پاره هاي ابر خزاني و پراکنده، به دورش هجوم مي برند و آنها داراي ولايت هستند...» [14] .

7- زراره بن اعين مي گويد: از امام صادق عليه السلام در مورد آيه (هل ينظرون الا الساعه ان تاتيهم بغته) [15]  فرمود: «آن ساعت قيام قائم است که ناگهان فرا مي رسد.» [16] .

8- محمد بن حنفيه از پدرش اميرالمؤمنين عليه السلام نقل مي کند که فرمود: پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «مهدي، از ما اهل بيت است، خداوند در يک شب، امر فرجش را مهيا سازد.» [17] .

9- عبدالله بن عمر مي گويد: شنيدم که حسن بن علي عليهما السلام فرمود: «اگر از دنيا غير از يک روز باقي نمانده باشد، خداوند، همان يک روز را طولاني مي کند تا مردي از نسل من ظهور کند که بعد از پر شدن زمين از جور و تباهي، آن را از عدل و داد سر شار نمايد، اين مطلب را به همين شکل، از پيامبر شنيدم.» [18] .

10- ابو بصير مي گويد: امام باقر عليه السلام فرمود: «امام قائم عليه السلام، روز شنبه عاشورا، روزي که امام حسين عليه السلام کشته شد، خروج مي‏نمايد.» [19] .

11- ابو بصير مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: «امام قائم عليه السلام قيام نمي کند مگر يکي از سالهاي فرد، نه، سه، پنج و يک.» [20] .

12- معلي بن خنيس در حديث نوروز، از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «آن روزي است که، در آن، قائم ما اهل بيت و واليان حکومت الهي ظهور مي کنند و خداوند، قائم عليه السلام را بر دجال پيروز مي نمايد و او را بر خرابه هاي کوفه به دار مي آويزد، هيچ نوروزي نمي آيد مگر اينکه ما در آن روز، منتظر فرج هستيم، زيرا که نوروز از روزهاي ماست، ايرانيها آن را حفظ کردند و شما آن را ضايع نموديد.» [21] .

 

گفتار ما

اگر کسي در احاديثي که ذکر شد دقت نمايد متوجه مي شود که نه رواياتي که بر ظهور امام بعد از پر شدن زمين از عدل و داد، دلالت دارد و نه رواياتي که نشانه هاي حتمي ظهور را بيان مي کند و نه هيچيک از روايات ديگر، براي ظهور، وقت تعيين نمي کنند، بلکه فقط درصدد بيان علائم ظهور و آثار آن هستند.

اما در مورد علم امام عليه السلام به زمان ظهور؛ معلوم است که بر اساس رواياتي که‏ دلالت دارد بر اينکه امام به همه‏ي حقايق عالم و آنچه بوده و هست و خواهد بود، [۲۲]  آگاه است امام عليه السلام زمان ظهور را مي داند و البته اين مطلب با رواياتي که ذکر شد منافاتي ندارد زيرا مقصود از آن روايات اين است که امام عليه السلام تعيين وقت نمي فرمايد نه اينکه وقت ظهور را نمي داند، بلکه مي توان گفت، جمله‏ي انتهايي روايت اول که فرمود: «هيچيک از اسرار الهي نيست مگر اينکه اولياء خدا به دانستن آنها مخصوص شده اند و آن راز نزد ايشان موجود است تا بر آنان حجت باشد.» دلالت بر اين مي کند که امام عليه السلام از زمان ظهور، مطلع است.

 

پي نوشته ها :

[1] اعراف:186- با اين تفاوت که در اول آيه شريفه حرف واو نيست. ترجمه: از تو درباره‏ي زمان وقوع (قيامت يا ظهور) سوال مي کنند، بگو علم آن نزد خداست و کسي جز او نمي داند، امر آن بر آسمانها و زمين سنگيني مي کند.

[2] نازعات: 42- از تو مي پرسند که آن - قيامت يا ظهور- کي واقع خواهد شد.

[3] لقمان:42 و زخرف: 85- با اين تفاوت که يک واو آيه بيشتر دارد. ترجمه: اطلاع از آن زمان، منحصر به اوست.

[4] محمد: 18- آيا منتظرند که آن ساعت ناگهان فرا رسد؟علائم آن نزديک است.

[5] قمر: 1- زمان نزديک شده و ماه شکافت.

[6] احزاب: 63- چه مي داني؟ شايد زمان نزديک باشد.

[7] شوري: 18- آنها که ايمان ندارند عجله مي کنند و آنها که ايمان دارند، از آن (ساعت قيامت) مي ترسند و مي دانند که حق است، بدانيد کساني که در مورد آن مجادله و نزاع مي کنند در گمراهي آشکارند.

[8] بحارالانوار: ج 53، ص 1، روايت 1.

[9] مدثر: 8.

[10] اثبات الهداه، ج 3، ص 447، روايت 39.

[11] اثبات الهداه، ج 3، ص 447، روايت 40.

[12] اثبات الهداه، ج 3، ص 505، روايت 308.

[13] اثبات الهداه، ج 3، ص 506، روايت 315.

[14] اثبات الهداه، ج 3، ص 548، روايت 547.

[15] محمد: 18، و زخرف: 66.

[16] اثبات الهداه، ج 3، ص 565، روايت 654.

[17] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 459، روايت 100.

[18] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 465، روايت 122.

[19] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 491، روايت 233.

[20] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 514، روايت 354.

[21] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 571، روايت 693.

[۲۲] برخي از اين روايات در کتاب فروغ شهادت صفحات 100- 90 ذکر شده است.



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی،وقت ظهور،آیا وقت ظهور معلوم است؟،معلوم بودن وقت ظهور، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : جمعه 1 آبان 1394