رنسانس مذهبى در غرب
امروز بوضوح تلاشهاى ضد دينى دولتهاى غربى كه به طرفدارى از اومانيسم و انسانمدارى كه مامور طرد و نفى تفكر خداگرايى و دين باورى در جوامع غربى است به بن بست رسيده و نسل رنسانس بى دينى غرب كه در چندين قرن پيش شكل گرفت روبه انقراض مى رود و رنسانس مذهبى در غرب فراگير مىشود.
امروزه نشانه هاى بيشمارى از رنسانس مذهبى در غرب ديده مىشود.كه برخى از اين گرايشهارا در بين فرقه هاى مسيحى مى توان مشاهده كرد.اين نشانه هاى رنسانس مذهبى در غرب تنها در گرايش به كليسا و دعا و نيايش خلاصه نمى شود بلكه بدليل رشد روزافزون و آگاهانه آن ، واكنش در برابر اهانت به مقدسات را نيز نتيجه مىدهد و سردمداران و حاميان انديشه هاى ضد دينى را كه دولتهاى غربى در راس آنها قرار دارند در موضع ضعف مىافكند. نمونههاى بارز اين بيدارى را در اعتراض به نمايش فيلمهاى توهين آميزى چون آخرين وسوسههاى مسيح و يا...مى توان ديد. (1) از طرف ديگر امروزه هزاران گروه از فرقه هاى مذهبى بر اين عقيدهاند كه هزاره بعدى زمان ظهور منجى آخرالزمان است " تددانيلز "اهل فيلادلفيا كه دكتراى خود را از دانشگاه "پنسيلوانيا" اخذ كرده و تحصيل كرده "هاروارد" استمىگويد : در پى يك نظرخواهى انجام شده از سوى هفته نامه يو.اس .نيوز اين نكته روشن شده كه 61 درصد از آمريكاييها بازگشت دوباره مسيح (ع )را به زمين باور دارند و 59 درصد آنها به آخرالزمان معتقدند و حتى 12 درصد آخرالزمان را براى چند سال آينده پيش بينى مىكنند.اگر چه از جهت فلسفى بين گروهها و فرقههاى گوناگون ، اختلافاتى وجود دارد اما "دانيلز" يك دورنماى اصلى را در همه آنها يكسان مىانگارد و آن همان طرز فكرى است كه براساس آنها اين اعتقاد وجود دارد كه زمين به حالت اوليهاش باز مىگردد و عدالت و يكرنگى بر همه جا حاكممىشود آنروز ديگر از بدبختى و جنگ خبرى نيست .اين انديشه همواره با ظهور قهرمانى كه همه امور را مرتب مىسازد همراه است . اما قبل از رسيدن به اين نقطه ، بايد جهان مصائبى چون طوفانهاى عظيم ،فوران آتشفشانها،سقوط شهاب سنگها و حتى اپيدمى هايى چون ايدز را شتسر بگذارد. (2)
از جمله ديگر گروههاى فعال مذهبى در اين رنسانس مذهبى گروه "وفاداران به عهد"هستند كه به گفته "بيل مك كارتنى" مؤسس گروه آنان نبايد انتظار نجات آمريكا را توسط سياستمداران آن داشت بلكه آنان نجاتآمريكا را از خدامىخواهند و مىگويند برآنيم تا تحت تاثير اراده خداوند جامعه خود را طبق نمونه دينى خود دوباره بسازيم. (3)
در اين رنسانس مذهبى آن آيين و دينى كه بيش از همه راهگشاو تغيير دهنده بوده و جبهه اهل مبارزه با الحاد را تشكيل داده است "اسلام" است .در دنياى سرگشته امروز و در ميان عطش روزافزون نياز به مذهب و معنويت ،اين اسلام است كه در همه ابعاد پاسخگوى نيازهاى فطرى و اصيل بشرى است و راه روشن و هموار اتصال به مبداء وجود را فرا راه بشريت امروز قرار مىدهد.
