وضع کفر و شرک و شيطان پس از قيام حضرت مهدي
» آيات قرآن
» روايات
» گفتار ما
آيات قرآن
1- (ومن الذين قالوا انا نصاري أخذنا ميثاقکم فنسوا خظا مما ذکروا به، فأغرينا بينهم العداوة و البغضاء الي يوم القيامة و سوف ينبئهم الله بما کانوا يصنعون) [1] .
2- (و قالت اليهود يدالله مغلولة، غلت أيديهم و لعنوا بما قالوا...و ألقينا بينهم العداوة والبغضاء الي يوم القيامة) [2] .
روايات
1- جابر مي گويد: من نزد امام باقر عليه السلام بودم که مردي خدمت ايشان رسيد و عرض کرد: «رحمت خدا بر تو باد! اين پانصد درهم را که زکات مال من است بگير و در هر راهي مصلحت مي داني مصرف بفرما.» امام باقر عليه السلام فرمود: «نه، خودت برادر و بين همسايگانت و بين يتيمان و درماندگان و برادران مسلمانت تقسيم کن. وقتي قائم ما قيام کند، اين طور خواهد بود که به طور مساوي تقسيم شده و بين بندگان نيکوکار و بدکار خدا، به عدالت رفتار مي شود؛ هر کس از آن حضرت اطاعت کند از خدا اطاعت کرده و هر کس از آن حضرت سر پيچد، نافرماني خدا را انجام داده است، همانا، آن حضرت، مهدي ناميده شده است، زيرا به امري پنهان از مردم راهنما مي شود، تورات و ديگر کتب آسماني را از غاري در انطاکيه بيرون مي آورد، آن گاه در ميان اهل تورات، به تورات، در ميان اهل انجيل به انجيل، در ميان اهل زبور به زبور و در ميان اهل قرآن، به قرآن حکم مي کند.» تا آنجا که فرمود: «و رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: او مردي از نسل من است، نام او نام من است، خداوند مرا با وجود او حفظ مي کند، به سنت من رفتار مي نمايد، زمين را پس از آنکه از ستم و نادرستي پر شد از داد و روشني سرشار مينمايد.» [1] .
2- ابو بصير مي گويد: به امام صادق عليه السلام عرض کردم: «در دورهي آن حضرت (مهدي) با اهل ذمه چگونه رفتار مي شود؟» فرمود: «با آنها از سر آشتي و مسالمت، رفتار مي شود همان طور که پيامبر با آنان از سر مسالمت رفتار کرد.» عرض کردم: «کسي که با شما دشمني ورزد چطور؟» فرمود: «نه اي ابا محمد! کسي که با ما مخالفت کند، در دولت ما بهره اي ندارد، خداوند، در زمان قيام قائم، خون آنها را بر ما حلال کرده است، امروز که ريختن خونشان بر ما و شما حرام است نبايد موجب فريفته شدن کسي گردد، وقتي قائم ما قيام کند انتقام خدا و پيامبر و همهي ما را خواهد گرفت.» [2] .
3- سلام بن مستنير مي گويد: شنيدم امام باقر عليه السلام فرمود: «وقتي قائم قيام کند، ايمان را بر همه دشمنان عرضه مي کند، هر کس پذيرفت و در آن داخل شد، در امان است، و گرنه يا گردن زده مي شود يا آن طور که امروز، اهل ذمه جزيه مي دهند، جزيه پرداخت مي کند، او عليه السلام - کمر خويش محکم مي بندد- وبا عزمي جزم - آنان را از شهر و ديار خود بيرون مي راند.
4- در حديث مکحول از اميرالمؤمنين عليه السلام دربارهي فضايل حضرت مهدي عليه السلام نقل شده است که فرمود: «و اما پنجاه وسوم اينکه، خداوند، دنيا را به آخر نخواهد برد تا اينکه قائم ما قيام کند، دشمنان ما را مي کشد، و جزيمه نميپذيرد، صليب و بت را درهم ميشکند، آتش جنگ فروکش ميکند و بين مردم به عدالت رفتار مي نمايد.» [3] .
5- ابو بصير از امام صادق عليه السلام نقل مي کند: «هيچ مکاني از مکانهايي که در آن غير خدا پرستيده شده است باقي نمي ماند مگر اينکه خدا در آن پرستيده مي شود و برخلاف ميل مشرکان، دين تماما، دين خدا مي شود.» [4] .
