مهدويت ، موضوع بازيهاي رايانه اي در مغرب زمين
او همان كسى كه شيعيان او را مهدى، مسيحيان او را عيسى، زرتشتيان او را سوشيانت و قومهاى ديگر او را با نامهاى ديگر مىخوانند. تمامى منتظران ظهور، به مرحلهاى معتقدند كه يك ضد منجى كه عصاره تمام شرارتهاست و تمامى نيروهاى شيطانى را به همراه خود دارد و مهمترين مانع منجى موعود است، ظهور كند و در نبرد نهايى، ميان اين دو كه جنگى بسيار بزرگ و خونين است، منجى موعود به همراه يارانش، به كمك امدادهاى الهى، بر لشكر شيطان پيروز مىشوند. سربازان و ياران منجى، انسانهايى با ايمان و نيرومند هستند كه خود را از قبل براى چنين روزى آماده كردهاند.
كشيش پت رابرتسون (Pat Robertson)، يكى از رهبران صهيونسيم مسيحى مىگويد: «اكنون آمريكا نماينده خداست در روى زمين؛ براى ظهور مسيح». آرى، به اعتقاد آنان، آمريكا يا لااقل رهبران اين كشور، پيامبران معصومى هستند كه به دنياى پر از گناه فرستاده شدهاند تا جهان را به سرمنزل مقصود برسانند. جرج بوش اول روز 6 مارس 1992م. در نشست مشترك سنا و مجلس نمايندگان كنگره آمريكا (كه بىشباهت به سخنرانى جرج بوش دوم در 20 مارس 2001 نبود)، خطابه معروفى ايراد كرد كه ضمن آن، سياست نظم نوين جهانى را اعلام كرد؛ سياستى كه طبق آن نمىتوان پذيرفت گوشهاى از كره زمين از اصول آمريكايى در مورد آزادىهاى فردى و حكومت دموكراتيك معاف باشد؛ سياستى كه طبق آن، براى پيروزى در جنگ عليه تروريسم بينالمللى، جنگ ايدهها و عقايد بايد راه انداخت. اين نظم نوين جهانى، به قول «فوكوياما» پايان تاريخ اسلام و دريايى فاشيستى براى شناى تروريستهاست و به قول «توماس فردمن» تحليلگر سياسى آمريكايى، اسلام، بزرگترين دشمن غرب است و جنگ با اين دشمن، تنها با ارتش ممكن نيست؛ بلكه بايد در مدارس ،كليساها، مساجد و معابد، به رويارويى با آن پرداخت.
هم اكنون سير محصولات فرهنگى غرب، براى تحقق بخشيدن به آرمان فوق، راهى بازارهاى كشورهاى مسلمان شده است؛ محصولاتى كه پس از استفاده از آنها، شخص از هويت و فرهنگ خود دلزده مىشود و آمريكا را به عنوان امپراتور صالح دنياى جديد مىپذيرد و او را عصاره نيروهاى خير عالم تصور مىكند. يكى از اين محصولات فرهنگى كه بسيار تأثيرگذار است، بازىهاى رايانهاى است كه بيشتر سرمايههاى اجتماعى جهان اسلام را هدف گرفته است.
بيش از دو دهه است كه بازىهاى رايانهاى وارد بازار شدهاند. اولين آنها، بازىهاى شركت آتارى (دستگاه TV GAME)، مانند بازى PONG بود كه تنها شامل دو خط، يك توپ و يك زمين، مانند زمين تنيس بود. پس از آن، بازىهاى ويدئويى، سير تكاملى خود را طى كردند و در اواسط دهه هشتاد، بازىها بيشتر به سمت جنگى (WAR GAME) سوق پيدا كردند كه علت آن هم علاوه بر مسائل فنى، جوّ متشنج اواخر دهه 80 آمريكا بود كه ناشى از جنگ سرد با شوروى و ديگر برنامههاى رئيسجمهور وقت (ريگان) بود.
پس از پايان جنگ سرد و فروپاشى اتحاد جماهير شوروى، ايالات متحده كه خود را بىرقيب در جهان يافت، تصور امپراتورى بر دنيا را در سر پروراند و از هر وسيلهاى براى اثبات و جا انداختن اين هدف استفاده كرده است. بازىهاى رايانهاى، يكى از اين ابزار و وسايل است. در اين بازىها، آمريكا، مدينه فاضله و آرمان شهر و نهايت رفاه، صلح و امنيت معرفى مىشود و نظام فرهنگى آن، تنها سيستمى است كه جهان را از خطرات گوناگون حفظ مىكند. تفكر حاكم بر اين بازىها، نشئت گرفته از منجيان متنوع آخر الزمان است كه داراى ويژگىهاى منحصر به فردى مىباشند.