روزى "برناردشاو"فيلسوف برجسته انگليسى صريحا به زنده بودن دين اسلام اعتراف كرد و اعلام نمود :"من هميشه نسبتبه دين محمد بواسطه خاصيت زنده بودن شگفتآورش نهايت احترام را داشتهام .به نظر من اسلام تنها مذهبى است كه استعداد توافق و تسلط بر حالات گوناگون و صور متغير زندگى و مواجهه با قرون مختلف را دارد.من چنين پيش بينى مىكنم و هم اكنون هم آثارآن پديدار شده است ،كه ايمان محمد مورد قبول اروپاى فرداخواهد بود." (4)
وقتى "برناردشاو"پيش بينى مىكرد كه آيين اسلام جهانگير مىشود و مورد قبول مردم اروپا قرار مىگيرد و تنها اسلام است كه مىتواند مشكلات جهان را حل كند، همه به اظهاراتش مىخنديدند ، و بدون تحقيق دوباره با بىاعتنايى از كنار آن مىگذشتند. اما امروز حقيقت سخنان "برنارد شاو "و ساير متفكران آزادانديش براى مردم غرب آشكار گشته و گرايش روزافزون مردم جهان به اسلام نشانه بارزى استبراى صحت پيش بينىهاى او.
امروزه كسانى كه در آمريكا و اروپا به اسلام مىگروند همان حقايقى را مىيابند كه متفكران غربى آنهارا از ويژگيهاى بزرگ اسلام و عامل نجات بشريت و پناهگاه امن معنوى براى انسانهاى سرگشته غربى معرفى مىكنند.يك مسلمان تازه مسلمان شده آمريكايى مىگويد:اين آيين قادر است فشارهاى جامعه بىبنياد و مصرفى آمريكا را كه متوجه افراد است ، برطرف كند،اسلام نه تنها يك دين بلكه يك شيوه درست زندگى نيز مى باشد. (5)
يك آمريكايى آفريقايى تبار نيز كه تازه به اسلام گرويده است اسلام را يك دين جهانى مىداند كه ميان ابناء بشر از لحاظ رنگ و پوست و نژاد فرقى قائل نيست .
با آنكه مردم غرب شيفته اسلام شدهاند و بطور روز افزون به اين آيين حيات بخش مىپيوندند،دولتمردان و سياستمداران غربى كه تعاليم مقدس اسلام را با منافع نامشروع و قدرت طلبىهاى خود در تضاد مىبينند با تبليغات گسترده و مسموم خود سعى در ايجاد مانع و جلوگيرى از استقبال مردم غرب از تعاليم اسلام دارند.
امروزه طرفداران نهضت جهانى اسلام بايد بيش از هر زمان ديگر خود را مسؤول پاسخگويى به نيازهاى معنوى مردم غرب بدانند و با سازماندهى و گسترش تبليغات همه جانبه خود از آثار سوء دستگاههاى تبليغى غرب بكاهند و جلوههاى نورانى فرهنگ و معارف اسلامى را به بهترين وجه به روحهاى تشنه حقيقت عرضه بدارند. (6)
پى نوشته ها:
(1) - روزنامه جمهورى اسلامى مورخه 23/5/73 صفحه 11
(2) - لوپوئن ،فرانسه ،عنوان :در جستجوى آخرالزمان ;نويسنده ;سباستين ستلى ،ژان NAEJ,ILHETS NEITSABES سال 1995.
(3) - نيوزويك ،آمريكا،عنوان مقاله ;قولهاو نويدها;نويسنده ،كوزاليس SILLEESOC سال 1997
(4) -جمهورى اسلامى مورخه 24/5/73 صفحه 11
(5) - هفته نامه "راديانس "،چاپ دهلىنو،نقل از روزنامه كيهان ،تيرماه 73به نقل از روزنامه جمهورى اسلامى مورخه 24/5/73صفحه11
(6) - روزنامه جمهورى اسلامى مورخه 24/5/73صفحه11
:: برچسبها:
ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی، رنسانس مذهبى در غرب،غرب،رنسانس،مذهبی، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0