6- حسين بن خالد از امام رضا عليه السلام نقل مي کند: «...چهارمين فرزند از نسل من، پسر سرور کنيزان عالم است، خداوند به واسطهي او زمين را از بيداد پاک کرده و از هر ستمي پاکيزه مي کند، اوست پاکيزه مي کند، اوست که مردم در ولادتش ترديد مي نمايند و او قبل از خروجش، غايب است.» [5] .
7- عبدالعظيم حسني از امام جواد عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «قائم، آن امامي است که خداوند به وسيله ي او زمين را از کفر و انکار حق پاک مي کند و آن را از عدل و داد سرشار مي نمايد، او همان کسي است که ولادتش از مردم پنهان و جسمش از ديدهي آنها غايب است.» [6] .
8- ابو بصير مي گويد: امام صادق عليه السلام دربارهي آيهي: (هو الذي أرسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين کله و لو کره المشرکون) [7] فرمود: «به خدا قسم، حقيقت و باطن آيه تاکنون نازل نشده و نازل نخواهد شد تا اينکه امام قائم خروج کند، و آن گاه که امام قائم عليه السلام خروج کند هيچ شخص کافر به خداي بزرگ يا منکر امام، باقي نمي ماند مگر اينکه از خروج امام عليه السلام ناراحت است و کار به جايي مي رسد که اگر کافري در دل سنگ بزرگي پنهان شده باشد آن سنگ، خطاب به ياران امام عليه السلام صدا مي زند: «اي مؤمن، در دل من شخص کافري پنهان شده است، مرا بشکن و او را بکش.» [8] .
9- امام حسن عليه السلام فرمود:اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: «در آخر الزمان و دوران سختي و شدت روزگار و ناداني مردم، خداوند مردي را بر مي انگيزد و او را به وسيله فرشتگان ياري مي کند و يارانش را حفظ مينمايد و با آيات الهي مدد مي کند و بر مردم زمين مسلط مي سازد تا اينکه به ميل خودشانه يا با ناخوشي به دين خدا سر تسليم فرود مي آورند، او زمين را از دادگري و روشني و عقل و منطق و دلايل واضح و روشنگر، پر مي کند و سرتاسر زمين تسليم او مي شوند به طوري که هر کافري ايمان مي آورد و هر بدکاري نيکوکار مي شود و در تحت حکومت او درندگان در صلح و مسالمت زندگي مي کنند.» [9] .
10- طبرسي در مجمع البيان در تفسير آيهي (ليظهره علي الدين کله) مي نويسد: زراره و ديگران از امام صادق عليه السلام نقل کردهاند که فرمود: حقيقت و باطن اين آيه هنوز نيامده است، وقتي قائم ما قيام کند هر کس او را درک کند حقيقت اين آيه را مي بيند، و تا هر جا که شب و تاريکي سايه مي اندازد دين محمد گسترش مي يابد به طوري که ديگر شريک بر روي زمين باقي نمي ماند. [10] .
11- رفاعه بن موسي مي گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم که دربارهي آيهي: (وله أسلم من في السموات و الأرض طوعا و کرها) [11] فرمود: «وقتي قائم قيام کند هيچ زميني نيست مگر اينکه در آن نداي، شهادت به يگانگي خداوند و رسالت حضرت محمد بلند است.» [12] .
12- از ابن بکير نقل شده است که گفت از امام کاظم عليه السلام دربارهي آيهي (وله أسلم من في السموات و الأرض طوعا و کرها و اليه ترجعون) [13] سوال کردم، امام عليه السلام فرمود: «اين آيه دربارهي قائم عليه السلام نازل شده است که يهود و نصاري و ستاره پرستان و بي دينان و مرتدان و کافران شرق و غرب عالم را از پناهگاههايشان بيرون مي کشد و اسلام را به آنها عرضه مي کند، آن گاه هر کس به ميل خود اسلام آورد او را به نماز و پرداخت زکات و انجام آنچه بر يک مسلمان واجب است امر مي کند و اگر اسلام نياورد گردنش را مي زند تا در شرق و غرب عالم جز موحد خداپرست کسي باقي نماند...» [14] .