آخر الزمان تكنولوژيك
در آخر الزمان تكنولوژيكى، رباتها و ساختههاى دست بشر به مرحلهاى از تكامل و هوش مىرسند كه عليه انسانها دست به شورش زده، قصد نابودى نسل بشر را دارند و انسانها نيز توانايى مبازه با آنها را ندارند. در اين زمان، يك منجى شجاع كه داراى قدرت عشق و ايمان است (خصيصهاى كه ماشينها از آن بىبهرهاند)، با آنها به مبارزه بر مىخيزد و پس از نبردهاى طولانى و سخت، نسل بشر را نجات مىدهد؛ مثلاً شما در بازى «ماتريكس» (ENTER THE MATRIX) به همراه يك گروه از آرمان شهرى به نام زايون (ZION)، وظيفه نجات جهان را از دست انساننماها بر عهده مىگيريد و در حين بازى، بايد با شجاعت بىنظير خود، جهان را از دست ماشينهاى ديوصفت نجات دهيد.
آخر الزمان طبيعى
در آخر الزمان طبيعى، طبيعت سر به شورش برمىدارد و بشر را با حربههايى مانند زلزله، گرد باد، طوفان، آتشفشان، سيل و... تهديد مىكند و يا دخالتهاى بىجاى انسان در ساختارهاى ژنتيك، باعث پيدايش غولها و حيوانات ناشناخته عظيمالجثهاى مىشود؛ به عنوان مثال، در بازى «جزيره سايهها»، شما براى نجات بشريت از دست آلن و اوبد مورتون كه پدر خود را كه يك دانشمند ژنتيك بوده، كشتهاند و قصد دارند به وسيله تحقيقات پدرشان بر جهان مسلط شوند، وارد جزيره مىشويد.
آخر الزمان تخيلى
در آخر الزمان تخيلى، موجودات ناشناخته فضايى، زمين و نسل بشريت را به مخاطره انداخته، اين بار يك منجى بسيار دانا، با قدرت ماوراى انسانى به مبارزه با اين موجودات مىپردازد؛ به عنوان مثال، در بازى «سام ماجراجو»، شما به عنوان يك منجى و در نقش سام استون ظاهر مىشويد. سام به خاطر شجاعت فوقالعادهاش در مبارزه با اين موجودات، به اسطورهاى تبديل شده، به كمك ماشين زمان، به گذشته برمىگردد تا جنگ بر عليه اين ياغيان را به نفع بشريت تمام كند.
آخر الزمان اسطورهاى
در آخر الزمان اسطورهاى، يك ضدمنجى از دل افسانهها و اسطورههاى باستانى پا به دنياى ما گذاشته، قصد نابودى بشر را دارد كه در اين حال، يك منجى آگاه به دنياى اسطورهها و مجهز به جادو و سحر، ظهور مىكند و به مبارزه با اين دشمنان مىپردازد؛ مثلاً در بازى «نفرين شدگان»، شما به عنوان يك منجى و در نقش يك دختر يا پسر 15 ساله يك كشاورز، بازى را آغاز مىكنيد. در اين بازى، متجاوزان كراگ، به فرمان يك موجود اهريمنى، در جستوجوى جادو و سحرهايى براى حكمرانى بر تمام دنيا هستند. اين اهريمن، مىخواهد با استفاده از اين جادوها، تمام موجودات خوب دنيا از جمله شما را به اسارت در آورد و شما به عنوان يك ماجراجوى سرسخت، مبارزه با اين شيطان را بر عهده مىگيريد. شما براى اين كار، بايد از جنگلهاى انبوه و ژرف، درههاى خشك، بيابانها، سياهچالهاى مرطوب، گورستانهاى قديمى، كوههاى پر از برف، غارهاى يخى و از عمق غارهاى پر از مواد مذاب عبور كنيد تا از اين فاجعه جلوگيرى كنيد.
يكى ديگر از ايدههاى حاكم بر بازىهاى رايانهاى، جنگ هستهاى است كه از آن با عنوان آرماگدون (armageddon) يا نبرد نهايى حق عليه باطل ياد مىشود كه استفاده از سلاح اتمى در آن، قابل پيشگيرى نيست و ظهور حضرت مسيح، بدون وقوع اين حادثه، ممكن نيست. در بازىهاى مختلف، به اين پديده پرداخته شده است؛ به عنوان مثال، شما در بازى مأمور مخفى 2، در نقش يك جاسوس خبره (كيت آرچر) ظاهر مىشويد كه مىبايد از وقوع جنگ هستهاى و نابودى نسل بشر توسط تروريستها جلوگيرى كنيد.