13- امام رضا عليه السلام از پدران بزرگوارش از اميرالمؤمنين عليه السلام نقل مي فرمايد: رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم در حالي که از سوالي که در شب معراج از خداوند تبارک و تعالي در مورد حق جانشينانش پرسيده بود ياد مي کرد فرمود: خداي تعالي فرمود: به عزت و جلالم سوگند که به دست آنان دين خود را بر همه پيروز نمايم و کلمه ام را به دست آنان برکشم و به دست آخرين آنها، زمين را از دشمنانم پاک کنم و او را بر شرق و غرب زمين مسلط نمايم و باد را تحت ارادهي او قرار دهم و ابرهاي قدرتمند را مقهور وي نمايم، و قدرت او را در بکارگيري اسباب امور بالا برم و او را با لشگريانم ياري دهم و با فرشتگانم کمک کنم تا دعوت به من بالا گيرد و مردم بر وحدانيت من گرد آيند، آن گاه حکومت او را دوام بخشم و چرخ ايام را تا روز قيامت در دست اوليائم دست به دست بگردانم.» [15] .
14- مفضل بن عمر از امام صادق عليه السلام پرسيد: «...مولاي من! اينکه خداوند مي فرمايد: (ليظهره علي اليدن کله) [16] مگر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم بر اديان پيروز نشد؟» امام عليه السلام فرمود: اي مفضل! اگر پيامبربر اديان پيروز شده بود، از آتش پرستان، يهوديان، ستاره پرستان، مسيحيان، و از تفرقه و دوگانگي و شک و پرستندگان بتهاي سنگي و چوبي و بتهاي ديگر و پرستندگان لات و عزي و خورشيد و ماه و ستارگان و آتش و سنگ، اثري نبود، اينکه خداوند فرموده است: (ليظهره علي الدين کله) مربوط به روز ظهور و حضرت مهدي و رجعت است و همچنين است اينکه مي فرمايد: (و قاتلوهم حتي لا تکون فتنه و يکون الدين کله لله) [17] مربوط به چنين روزي است.» [18] .
15- امام باقر عليه السلام در روايتي طولاني از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نقل مي فرمايد که در روز عيد غدير فرمود: «مردم! من پيامبرم و علي جانشين من است، آخرين امام ما مهدي قائم است؛ بدانيد که او بر اديان غلبه مي کند، از ستمکاران انتقام مي کشد، دژهاي کفر و شرک را فتح کرده و نابود مي سازد... [19] .
16- وهب بن جميع مي گويد دربارهي آيهي: (انک من النظرين الي يوم الوقت المعلوم) [20] از امام صادق عليه السلام سوال کردم و گفتم: «فدايت شوم! اين وقت معلوم چه روزي است؟» امام عليه السلام فرمود: «اي وهب آيا فکر مي کني که آن روز، مقصود روز قيامت است؟، - خداوند به او- ابليس- تا روزي که قائم ما قيام کند مهلت داده است، وقتي خداوند، قائم ما را بر انگيزد، او در مسجد کوفه است که ابليس مي آيد و در برابرش زانو مي زند و مي گويد: «اي واي از امروز»، آن گاه قائم عليه السلام موي پيشاني اش را مي گيرد و گردن مي زند، و آن روز، روز وقت معلوم است.» [21] .
17- جابر در مورد آيهي (والليل اذا يغشي) [22] از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «حکومت ابليس تا روز قيامت است و آن روز، روز قيام قائم است و (والنهار اذا تجلي) [23] همان قيام قائم است...» [24] .
گفتار ما
اختلافي که در بيان روايات وجود دارد باعث شده است که بين دانشمندان بزرگ، در اين مورد که آيا در عصر امام عليه السلام، شرک و کفر و گناه و تمرد باقي مي ماند يا خير، اختلاف پيدا شود.
ضمن اينکه بايد اعتراف کرد که فقط خداوند به حقيقت امور آگاه است، راه جمع بين روايات و استفاده از همه آنها را اين مي دانيم که گفته شود: مقصود از قيامت در دو آيه اي که در اول فصل از سورهي مائده نقل شد ايام ظهور حضرت مهدي عليه السلام است، چنانکه در دو روايت آخر، عبارت «الوقت المعلوم» و «يوم القيامه» به زمان ظهور حضرت حجت عليه السلام تفسير شده است. و مقصود سه روايت اول که بر باقي بودن کفر و بدکاري و تمرد دلالت مي کند، بيان نحوهي رفتار حجت عليه السلام در آغاز کار است، چنانکه حديث دوم از فصل هفدهم همين باب چنين مي گويد، و آنچه به وضوح دلالت بر باقي نبودن کفر و انکار و تمرد ميکند مربوط به دورهي تحکيم و تثبيت حاکميت حضرت حجت عليه السلام است.
آنچه در تعدادي از روايات غيبت آمده که: «زمين را همان گونه که از ستم و بيداد پر شده است از عدل و داد سرشار مي نمايد» شاهد و دليل خوبي بر اين است که کفر و شرک و تمرد باقي نمي ماند، زيرا ظلم و جور از آثار و نتايج کفر و شرک و تمرد است و عدل و داد از آثار و نتايج توحيد و ايمان است و نبودن ظلم و ستم نتيجه باقي نبودن کفر و شرک و عصيان است. و اگر کسي با دقت و تامل در روايات مربوط به اين موضوع دقت کند به اين نوع جمع بين روايات خواهد رسيد.
از سوي ديگر رواياتي که دلالت مي کند که در زمان رجعت بين امامان معصوم عليهم السلام و مؤمنان رجعت کننده، با کفار رجعت کننده و شيطان و فرزندانش جنگ واقع مي شود با رواياتي که مي گويد که شيطان به دست امام قائم عليه السلام کشته ميشود منافاتي ندارد زيرا با توجه به احاديث رجعت که بيانگر رجعت مؤمنان ناب و کافران محض است، شيطان و پيروانش نيز رجعت خواهد کرد و با اينکه يک بار به دست امام قائم عليه السلام کشته شده است بار ديگر به دست پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم کشته خواهد شد. [25] .
روايتهاي عبدالکريم بن عمرو خثعمي و سلمان که در فصل هشتم از باب چهارم خواهد آمد نيز بر رجعت شيطان و پيروانش دلالت مي کنند.
پي نوشته ها :
[1] مائده: 14- از آنان که گفتند معتقد به آئين عيسي هستيم، پيمان گرفتيم، آنها بهرهي بزرگي از آنچه به ايشان يادآوري شده بود از دست دادند و ما آتش دشمني و کينه را تا قيامت در ميان ايشان درانداختيم و بزودي خداوند، ايشان را به آنچه انجام مي دادهاند آگاه خواهد ساخت.
[2] مائده: 64- يهود گفتند: دست خدا بسته است، دست خودشان بسته و به کيفر آنچه گفتند، لعنت و دور باش از رحمت پروردگار بر آنان باد... و دشمني و کينه را تا قيامت، در ميان ايشان درانداختيم!.
[1] بحارالانوار، ج 51، ص 29، روايت 2.
[2] بحارالانوار، ج 52، ص 376، روايت 177.
[3] اثبات الهداة، ج 3، ص 496، روايت 260.
[4] اثبات الهداة، ج 3، ص 473، روايت 152.
[5] اثبات الهداة، ج 3، ص 477، روايت 172.
[6] اثبات الهداة، ج 3، ص 478، روايت 175.
[7] توبه:33 و صف: 9- او خدايي است که پيامبرش را براي هدايت مردم به دين حق بر ميانگيزد تا بر تمام اديان پيروز شود، هر چند مشرکان آن را ناخوش دارند.
[8] اثبات الهداة، ج 3، ص 492، روايت 239.
[9] اثبات الهداة، ج 3، ص 524، روايت 414.
[10] اثبات الهداة، ج 3، ص 524، روايت 416.
[11] آل عمران:83- آنچه در آسمانها و زمين است خواه ناخواه تسليم اوست.
[12] اثبات الهداة، ج 3، ص 549، روايت 551.
[13] آل عمران: 83 - آخر آيه به اين صورت است: (اليه يرجعون).
[14] اثبات الهداة، ج 3، ص 549، روايت 552.
[15] بحارالانوار، ج 26، ص 337، روايت 1.
[16] توبه:33- تا اينکه او را بر همه اديان پيروز کند.
[17] انفال: 39- آنها را بکشيد تا اينکه فتنه و آشوبي در زمين باقي نماند و دين خدا تماما غالب شود.
[18] بحارالانوار، ج 53، ص 33، روايت 1.
[19] اثبات الهداة، ج 3، ص 558، روايت 613.
[20] حجر: 37 و 38، ص 79 و 80- هر دو آيه به اين صورت است: (فانک من المنظرين).
[21] اثبات الهداة، ج 3، ص 551، روايت 567.
[22] ليل: 1 و 2 - سوگند به شب، آنگاه که تاريکي فراگير مي شود و سوگند به روز هنگامي که درخشش پيدا مي کند.
[23] ليل: 1 و 2 - سوگند به شب، آنگاه که تاريکي فراگير مي شود و سوگند به روز هنگامي که درخشش پيدا مي کند.
[24] اثبات الهداة، ج 3، ص 566، روايت 662.
[25] بحارالانوار، ج 53، ص 42، ذيل روايت 12.