آخر الزمان دينى
در ميان آخر الزمانهاى مختلف، آخر الزمان دينى، مورد توجه خاص قرار گرفته است. در اين آخرالزمان، انسانهاى شيطانصفت در قالب گروههاى تروريستى و... قصد به دست گرفتن قدرت و نابودى تمامى عناصر پاك و خدايى را دارند و شما به عنوان منجى و در نقش جاسوس خبره و باايمان و يا سربازان ماهر و معتقد (عمدتاً سربازانى از ارتش آمريكا و انگليس) به عنوان پليس صلح جهانى ظاهر شده، به مبارزه با دشمنان بشريت مىپردازيد. حال ممكن است اين دشمن قبلاً در زمين به جنايت پرداخته باشد و شما مجدداً به مبارزه با آن مىپردازيد و يا دشمنانى كه در آينده پا به عرصه جهان خواهند گذاشت. بازىهايى همچون «اسلحه مرگبار»، «گروه ضربت» و «بازگشت به قلعه ولفناشتاين»، از اين قبيل هستند. در بازى اسلحه مرگبار، شما در نقش يك گروه ضدتروريستى، بايد 11 مأموريت مختلف و پرهيجان را پشت سر بگذاريد و در طى عمليات، علاوه بر ناكام گذاشتن تروريستها در فعاليتهايشان، اسناد و مدارك مختلفى را جمعآورى كنيد و به برنامههاى آينده تروريستها پى ببريد. در ضمن بايد گروگانها را نجات دهيد و هر گونه خطا، باعث به خطر افتادن جان گروگانها مىشود. در بازى گروه ضربت، در سال 2008م. به مبارزه با ميهنپرستان افراطى مسكو مىرويد كه قصد آنها، تأسيس مجدد امپراتورى اتحاد جماهير شوروى است. تاجيكستان، اوكراين، بلاروس و ديگر كشورهاى استقلال يافته، يكى پس از ديگرى در شرف پيوستن به اين امپراطورى هستند و شما كماندوهاى دلاورى هستيد كه خود را گروه ضربت مىناميد و يا در بازى معروف بازگشت به قلعه ولفن اشتاين، مجدداً به مبارزه با نازىها مىرويد. در اين بازى، تعدادى از فرماندهان ارشد اس.اس از جمله هيملر (فرمانده كل نيروهاى اس.اس) قصد دارند تا با توسل به تكنولوژى پيشرفته و با استفاده از قدرتهاى مافوق طبيعى، به جنگ عليه بشريت بيايند و شما در نقش مأمورانى از ستاد ضداطلاعات ارتش، بايد از اجراى اهداف فوق جلوگيرى كنيد و جهان را از نابودى نجات دهيد و يا در بازى «call of duty» شما در نقش سربازان انگليسى، آمريكايى و روسى، آموزش مىبينيد و براى مبارزه با آلمانىها به منطقه اعزام مىشويد و پس از طى كردن مراحل مختلف، وارد برلين پايتخت آلمان شده، پرچم آزادى! را بالاى ساختمانها به اهتزاز درمىآوريد.
علاوه بر بازىهاى ذكر شده كه به دشمنان بشريت در گذشته يا آينده پرداخت شده است، غرب سعى دارد سياستهاى تجاوزرانه كنونى خود را در عرصه بينالملل توجيه كند؛ اهدافى همچون مبارزه با تروريسم بينالمللى، مبارزه با گروههاى تروريستى، همچون القاعده و يا مبارزه با ديكتاتورهاى جهان، همچون صدام و... . اين روند، پس از 11 سپتامبر، با شتاب بيشترى پىگيرى شد؛ به عنوان مثال، در بازى نيروى دلتا (DELTA FORCE) شما به عنوان يك گروه ضدتروريستى، مأمور مىشويد تا با تروريستها در هر كجاى دنيا كه از سوى آمريكا معرفى مىشوند، مبارزه كنيد. در قسمتى از اين بازى، شما وقتى وارد اردوگاه تروريستها مىشويد، تصوير شيخ ياسين، رهبر حماس را (كه چندى پيش به دست دولت تروريستى اسراييل به شهادت رسيد) بر ديوار مىبينيد يا در بازى (DELTA FORCE 2)، براى مبارزه با تروريستها وارد خوزستان مىشويد و با تروريستهايى مواجه مىشويد كه با چهرهاى كريه، خشن و بدذات ترسيم شدهاند. آنها لباس عربى بر تن دارند و با صورتهاى نتراشيده، ظاهر مىشوند. از بازىهاى ديگرى كه در اين زمينه مىتوان به آنها اشاره كرد، بازى «جنگ ژنرالها» و «طوفان صحرا» مىباشد. در جنگ ژنرالها، شما به عنوان سربازان آمريكايى، مأموريت مبارزه و سركوب تروريستها و دشمنان بشريت را داريد. در اين نبرد، شما به عراق براى مبارزه با رژيم صدام مىرويد و يا به افغانستان براى مبارزه با گروه القاعده مىرويد. نكات جالب توجهاى در اين بازى به چشم مىخورد؛ مثلاً در ابتداى بازى، فيلمى پخش مىشود كه هواپيما و هلىكوپترهاى آمريكايى در حال گشتزنى هستند و توسط دشمن مورد حمله قرار مىگيرند و سقوط مىكنند و پس از آن است كه شما وظيفه داريد متجاوزان را سركوب كنيد و اين، نشان مىدهد كه آمريكا هيچگاه اولين گلوله را شليك نمىكند و فقط براى دفاع از خود، دست به تجاوز و حمله مىزند. همچنين در عمليات عراق و افغانستان، به هر نحو ممكن، از نمادها و سمبلهاى اسلامى استفاده شده است و به كسى كه اين بازى را انجام مىدهد، القا مىكند كه اسلام، علت اين خشونتهاست. در عراق، نيروهاى صدام، در جلوى مسجد استقرار دارند و در مزارشريف، منارههاى مسجد ديده مىشود. در هر دو عمليات عراق و افغانستان، بعثىها و گروه القاعده (دشمن) به رنگ سبز نشان داده مىشوند (كلاهها، تانكها، نفربرها و نيروهايى كه نشانه آنها رنگ سبز است) به نظر مىرسد كه اين انتخاب رنگ نيز بدون دليل نيست؛ همانطور كه در بازىهاى قديمىتر كه آمريكا به نبرد با دشمن مىرفت، تروريستها و دشمنان، به رنگ قرمز (نماد شوروى) نشان داده مىشدند.
يكى ديگر از اين بازىها كه شايد بهتر و جذابتر از همه بازىهاى فوق طراحى شده، طوفان صحرا (DESERT STORM) است. داستان اين بازى، مربوط به زمان جنگ خليج فارس و حمله عراق به كويت است كه شما در آن، ابتدا در ارتش آمريكا تمامى دورههاى آموزشى لازم را گذرانده، سپس به عراق اعزام مىشويد و وظيفه داريد مأموريتهاى محوله (در مرز عراق و كويت، داخل كويت، شمال عراق، مرز عربستان و...) را انجام دهيد و اهداف از قبل پيشبينى شده را نابود كنيد؛ اهدافى همچون فرودگاههاى نظامى، سايتهاى موشكى، مراكز رادار، سايتهاى ضدهوايى و...
با مطالب عنوان شده، ديگر نمىتوان به بازىهاى رايانهاى، تنها به عنوان ابزار جذاب براى تفريح و سرگرمى كودكان نگاه كرد؛ بلكه بايد به آنها از ديد دشمنان تفكر اسلامى نگريست و در مقابل، با توليد جانشينهاى مناسب براى اينگونه بازىها - با توجه به عمق منابع ملى و مذهبى - به مبارزه با اين تجاوز پرداخت. آيا زمان آن نرسيده تا با منابع غنى ملى و باستانى ايران، بازىهايى همچون رستم و سهراب توليد شوند و يا با نگاهى به 8 سال دفاع مقدس، بازىهايى با محتواى عملياتها، براى زنده نگه داشتن تاريخ جنگ توليد شوند و يا بازىهايى با عنوان انتفاضه، براى بيان جنايتهاى رژيم غاصب اسراييل و فداكارىهاى مسلمانان آن كشور، توليد و به بازار عرضه شوند؟
منابع و مآخذ:
روزنامه همشهرى.
سايت دارينوس.
سايت NP GAME.
كتاب پيشگويىهاى آخر الزمان.
كتاب دشمن خود را بشناس.
نويسنده: مهدى حق وردى
:: برچسبها:
ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی، موضوع بازيهاي رايانه اي در مغرب زمين،بازی،بازیهای رایانه ای،رایانه ای،غرب و بازیهای رایانه ای،غرب، ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1